بنیاد تحقیقات تجربه نزدیک مرگ (NDERF)
تجربیات فردی تجربه نزدیک به مرگ 7/1/2023 - 12/31/2023
متداول NDE NDE خود را با ما در میان بگذارید


این تجارب نزدیک مرگ، مانند سایر تجاربی که با شما سهیم شدیم ، اگر فرد تجربه کننده درخواست کرده باشد، به گونه ای ارائه می شوند که حریم خصوصی وی را کاملاً حفظ کند. ما فکر نمی کنیم این تغییرات، درک ما را از تجربه نزدیک مرگ بکاهد. به اعتقاد ما، این تغییرات برای همبستگی بنیاد NDERF لازمند.


تجارب نزدیک مرگ و توضیحات: در زیر، خلاصه ای از داستان ها قرار دارند. برای مطالعه ی نسخه ی کامل آنها، بر روی لینک نام تجربه کننده کلیک کنید.

تجارب نزدیک مرگ انحصاراً با بنیاد NDERF در میان گذاشته شده اند... تجارب بیشتر به زودی ارسال خواهند شد



5272.

5271. Jacob D. تجربه نزدیک به مرگ 12/20/2023. تجربه نزدیک به مرگ 9749. برگردان: هشنیز او سپس کمی به سمت چپ خود حرکت کرد و شکافی بین من و او باز شد. من میلیون ها صدایی را شنیدم که از غم و اندوه فریاد می زدند، همراه با خنده های شنیع. سپس بویی از شکاف آمد. مانند گوشت فاسدشده بود. او سپس به من این انتخاب را داد که یا تا روز داوری آنجا بر دروازه های جهنم بمانم یا به شکلی دردناک و مخدوش به این زندگی بازگردم. سپس احساس بیماری کردم که هم دردناک و هم شرم آور بود. بی درنگ دریافتم که اگر بازگشت را انتخاب می کردم، این حسی بود که احساس می کردم. گمان می کنم که باید انتخابم را کرده باشم، زیرا روح من یک صعود سریع به بدنم را آغاز کرد که روی تخت بیمارستان دراز کشیده بود. ورود احساسی همانند شیرجه زدن به درون یک استخر آب گرم را می داد.
تجربه ی نزدیک به مرگ به دلیل اقدام به خودکشی. محتوای جهنمی

5265. ملیسا بی. تجربه ترس و مرگ 12/10/2023. تجربه ترس و مرگ 9742. برگردان: هشنیز زمانی را با مادرم در Disneyworld به یاد آوردم که سه ساله بودم. این خاطره ای نیست که هرگز داشته ام. بخش هایی از آن سفر را به طور مبهم به یاد دارم اما این خاطره یکی از آنها نبود. در آن هنگام دریافتم که زندگیم داشت در برابرم چشمک می زد و من می خواستم بمیرم. من تا کنون از چیزی تا این حد مطمئن نبوده ام. همه ی اعضای من می دانستند که من می رفت که بمیرم. شروع کردم به جیغ کشیدن، تا به امروز نمی‌دانم که آیا من چیزی راصدا کردم یا همه چیز در ذهنم بود.
تجربه ی ترس-مرگ (FDE) به دلیل نزدیک بودن به تصادف رانندگی.

5264. شانا ام. تجربه نزدیک به مرگ 12/8/2023. تجربه ای تا مرز مرگ 9741. برگردان: هشنیز تونلی باز شد و به نظر می‌رسید که وارد آن شده‌ام. تونل سیاه بود با خطوط برقی درخشان و حلقه‌های نور آبی-سبز متوالی باریک که چشم انداز به داخل تونل می‌رفت. من هیچ نور واحد و روشنی در انتهای آن تونل ندیدم. تونل سمت راست روبروی من بود، با شیب کمی به سمت بالا.
تجربه ی نزدیک به مرگ در سن شش سالگی در طی عمل جراحی آپاندکتومی اورژانسی. ۷۹ سال بعد به اشتراک گذاشته شد.

5263. ال اس. تجربه احتمالی نزدیک به مرگ 12/6/2023. تجربه احتمالی نزدیک به مرگ 9736. برگردان:هشنیز راهنماهای من از طریق تله پاتی با من صحبت کردند. از طریق درس ها جنبه های مختلف جهان هستی به من نشان داده شد. به عنوان نمونه، به من گفته شد که با اشکال دیگر زندگی ادغام شوم تا بتوانم دریابم که آنها هوشیار هستند. به من گفته شد که با یک درخت، یک ماهی و یک گل سوسن ادغام شده تا هوشیاری آنها را احساس کنم. من در فضا و به سیاره ای دیگر سفر و گونه های باهوش دیگری را مشاهده کردم.
واکنش آلرژیک به دارو که منجر به عفونت شدید خون می شود.

5262. جف اچ. تجربه تحول آفرین معنوی 12/4/2023. تجربه تحول آفرین معنوی 9740. برگردان: هشنیز اولین بارگذاری انرژی به من یاد داد که چرا از زمان تولد میان این همه سختی قرار داده شده بودم. تصادفی یا ناشی از سرنوشت یا از سر بدشانسی نبود. همه ی آنها از پیش برنامه ریزی شده بودند. تا مرا قوی تر و عاقل تر کنند. تمام دردی که همه ی این سالها به دوش کشیده بودم پاک شد. این احساس را می داد که انگار دوباره متولد شدم. سپس امواج انرژی و پاسخ های بیشتری وارد من شدند. این تجربه بسیار فراگیر بود زیرا آنها مرا روی کف زمین نگه داشتند، هنوز در وضعیت جنینی بودم، ناتوان از ایستادن. خدا به من نشان داد که او چه بود. نه یک مرد یا زن یا هیچ شکل فیزیکی دیگری. خدا عشق خالص است. نور سفید فوق العاده درخشان از انرژی خالص بهترین چیزی است که می توانم آن را توضیح دهم. خدا همه چیز و همه جاست و ما بخشی از خدا هستیم. خدا در وجود همه ی ماست، خوب و بد.
تجربه دگرگون کننده ی معنوی ژرف با اطلاعات معنوی گسترده.

