بنیاد تحقیقات تجربه نزدیک مرگ (NDERF)
|
این تجارب نزدیک مرگ، مانند سایر تجاربی که با شما سهیم شدیم ، اگر فرد تجربه کننده درخواست کرده باشد، به گونه ای ارائه می شوند که حریم خصوصی وی را کاملاً حفظ کند. ما فکر نمی کنیم این تغییرات، درک ما را از تجربه نزدیک مرگ بکاهد. به اعتقاد ما، این تغییرات برای همبستگی بنیاد NDERF لازمند.
تجارب نزدیک مرگ و توضیحات: در زیر، خلاصه ای از داستان ها قرار دارند. برای مطالعه ی نسخه
ی کامل آنها، بر روی لینک نام تجربه کننده کلیک کنید.
تجارب نزدیک مرگ انحصاراً با بنیاد NDERF در میان گذاشته شده اند... تجارب بیشتر به زودی ارسال خواهند شد
4742.
4740.
تجربه های نزدیک به مرگ سارا بی
12/22/2019.
تجربیات نزدیک به مرگ 8935.
اصل به زبان انگلیسی. برگردان:ف.ف.هشنیز
این سه موجود خالص به زبان دیگری با من صحبت کردند. آنها از افکار من استفاده کردند اما با افکار متفاوت بود. آنها به من یادآوری کردند که من تجسم روی زمین را انتخاب کرده بودم و این که باید برمی گشتم. از قبل می دانستم که با بودن در کنار آنها همه چیز در حال برگشتن به من بود. آنها به من عشق زیادی دادند. من در خانه بودم و بدجور دلم می خواست بمانم. من نمی خواستم بروم، اما باید برمی گشتم. این طوری باید می شد. یادم می آید که با آنها زیاد خندیدم. آنها مرا درک کردند. آنها سختی یک تجسم را می دانستند، همانطور که من قبل از اینکه روی زمین (به شکل آدمی)تجسم پیدا کنم می دانستم.
چند تجربه ی نزدیک به مرگ از سن پنج-شش سالگی تا شانزده سالگی
4721.
تیموتی پی. تجربه نزدیک به مرگ
4/27/2024 & 11/13/2019.
تجربه ای تا مرز مرگ 9913/8915.
برگردان: هشنیز به یاری گوگل ترانزلیت
همگامی که زیر این درخت عظیم صحبت می کردیم، متوجه حوض کوچکی از ابرها در گل های آفتابگردان شدم. قطر آن حدود چهل فوت بود و شش روح در حوض ابرها ایستاده بودند و به پایین نگاه می کردند. هر چند وقت یکبار یک روح خم می شد و روح دیگری را می گرفت. گهواره میشد و آن را در آغوشش میگرفت، سپس به بالا نگاه میکرد و خیلی سریع به درون ابرهای بالا پرواز میکرد. سپس روح دیگری از بالا به درون حوص پرواز می کند و جای روح دیگر را می گیرد. این برای مدتی ادامه یافت. من سپس از فرشته پرسیدم که آنجا چه کار می کردند؟
تجربه ی نزدیک به مرگ به دلیل تومور مغزی که خونریزی کرد.
4709.
تجربه یاس نزدیک به مرگ
10/28/2019.
تجربه ای تا مرز مرگ 8880.
از ایران اصلی به فارسی ، ترجمه شده توسط سیامک به انگلیسی.
رنگها شدم و کم کم صداهای عجیب و غریبی و شنیدم و اون صداها تبدیل شدن به جیغ و فریاد و کم کم به صدای نامفهومی که اسمم رو صدا میکرد و بعد صدای مادرم که منو صدا میکرد شنیدم چشمهامو به زور باز کردم دیدم دیگه روی صندلی نیستم و روی زمین دراز
تجربه نزدیک به مرگ به دلیل غش از ترس و ریزش خون.
4671.
داستان های فعلی تجربه نزدیک به مرگ
فهرست سایت
فهرست آرشیو
7/1/23-12/31/2023
1/1/23-6/30/2023
7/1/22-12/31/2022
1/1/22-6/30/2022
7/1/21-12/31/2021
1/1/21-6/30/2021
7/1/20-12/31/2020
1/1/20-6/30/2020
7/1/19-12/31/2019
1/1/19-6/30/2019
7/1/18-12/31/2018
1/1/18-6/30/2018
7/1/17-12/31/2017
1/1/17-6/30/2017
7/1/16-12/31/2016
1/1/16-6/30/2016
7/1/15-12/31/2015
1/1/15-6/30/2015
7/1/14-12/31/2014
1/1/14-6/30/2014
7/1/13-12/31/2013
1/1/13-6/30/2013
7/1/12-12/31/2012
1/1/12-6/30/2012
10/1/11-12/31/2011
7/1/11-9/30/2011
1/1/11-6/30/2011
10/1/10-12/31/2010
7/1/10-9/30/2010
1/1/10-6/30/2010
7/1/09-12/31/2009
1/1/09-6/30/2009
7/1/08-12/31/2008
1/1/08-6/30/2008
10/1/07-12/31/2007
7/1/07 -9/30/2007
1/1/07-6/30/2007
7/1/06-12/31/2006
1/1/06-6/30/2006
7/1/05-12/31/2005
1/1/05-6/30/2005
7/1/04-12/31/2004
1/1/04-6/30/2004
2003
7/1/02-12/31/2002
1/1/02-6/30/2002
1998-2001