5252. تجربه ترس مرگ EA 11/19/2023. تجربه ترس مرگ 9726. متن اصلی به زبان انگلیسی، برگردان به فارسی توسط فرشته مفاخر سنگینی سورتمه مرا به مرگ حتمی نزدیک و نزدیکتر می کرد. من آن را به وضوح تصور می کردم، مغزم بر روی برف دست نخورده لکه ی قرمز و خاکستری ایجاد کرد. چشمانم را بستم و دهانم را باز کردم تا فریاد بزنم. و درست در همان لحظه، با شما شوخی نمی کنم، تمام زندگی ام از برابر چشمانم گذشت. هر کاری که تا کنون انجام داده، یا گفته، یا دیده، یا فکر کرده، یا پوشیده، یا خورده بودم. هر کسی را که تا به حال می شناختم، هر بچه ای که با او بازی کرده بودم، هر کتابی که تا کنون خوانده بودم، هر برنامه ی تلویزیونی که تا به حال تماشا کرده بودم.
تجربه ی ترس از مرگ در سن هفت سالگی به دلیل نزدیک شدن به تصادف در هنگام سورتمه سواری. ۶۳ سال بعد به اشتراک گذاشته شد.

5248. تجربة ستيف د في الإقتراب من الموت 11/15/2023. تجربة الإقتراب من الموت 9722. برگردان:هشنیز در یک نقطه تمام زندگیم در مقابلم چشمک زد. این تکه‌های کوچکی از زندگی من نبود، بلکه به نوعی یک‌باره تمام زندگیم بود. بعضی از چیزهایی که دیدم و به یاد آوردم باعث احساس سرخوشی، خنده ام شد و اوقات دیگر غم و اندوه، اما باز هم به یکباره اتفاق افتاد. در مقطعی، به من گفته شد که "عشق تنها چیزی است که اهمیت دارد." این به معنای عشق به همه ی همنوعان، عشق و احترام به زمین، به پرندگان، حیوانات و حتی حشرات بود. همه ی چیزها از جانب آفریدگار ما هستند و ما همه، همه چیز در هر سطحی به هم متصل هستیم.
تجربه ی نزدیک به مرگ قابل توجه به دلیل ایست قلبی.

5246. Dane L تجربه ای تا مرز مرگ 11/10/2023. تجربه ای تا مرز مرگ 9719. برگردان: هشنیز دیدم نوری از اطراف در می آید. انگار در نمی توانست جلوی نور را بگیرد. به سمت در رفتم و ان‌ را باز کردم. راهرویی طولانی، روشن و تمیز دیدم. من «قدم‌ زدم»، مطمئن نیستم چگونه، از راهرو به سمت دری سفید در انتهای راهرو جابجا شدم. متوجه شدم که در بسیار زیبا، نه آراسته، اما تمیز و دارای یک دستگیره ی طلایی بسیار زیبا بود. برای چیزی که چند دقیقه به نظر می رسید به دستگیره نگاه کردم. می دانستم که نمی توانستم در را باز کنم، اما می خواستم.
تجربه ی نزدیک به مرگ به دنبال تصادف رانندگی.

5245. لری ام تجربه نزدیک به مرگ 11/4/2023. تجربه ای تا مرز مرگ 9716. برگردان: هشنیز این "خود روح" من بود که بلافاصله دریافت که من در مقابل "یک موجود" ایستاده بودم که بر اورنگی بسیار آراسته از طلا و عاج نشسته بود. موجود یک ردای سفید پوشیده بود با کمربندی طلایی به دور کمر ، دستها و پاها به رنگ برنزی بودند. یک هاله یا شاید تاج انرژی وجود داشت که صورت را به طور کامل می پوشاند، زیرا از پوشاندن کامل بالای شانه ها تا ۱۸ دقیقه بالاتر از قسمت بالای سر امتداد یافته بود.
تجربه ی نزدیک به مرگ به دلیل غرق شدگی توسط برادر در سن پنج سالگی. شصت و نه سال بعد به اشتراک گذاشته شد.

5243. ماريا جي تجربة الإقتراب من الموت 10/28/2023. تجربة الإقتراب من الموت 9711. برگردان: هشنیز پشت پدربزرگ و مادربزرگم، در دوردست، کوهی عظیم با آبشارهای زیبا وجود داشت که از ارتفاع بسیار بالا به دریاچه ای تحسین برانگیز فرو می ریخت. اطراف دریاچه را مردم شاد احاطه کرده بودند. برخی در آن آب تنی می کردند؛ برخی برهنه و برخی دیگر با لباس سفید. انگار بهشت بود. وقتی آن را دیدم، چنان آرامش بی‌نظیری را احساس کردم که دلم می‌خواست آنجا بمانم.
تجربه ی نزدیک به مرگ به دلیل غش در نتیجه ی بیماری کبدی

5241. نادیا ال تجربه تحول آفرین معنوی (STE) 10/23/2023. تجربه تحول معنوی (STE) 9712. برگردان:هشنیز احساس سعادت و خوشحالی کردم، و آنجا نور درخشانی وجود داشت. ناگهان همه ی چیزهایی را دیدم که تا کنون برای من رخ داده است، نه فقط در این زندگی بلکه در تمام زندگی های پیشین. من دختر کوچکی بودم که در آپالاشیا به قتل رسید. من یک نقاش گوشه گیر فرانسوی با سبیل بودم. من ناگهان زمان را همان طور که واقعا هست درک کردم - به عنوان چیزی که در یک حرکت متوالی و خطی اتفاق نمی افتد، بلکه انفجاری از ابدیت یکباره برای بی نهایت است. زیبا بود و من همه چیز را فهمیدم.
خواب تجربه ی دگرگون کننده ی معنوی با آگاهی از زندگی های زمینی پیشین.

5238. پیتر اف. تجربه احتمالی نزدیک به مرگ 10/20/2023. تجربه احتمالی نزدیک به مرگ 9707. برگردان: هشنیز من فقط تسلیم شده و خود را در یک خلاء یافتم.اصلاً هیچ حسی وجود نداشت، هیچ چیزی برای دیدن، شنیدن، احساس کردن و غیره. اصلاً هیچ فکری نداشتم، فقط ژرف ترین و خالص ترین حس آرامشی بود که تا کنون احساس کردم. احساس مبهمی از رفتن به جایی داشتم، اما راهی نداشتم بگویم کجا و چگونه. من هیچ درکی از زمان نداشتم بنابراین نمی توانم بگویم چه مدت آنجا بودم. این تنها چیزی بود که در خلا وجود داشت: یک احساس آرامش کامل درونی و جابجایی مبهم به جایی.
تجربه ی نزدیک به مرگ احتمالی به دلیل قسمتی از بیهوشی در زمان سوگواری مرگ همسرش در روز قبل.

5237. ویکتور کی. تجربه احتمالی نزدیک به مرگ 10/13/2023. تجربه احتمالی نزدیک به مرگ 9699. برگردان: هشنیز من از میان یک درگاه آبی رنگ گذشته و حس آرامشی داشتم که پیشتر هرگز احساس نکرده بودم. برادرم به سمت من آمد و با تله پاتی به من گفت که به بدنم برگردم و درازکشیده و قوی باشم چون دخترانم را داشتم. دراز کشیدم و سخت تلاش کردم که قوی باشم. در هر دو قسمت بالا تنه و پایین بدنم بسیار عرق می کردم.
تجربه ی نزدیک به مرگ احتمالی به دلیل برخورد با ماشین هنگام دوچرخه‌سواری.

5234. Jairo G تجربه نزدیک به مرگ 10/2/2023. تجربه احتمالی نزدیک به مرگ 9701. برگردان:هشنیز من خیلی بیشتر از احساسات انسانی احساس می‌کردم، زیرا بیشتر یک نوع تحقق کامل، تغییرناپذیر و نابود نشدنی بود. این رضایت و قدردانی هماهنگ از روی لطف بود. توضیح آن بسیار زیبا و سخت بود زیرا هرگز در زندگی زمینی ام چنین چیزی را احساس نکرده بودم. تصمیم گرفتم با حسرت به زمین برگردم زیرا هرگز در زندگی ام اینقدر احساس آرامش نکرده ام.
تجربه ی نزدیک به مرگ در طول آموزش رزمی

5233. دکتر ساموئل آر. تجربه نزدیک به مرگ 9/26/2023. تجربه ای تا مرز مرگ 9698. برگردان: هشنیز سپس هر دو والدین متوفی من از جایی نامعلوم ظاهر شدند. پدر و مادرم سال پیش درگذشته بودند. در سال ۲۰۰۹ در فاصله ی شش ماه از یکدیگر. من همان طور که به سمت آنها می رفتم شوکه و لبریز از خوشی شدم. هنوز احساس سرخوشی، رضایت و آرامش بی اندازه ای داشتم. سلام کردم و به آنها گفتم که می خواهم با آنها باشم. من در واقع از آنها خواهش کردم که اجازه دهند با آنها بروم. به من گفتند برگردم.
تجربه ی نزدیک به مرگ از پزشک به دلیل غرق شدن.

5230. Wooter VA تجربه نزدیک به مرگ احتمالی 9/24/2023. تجربه احتمالی نزدیک به مرگ 9697. برگردان: هشنیز من در مزرعه ای بودم که آسمان آن ارغوانی بود، پرندگان برایم آوازهای زیبایی می خواندند و درختان زیبایی وجود داشت. در طول مسیر افرادی را دیدم که به دیگرسو رفته بودند. آنها با من صحبت کردند، به من اطمینان و به من احساس امنیت می دادند. آنها همچنین به من کمک می کردند تا دریابم که همه چیز خوب بود و همه چیز همان طور بود که قرار بود باشد. آنها به من گفتند که نباید نگران چیزی باشم. من فقط آن را نشنیدم، (بلکه) آن را به عنوان سعادت و پذیرش احساس کردم.
تجربه ی نزدیک به مرگ احتمالی ناشی از دوره ی بیهوشی آشکار.

5229. Shayne D. تجربه نزدیک به مرگ 9/22/2023. تجربة الإقتراب من الموت 9695. برگردان: هشنیز به یک باره چشمانم در گوشه ی سقف بودند همان طور که فکر می کردم کجا هستم. برای من ۱۵ تا ۲۰ ثانیه طول کشید تا دریابم که داشتم دقیقا از گوشه ی سقف به اتاق نگاه می کردم. از آنجایی که یک اتاق مستطیلی بود، به خطوط جایی که دیوارها به سقف می رسند نگاه می کردم. من می توانستم تفاوت طول خطوط و رنگ دیوارها را تشخیص دهم. در انتهای خطوط، رنگ‌های مختلفی وجود داشت که به طور قابل توجهی این که دریابم واقعاً در کجا بودم را برای من آسان‌تر می‌کرد.
تجربه ی نزدیک به مرگ به دلیل کمبود اکسیژن آشکار ناشی از استنشاق بوتان

5228. تجربه نزدیک به مرگ تام ام 9/18/2023. تجربه ای تا مرز مرگ 9693. برگردان:هشنیز وقتی به نور رسیدم، احساس کردم عشقی بی قید و شرط از نور در حال آمدن است. من پیش از NDE یا پس از آن هرگز چنین عشقی را احساس نکرده بودم. هیچ کس نپرسید دین من چیست یا به خدا اعتقاد داشتم یا نه؟ عشق واقعا بی قید و شرط بود. من یک صدای زنانه را در سرم شنیدم که می گفت: "می توانی بمانی یا می توانی برگردی، اگر تصمیم به بازگشت داشته باشی کارهای زیادی برای انجام دادن تو وجود دارند."
تجربه ی نزدیک به مرگ به دلیل آسیب سر ناشی از افتادن از یک دوچرخه در سن چهارده سالگی. به اشتراک گذاشته شده ۶۴ سال بعد.

5225. ابی تجربه نزدیک به مرگ احتمالی 9/10/2023. تجربه احتمالی نزدیک به مرگ 9650. از مکزیک. اصل به زبان اسپانیایی، ترجمه شده به انگلیسی توسط Camille. برگردان: هشنیز مطمئن بودم که پیشتر آنجا بوده‌ام، که این جایی بسیار آشنا بود و این که اینجا خانه ی من بود. می دانستم که قطعا در وضعیت طبیعی خود بودم و این که به آنجا تعلق داشتم. مطمئن بودم که زندگی روی زمین نمایشنامه‌ای بود که در آن شخصیتی را تجسم می‌دادم که نقش‌های متفاوتی را بازی می‌کرد: دختر، مادر، خواهر، کارمند، همسر و غیره. اما فقط همین بود. این یک نمایشنامه ی تئاتر بود، که در آن اشتیاق، علایق و احساسات تنها در آن واقعیت وجودی داشت. بشنو وجود نداشت؛ (و) در ابعادی که اکنون خود را در آن یافته بودم، ارزشی نداشت.
تجربه ی نزدیک به مرگ احتمالی «مصرف بیش از حد دارو یا دارو» را بیان می‌کند جزئیاتی در این مورد وجود ندارد.

5224. مایکلا جی. تجربه احتمالی نزدیک به مرگ 9/10/2023. تجربه احتمالی نزدیک به مرگ 9670. برگردان: هشنیز وقتی سه ساله بودم، کنار حوض باغ زانو زده و به (سمت) یک نیلوفر آبی دست دراز کردم. تعادلم را از دست دادم و در آب افتادم. من نمی توانستم شنا کنم، بنابراین فرو رفتم. بلافاصله تاریک شد. در همان هنگام نور شدیدی را از دور دیدم. در اطرافم چهره های کوچکی را دیدم با خطوط دامن بالدار. شخصیت ها شبیه پری های کوچک بودند. می دانستم که داشتم می مردم ولی حس خوبی داشت. من حتی خفه نشدم. چنین احساس می شد که انگار برای یک لحظه از حال رفتم.
تجربه ی نزدیک به مرگ احتمالی در سن سه سالگی به دلیل غرق شدن.

5223. دانیل دبلیو. تجربه نزدیک به مرگ 9/13/2023. تجربه ای تا مرز مرگ 9691. برگردان:هشنیز بلافاصله، هر بخشی از آنچه فکر می کردم وجودم بود، حتی بهتر از قبل احساس می کردم. احساس خوشحالی و کیف کردم. من نه تنها صدا را در گوش هایم می شنیدم، بلکه احساس می شد خونم، سلول هایم و همه ی اعضایم آن را شنیده اند. آنقدر زنده بودم که کلمات مرا ناکام می گذارند. چیزی نیست که برای انتقال این که چقدر احساس عالی و فوق العاده ای داشتم بتوانم بگویم. صدا به من گفت: می خواهی چه کار کنی؟
تجربه ی نزدیک به مرگ به دلیل ایست قلبی در هنگام رانندگی.

5217. Sandra M. تجربه نزدیک به مرگ 9/9/2023. تجربه ای تا مرز مرگ 9661. برگردان: هشنیز در رویای من یک اتاق سفید وجود داشت. سفید نزدیک ترین چیزی است که می توانم آن را بنامم، اما اتاق فراتر از سفید بود. اتاق به گونه ای می درخشید که انگار منبع نور خودش است. مردی را در اتاق دیدم که لبخند زد. او به من یک احساس آرامش و آسودگی کامل می داد. حتی چهارده سال بعد با نوشتن این، دشوار می یابم که بدون گریستن به این آرامش اشاره کنم. دهانش تکان نمی خورد اما او به من گفت که باید برگردم.
تجربه ی نزدیک به مرگ به دلیل خونریزی بعد از زایمان سزارین. چند بخش جالب از انتقال از اتاق بیمارستان به اتاق غیرمعمولی با حضور یک مرد.

5216. کیم ان. تجربه نزدیک به مرگ 9/9/2023. تجربه ای تا مرز مرگ 9659. برگردان: هشنیز نه فقط از بالای سرم، بلکه از هر جهت با نور درخشانی احاطه شدم. آرام ترین احساسی که تا کنون داشته ام را داشتم. من نمی توانم آن را توضیح دهم و هرگز قبل یا بعد آن را تجربه نکرده ام. به من گفتند که تصمیمی داشتم.
تجربه ی نزدیک به مرگ به دلیل خونریزی بعد از زایمان سزارین.

5214. آرازوردی ت. تجربه نزدیک به مرگ 9/9/2023. تجربه ای تا مرز مرگ 9655. برگردان: هشنیز با دیدن یک قلمرو پانوراما که با نور تابشی مشخص می شود، آرام شدم. در این فضای بی کران و نورانی با انبوهی از چهره های نوزاد خندان مواجه شدم. آنها با امواج خوشامدگویی به من درود فرستادند. در میان این وسعت نورانی، من تمام زندگی خود را در یک عکس فوری در میان این چهره های فرشته گون مشاهده کردم. این منظره مرا سرشار از شور و شعف کرد. نگاه های شادشان به من دوخته شده بود. این تصاویر خلوص، قداست الهی و زیبایی بی مانند بود. مشاهده ی آنها آرامش بخش ترین لحظه ای بود که هرگز در زندگی ام با آن روبرو شده بودم.
تجربه نزدیک به مرگ به دلیل غرق شدن/خفگی. 53 سال پس از تجربه به اشتراک گذاشته شد.

5213. هری پی. تجربه تحول معنوی (STE) 9/9/2023. تجربه تحول معنوی (STE) 9654. برگردان:هشنیز از او پرسیدم که چرا (مرا) ترک کرد و سپس با او صحبت کردم، و او پیرامون تیرک دور از دید سه مرد حرکت کرد، و همان طور که به من نگاه می کرد، احساس نافذی از عشق شدید به سمت من ساطع کرد. عشقی که می توانستم به عنوان یک حس فیزیکی احساس کنم. اینجاست که واقعا عجیب شد و او خودش را به عنوان یک فرشته آشکار کرد. چند لحظه ی دیگر صحبت کردیم. او سپس گفت "تو نباید اینجا باشی".
تجربه ی تحول آفرین معنوی در خواب با برخورد قابل توجه با یک فرشته.

5211. لیزا ام اس تجربه نزدیک به مرگ 9/9/2023. تجربه ای تا مرز مرگ 9652. برگردان: هشنیز او به من یادآوری کرد که وقتی کودک بودم، برای یک هدیه ی روح دعا کرده بودم. او گفت هدیه ای را که درخواست می کردم به من نداد. هدیه ی من این است که برای مردم احساس امنیت ایجاد کنم. برای همین است که من همیشه از مردم دفاع می کنم. او گفت برمی گردم. ما در مورد رویدادهای آینده بحث کردیم که در آن به من برای کمک به دیگران نیاز بود. در یک جا از من پرسید که آیا یادم می آید که چگونه عاشقانه در مورد یک همسایه شوخی می کردم؟ وقتی او خیلی مریض بود، به خانه ی من آمد و گفت: "خدا گفته که اگر اینجا بیایم تو مرا نجات می دهی."
تجربه ی نزدیک به مرگ به دلیل لخته شدن خون در مغز. او در خانه بود، اما یک قسمت آشکار از بیهوشی با تجربه ی خارج از بدن.

5207. الیزابت اچ. تجربه احتمالی نزدیک به مرگ 9/8/2023. تجربه احتمالی نزدیک به مرگ 9641. برگردان: هشنیز برای سال‌ها، خاطره ای داشتم از نگاه کردن به دختر بچه‌ای که روی تخت بسیار بلندی نشسته بود. آن با یک تکه از لحاف کارمان پوشانده شده بود. می توانستم بگویم دختر کوچک من بودم.
تجربه ی نزدیک به مرگ احتمالی در سن ۳-۴ سالگی به دلیل حمله آسم. ۶۳ سال بعد به اشتراک گذاشته شد.

5203. پاتریشیا بی تجربه نزدیک به مرگ 9/1/2023. تجربه ای تا مرز مرگ 9669. برگردان: هشنیز تنها چیزی که می توانستم ببینم یک نور بسیار درخشان بود. چند قدمی برداشتم و شروع کردم به دیدن اشکال انسانی که به آرامی به سمتم می آمدند. از نور مه آلود، زنی قد کوتاه، چهارشانه با موهای خاکستری به من نزدیک شد. لبخند بزرگی زد و نامم را گفت. من او را نمی شناختم اما می دانستم که او فرد مهمی برای من بود و این که او مرا دوست داشت. (یکدیگر) را در آغوش گرفتیم. اشکال بیشتری را دیدم که به سمت ما می آمدند.
تجربه ی نزدیک به مرگ به دلیل آسیب به سر در سیزده سالگی. پنجاه و پنج سال بعد به اشتراک گذاشته شد.

5201. تجربه نزدیک به مرگ توماس جی. 9/1/2023. تجربه ای تا مرز مرگ. 9681. برگردان: هشنیز او مرا به جایی کشاند که در آنجا برکه ای شگفت انگیز با شفاف ترین آب وجود داشت. آب پاک بود و با شکوه می درخشید. خورشید تازه در حال طلوع بود و رنگ نوری که پخش می‌شد چیزی بود که نمی‌توانم آن را با کلمات بشریمان توصیف کنم. آرامشی که در کنار این برکه احساس می کردم دوباره چیزی است که نمی توانم آن را با کلمات بیان کنم. حضور خدا و فرشتگانش را احساس می کردم. صدای موزیکی که مانند هیچ صدایی نیست!
تجربه ی نزدیک به مرگ به دلیل تصادف خودرو.

5200. شین بی. تجربه احتمالی نزدیک به مرگ. 9/1/2023. تجربه احتمالی نزدیک به مرگ 9680. برگردان:هشنیز با پدربزرگ و مادربزرگ مرحومم یک رویارویی داشتم. آنها بیش از بیست و پنج سال پیش مرده بودند، اما انگار تازه همدیگر را دیده بودیم. از حضورشان تعجب نکردم. ما در امتداد پلی روی یک خلیج قدم زدیم. آفتاب گرم بود. می توانستم بوی ادکلن پدربزرگم را استشمام کنم. آنها در سنی بودند که من آخرین بار آنها را دیده بودم، بیست و پنج سال پیش. یک رعد و برق غول پیکر به صورت عمود به فاصله ی یک بازو پدیدار و از میان یک تونل تاریک عبور کرد.
تجربه ی نزدیک به مرگ احتمالی به دلیل پارگی رگ آماس (aneurysm) مغزی.

5193. تجربه نزدیک به مرگ سارا دبلیو 8/11/2023. تجربه ای تا مرز مرگ 9631. برگردان:هشنیز به صفحه ی شطرنج اشاره کردم در حالی که سعی می کردم بر خلق و خوی خود مسلط باشم. مثل آن نوجوان عصبانی بودم، درخواست کردم که بدانم 'چرا؟! آیا این برای شما نوعی بازی است؟ یک جوک؟' سرانجام راهنما در سرم با من صحبت کرد. بعد فهمیدم که چیزی با صدای بلند نگفته بودم. در آنجا اصلاً نیازی به صحبت کردن نیست، زیرا ارتباط بدون توجه به فاصله، آنی و واضح است.راهنما به من گفت: "تو زندگی خود را روی زمین انتخاب و تو رنج خود را انتخاب می کنی." (در برابر)این کلمات مطمئناً من کم آوردم و مرا در سکوت شوکه کردند. من دیگر عصبانی نبودم، فقط باورکردنی نبود. من به راهنما گفتم، "فقط یک احمق این را انتخاب می کرد"
تجربه ی نزدیک به مرگ در سن پانزده سالگی به دلیل سوختگی.

5192. برایان ان. تجربه تحول آفرین معنوی (STE) 8/11/2023. تجربه تحول آفرین معنوی (STE) 9629. برگردان:هشنیز من در کهکشان ها، ستاره های گذشته سفر کردم و هزاران سال از بدنم و زمین دور بودم. هرچه به جایی که هدایت می‌شدم نزدیک‌تر می‌شدم، سعادت، شادی، عشق و ارتباط خالص قوی‌تر احساس می‌شد. فراتر از حرف بود. هیچ چیز نمی تواند احساس عشقی را که من حس کردم توصیف کند. حواسم تقویت شده بودند، از دست دادن بدنم نیرومند بود. این احساس را می داد که تمام بازدارندگی‌ها را کنار می‌گذارم، روحم توسط این موجودی که هنوز نمی‌دانستم چگونه با او ارتباط برقرار کنم، مانند نوزاد تازه متولد شده ای که‌حرف زدن بلد نیست، از مسیری به قلمروی دیگر کشیده می‌شد. من در این منطقه ی تاریک در فضا بودم اما می‌توانستم یک سحابی و همه ی کهکشان‌های زیبای پر از رنگ و شکوه را ببینم، جایی که مروری بر زندگی از طریق تصاویر خاطرات و تجربیاتی که هر لحظه می‌توانستم آن‌ها را تصدیق و دسته بندی کنم، دیدم.
تجربه ی دگرگون کننده ی معنوی بسیار دقیق مانند تجربه ی نزدیک به مرگ

5189. تجربه ی نزدیک به مرگ شماره ی 8/3/2023. تجربه ای تا مرز مرگ 9624. برگردان: هشنیز از اسپانیا. اصل به زبان اسپانیایی، ترجمه شده به انگلیسی توسط Camille. دیدم که لبه های یک شبح از بدنم بیرون آمد. شکل آن شبیه یک اسکلت و به رنگ شرابی/بنفش عمیق بود. در یک گوشه ی اتاق، یک تونل سیاه نسبتاً عریض دیدم. در گوشه ی بالای سمت چپ یک تکه قاب سبز رنگ و در گوشه ی بالایی سمت راست یک قاب مشکی وجود داشت که هر دو کمی از تونل بیرون زده بودند.احساس کردم که بخشی از من با آن شبح آغاز به ترک کرده بود، و با ترک بدن، خود راستین من واقعاً درون آن شبح بود. شکل اسکلت به سرعت به سمت ورودی تونل رفت و در همان لحظه از درون به خودم گفتم و انگار صدایی از من بیرون آمده بود: "من نمی خواهم به آنجا بروم"
تجربه ی نزدیک به مرگ مختصر به دلیل مشکلات قلبی

5188. Kyah تجربه نزدیک به مرگ 8/2/2023. تجربه نزدیک به مرگ 9626. برگردان:هشنیز من از طریق تله پاتی یک گفتگو با خدا داشتم. هوا تاریک بود و نمی توانستم او را ببینم. قیرگون بود و در هیچ بدنی نبودم. من درخواست کردم که زمین را ترک کنم. او گفت که من فقط در نیمه ی راه بودم. من پاسخ دادم که اگر نیمه ی دوم مانند نیمه ی نخست زندگی من است، برای همین است که من بیرون هستم. او به من گفت که من عمداً تا آنجا که ممکن است سختی ها را انتخاب کردم تا عمیقاً با افراد زیادی ارتباط برقرار کرده و آنها را بالا ببرم. من انتخاب را به خاطر نداشتم؛ اما بعد به یاد آوردم که وقتی کوچک بودم به آن فکر می کردم.
تجربه ی نزدیک به مرگ به دلیل اقدام به خودکشی و ایست قلبی.

5186. گریگوری بی. تجربه تحول آفرین معنوی 8/1/2023. STE 9623. برگردان :هشنیز آگاهی فراتر از درک ایجاد شد. می توانستم دنیا را بدون چشم انسان ببینم. هر چیزی همزمان بزرگ و کوچک به نظر می رسید. برای مثال، خانه ها کوچکتر از درختان به نظر می رسیدند. اما درختان مانند موهای کوچک بر روی "صورت زمین" به نظر می رسید. جهان یک نیروی ارتعاشی از انرژی بود. ذرات کریستالی انرژی همه چیز را فراگرفته و به هم متصل می کرد. زندگی رقصی شاد از آواز خوانی انرژی ناب از هر سلول یا اتم بود. شور و شوق فراگیر و من با هر حسی از خوشی می خندیدم.
تجربه ی تحول آفرین معنوی ژرف در هفده سالگی. چهل و پنج سال بعد به اشتراک گذاشته شد.

5185. Tilda R تجربه نزدیک به مرگ 7/24/2023. تجربه نزدیک به مرگ 9621. برگردان: هشنیز خودم را در محیطی پارک مانند یافتم و به تپه ها و درختان سرسبز و در حال چرخش نگاه کردم. به نظرم شگفت آمد چون نوری آبی و دربرگیرنده که همه جا را فرا گرفته بود آنجا وجود داشت، اما بسیار آرام بخش بود. احساس فوق العاده ای داشتم بدون هیچ دردی. من خیلی راحت و آرام بودم و می توانستم خود را در حال لبخندزدن احساس کنم. همین طور که به پیرامون نگاه می کردم، متوجه بالای تپه شدم که پدر مرحومم داشت برایم دست تکان می داد. دو سگ مرده ام را هم دیدم که به سمتم می دویدند. من سریعا شروع کردم به قدم زدن به سمت انها. خیلی احساس خوشحالی می کردم!
حادث شدن ناخودآگاهی ضمنی در حین ماساژ گردن

5184. کوین مک. تجربه مشترک مرگ 7/20/2023. تجربه مشترک مرگ 9619. برگردان:هشنیز برای من، چیزی که دیدم در برابر آنچه احساس کردم چیزی نبود. من به طور کامل و سراسر مسغرق در عشقی بی قید و شرط بودم! من در یک چنان هیبت کاملی بودم که از همسرم و هیچ چیز دیگر جز عشقی که از میان من تشعشع می کرد آگاه نبودم. همه ی استرس، غم، ترس، هر و همه ی افکار و احساسات منفی با عشق و خوشی جایگزین شده بود که فراتر از همه ی ادراک بشر است. احساس می‌کردم زنده‌تر از هر زمان دیگری هستم. من روشن بین و عارف به همه چیز بودم.
تجربه ی مشترک قابل توجه نزدیک به پایان زندگی در زمان مرگ همسر.

5183. Portia Y تجربه نزدیک به مرگ 7/18/2023. تجربه نزدیک به مرگ 9618. برگردان:هشنیز مادرم داشت پیشانی ام را نوازش می کرد. احساس آرامش و عشق وصف ناپذیری داشتم. به او گفتم که اینجا هوا گرم است، و من احساس عشق زیادی می کنم. او به من گفت باید برمی گشتم زیرا کارهای بیشتری می بایست انجام دهم. به او گفتم که نمی‌خواستم برگردم، و اینجا را دوست دارم. به مامانم گفتم که نمی خواستم برگردم.
تجربه ی نزدیک به مرگ به دلیل تصادف اتومبیل

5181. آرتور ام. تجربه احتمالی نزدیک به مرگ 7/13/2023. تجربه احتمالی نزدیک به مرگ 9616. برگردان:هشنیز من دکترها را می دیدم که عمل جراحی را انجام می دادند. در سمت چپم پدرم را دیدم. نخستین چیزی که از او پرسیدم این بود که آیا من مرده ام؟ او گفت نه. شما در حال انجام عمل جراحی هستید و با من خواهید بود تا فعلاً تا زمانی که عمل جراحی در حال انجام است. احساس فوق العاده و سبکی داشتم. ما داشتیم به چیزی می خندیدیم اما یادم نمی آید چه چیزی بود. پدرم دستم را گرفت و گفت: "بیا ببینیم مامانت در چه وضعی است". او در بیمارستان در اتاق انتظار بود در حالی که من داشتم عمل می کردم.
تجربه ی بیهوشی در طول جراحی مغز و اعصاب که بسیار شبیه تجربه ی نزدیک به مرگ بود.

5180. بیل دی. تجربه تحول آفرین معنوی (STE) 7/13/2023. تجربه تحول معنوی (STE) 9615. برگردان: هشنیز از خواب بیدار شدم و خودم را بیرون از رختخواب، درحالی که روی لبه ی پایین تختم نشسته بودم، یافتم ... و صدایی به من آمده (در ذهنم) گفت: "من می خواهم به شما نشان دهم که زندگی می تواند مانند چه چیزی باشد."سپس مرا در مرکز قلب و مرکز مغزم لمس کرد و یک "گسترش" رخ داد. همانطور که این نورها گسترده می شدند، من با آنها گسترش یافتم. سقف اتاق خوابم را دیدم که به سمتم هجوم می‌آورد، سپس تخته‌های زیر شیروانی، آنگاه به پایین نگاه کردم و می دیدم که سقف خانه‌ام کوچک می‌شود، سپس کالیفرنیا، سپس زمین در پشت سرم کوچک می‌شد.
تجربه ی دگرگون کننده ی معنوی قابل توجهی که منجر به تأسیس یک جنبش بزرگ بین المللی شد.

5179. مایکل اف. تجربه احتمالی نزدیک به مرگ 7/11/2023. تجربه احتمالی نزدیک به مرگ 9614. برگردان: هشنیز من با خدا صحبت کردم و در یک مقطع به نظر می رسید زندگی من خیلی سریع پیش می رود. من به خاطر برخی اقداماتی که خوب بودند مورد تحسین قرار گرفتم. این احساس را داشتم که آنجا کارهای بیشتری وجود داشت که می‌توانستم انجام دهم و این برایم آسان می بود که انجام دهم. یک نفر در آنجا به شوخی سعی کرد مرا دست بیندازد تا فکر کنم آنها خدا بودند. سپس خدا با ما بازی کرد و گفت اگر این درست بود، آنها می دانستند که یک اتفاق بسیار ویژه در آینده رخ می داد. بعداً دوباره حقه باز را دیدم و انگاه اتفاق ویژه رخ داد.
تجربه ی نزدیک به مرگ احتمالی به دلیل سکته ی مغزی و تشنج

5178. دیوید بی. تجربه احتمالی نزدیک به مرگ 7/11/2023. تجربه نزدیک به مرگ احتمالی 9613. برگردان: هشنیز تنها چیزی که به یاد دارم یک موجود نورانی عظیم و دوست داشتنی است که مرا شفا می داد و حالم را خوب می کرد. من به مادر و پرستارانم در مورد موجود گفتم، اما آنها نمی توانستند او را ببینند.
تجربه ی نزدیک به مرگ احتمالی در سن سه سالگی به دلیل ذات الریه

5177. Jeanne K. تجربه نزدیک به مرگ 7/11/2023. تجربه نزدیک به مرگ 16130. برگردان: هشنیز یادم می آید آگاه بودم که بیرون از بدنم و از خانه دور بودم. هیجان زده بودم که دردی نداشتم. خیلی آرامش بخش بود. خودم را مشاهده کردم و دیدم که روح آبی لاغر و شناوری هستم. مانند پارچه ای با حرکت آهسته، همچون روبنده ای مانند تول(tule)به نظر می رسید. یادم می آید که در پیرامون به رنگ های آسمان پهناور نگاه می کردم. تا کنون هرگز چنین رنگ هایی را ندیده بودم. ستاره ها درخشان بودند. آسمان بزرگ به رنگ آبی تیره یا نیلی پرطاووسی بود. یادم نمی‌آید با کسی صحبت کرده یا هیچ موجود روحانی را دیده باشم. من فقط از نداشتن درد و آزادانه شناور بودن لذت می بردم.
تجربه ی نزدیک به مرگ احتمالی در سن هفت سالگی به دلیل هپاتیت.

5173. بربارة آه تجربة الاقتراب من الموت 7/3/2023. تجربة الإقتراب من الموت 9602. برگردان:هشنیز من الارجنتين. الأصل في كاستيلانو ، ترجمه كاميل إلى الإنجليزية. پس از آن، نوعی گذرگاه مرا به جایی رساند که آرامش حاکم بود. پس از گرفتن آن گذرگاه/تونل، همه چیز ساکت و آرام شد. عشق، آرامش و نورانیتی که در آن زمان تجربه کردم وصف ناپذیر بود. همه چیز آرامش بخش بود، همه چیز خوب بود، همان طور که به یاد می‌آورم، و هر بار که می‌خواهم آرام شوم و از سطوحی که زندگی فیزیکی ما را در بسیاری از لحظات به آن سوق می‌دهد پایین بیایم، این احساس را دوباره زنده می‌کنم. در آنجا، و بدون این که بتوانم زمان زندگی در «آن مکان دیگر» را توضیح دهم، دریافتم که در حال مشاهده ی زمین از آسمان هستم. آنجا پایین، دفن خودم را دیدم. بدون درک مکان و ساعت زمان، به محض رسیدن به آن مکان زیبا و آرام، تشییع جنازه ام را دیدم.
تجربه ی نزدیک به مرگ به دلیل قرار گرفتن در آتش سوزیی که منجر به کشته شدن ۱۹۴ نفر در آرژانتین شد(آتش سوزی کلوپ شبانه کرومانیون - ویکی پدیا). (República Cromañón nightclub fire - Wikipedia).

5172.




داستان های فعلی تجربه نزدیک به مرگ
فهرست سایت
فهرست آرشیو

7/1/23-12/31/2023
1/1/23-6/30/2023
7/1/22-12/31/2022
1/1/22-6/30/2022
7/1/21-12/31/2021
1/1/21-6/30/2021
7/1/20-12/31/2020
1/1/20-6/30/2020
7/1/19-12/31/2019
1/1/19-6/30/2019
7/1/18-12/31/2018
1/1/18-6/30/2018
7/1/17-12/31/2017
1/1/17-6/30/2017
7/1/16-12/31/2016
1/1/16-6/30/2016
7/1/15-12/31/2015
1/1/15-6/30/2015
7/1/14-12/31/2014
1/1/14-6/30/2014
7/1/13-12/31/2013
1/1/13-6/30/2013
7/1/12-12/31/2012
1/1/12-6/30/2012
10/1/11-12/31/2011
7/1/11-9/30/2011
1/1/11-6/30/2011
10/1/10-12/31/2010
7/1/10-9/30/2010
1/1/10-6/30/2010
7/1/09-12/31/2009
1/1/09-6/30/2009
7/1/08-12/31/2008
1/1/08-6/30/2008
10/1/07-12/31/2007
7/1/07 -9/30/2007
1/1/07-6/30/2007
7/1/06-12/31/2006
1/1/06-6/30/2006
7/1/05-12/31/2005
1/1/05-6/30/2005
7/1/04-12/31/2004
1/1/04-6/30/2004
2003
7/1/02-12/31/2002
1/1/02-6/30/2002
1998-2001




محتوا و مطالب این سایت – غیر انگلیسی
NDERF in English





Near Death Experience Research Foundation
©1998-2024 Experience Research Foundation (NDERF) All rights reserved.