شرح تجربه:

این درباره ی همسرم ویرا گونزالس است که در ۷ مه ۲۰۱۶ درگذشت، و من و دستیار پزشک معالج/NP-C شاهد خروج یک گوی نور از بدن او طی دقایق مردن بودیم. نور-گوی سفید متمرکزی از سینه اش از میان استخوان جناغ بیرون آمد، بالا رفت و به طور لحظه ای معلق ماند و سپس در حالی که شتاب می گرفت اتاق را ترک کرد. فکر می کردم دارم چیزهایی را تصور می کنم تا این که دستیار پزشک از من پرسید که آیا نور را می بینم. او گفت پیشتر آن را دیده بود و این که آن روح ویرا بود. او همچنین گفت که تقدس زیادی را در اتاق احساس می کرد (همان گونه که من نیز احساس می کردم). پیش از مرگ ویرا من آخرین اوراد و تشریفات مذهبی را انجام می دادم. من مسیحی هستم اما یهودی تبار (سفاردی) و پزشک پرستار یهودی است. ویرا یک مسیحی با ایمان مستحکم بود.

چند روز پیش از مرگ، ویرا به من و فرزندانمان گفت که فرشته ای با او دیدار کرده بود. او از میان تونلی عبور کرده بود که به درون نور باز می شد. در آنجا او خویشان درگذشته ی خود از جمله پدر، برادر و مادربزرگش را دیده بود. او از فرشته درخواست کرد که به او اجازه دهد تا با فرزندان ما زندگی کند، اما فرشته به او گفت که نمی توانست زندگی کند و زمانش نزدیک بود. او آن قدر التماس و درخواست کرد تا بالاخره او آینده ی فرزندان ما و من را به او نشان داد. چند تا از چیزهایی که او به من گفت قرار بود محقق شود به حقیقت پیوسته است. او اجازه نداشت جزئیات آینده و درگذشت مرا به اشتراک بگذارد، اما من از عشق او استنباط کردم. او آینده ی فرزندان ما و کارهایی که من باید انجام دهم را به اشتراک گذاشت، که من در حال انجام آن هستم. او آنقدر التماس کرد که زندگی کند که فرشته برای بار دوم برگشت و به او گفت که اجازه خواهد داشت در بین اینجا و آنجا به عنوان فرشته ای که مراقب فرزندان ماست زندگی کند.

من در حال سفر بوده و این را به هر کسی که گوش می داده، اعم از (افراد)در حال مرگ و روحانیون گفته ام. من آن را با خاخام های یهودی، بسیاری از روحانیون مسیحی از فرق مختلف، کاتولیک، مسلمان و دیگران در میان گذاشته ام. زندگی من برای همیشه تغییر کرد.

اطلاعات پس زمینه:

جنسیت: مؤنث

تاریخ تجربه ی نزدیک به مرگ : 2016/05/17

عناصر NDE:

در زمان تجربه ی شما، آیا یک رویداد تهدید کننده ی زندگی مرتبطی وجود داشت؟ بله بیماری مرگ بالینی (قطع تنفس یا عملکرد قلب) سرطان پایانی

محتوای تجربه ی خود را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ هم دلپذیر و هم ناراحت کننده

آیا احساس کردید از بدن خود جدا شده اید؟ بله، ویرا توصیف کرد که چیزهایی خارج از بدن بستری خود دیده است. من به وضوح بدنم را ترک کردم و خارج از آن وجود داشتم

بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری شما در طول تجربه چگونه با خودآگاهی و هوشیاری عادی روزمره ی شما مقایسه شد؟ خودآگاهی و هوشیاری بیشتر از حد معمول. ویرا قبل از مرگ ماه ها در درد و رنج بود. در طول دو بار تجربه اش با یک فرشته، هوشیاری او بسیار بالا و عاری از درد بود. او در دوران تعاملش با فرشته و خانواده ی درگذشته‌اش، گل‌ها یا رزهای شیرین را بویید و دردی نداشت.

در چه زمانی در طول تجربه در بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری خود قرار داشتید؟ ویرا تا هفت روز پیش از مرگ خودآگاه و هوشیار بود.

آیا افکار شما تسریع شده بود؟ به طرزی باورنکردنی سریع

آیا به نظر می رسید زمان سرعت می گیرد یا کند می شود؟ به نظر می رسید همه چیز یکباره اتفاق می افتد. یا زمان متوقف شد یا همه ی معنای خود را از دست داد. ویرا گفت که در تعاملش با ارواح، به نظر می رسد همه چیز یکباره به ذهنش می رسد.

آیا حواس شما زنده تر از حد معمول بود؟ به طرزی باورنکردنی زنده تر

لطفاً بینایی خود را در طول تجربه با دید روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید. ویرا در مورد تجربیات بسیار زنده ای صحبت کرد و حتی زمانی که ما دور بودیم می توانست صحبت ما را بین من و فرزندانمان حس کند و بشنود.

لطفاً شنوایی خود را در طول تجربه با شنوایی روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید. ویرا از روی تعجب فریاد زد که می تواند چیزهایی را بشنود و احساس کند که باورنکردنی به نظر می رسید.

آیا به نظر می رسید از چیزهایی که در جاهای دیگر می گذرد آگاه بودید؟ بله، و حقایق بررسی شده است

آیا به درون یا از میان یک تونل گذشتید؟ بله ویرا گفت تونل به سرعت باز شد و سایه‌های مردمی که ایستاده بودند منتظر بودند... تا این که یکی یکی به او نزدیک شده و پدر، برادر، مادربزرگش،... را که سال‌ها قبل از آن درگذشته بودند، ظاهر شدند. آنها به او اطمینان دادند و به او گفتند که او را دوست داشتند و او هم همین کار را کرد.

آیا در تجربه ی خود موجوداتی را دیدید؟ من در واقع آنها را دیدم.

آیا با هیچ موجود مرده(یا زنده)ای مواجه شده یا از آنها گاه شدید؟ بله پدر در گذشته، برادر، مادربزرگ

آیا نور درخشانی را دیدید یا احساس کردید که توسط آن احاطه شده اید؟ نوری آشکارا با منشأ عرفانی یا دیگر جهانی

آیا نوری غیرمعمولی دیدی؟ بله از طریق نور غیرزمینی، یک وجود روحی... فرشته ای دو بار بر ویرا ظاهر شد.

آیا به نظر می رسید وارد دنیای غیرزمینی دیگری شده اید؟ یک قلمرو آشکارا عرفانی یا غیرزمینی، مکانی دوست داشتنی، گرم و امن

چه عواطفی را در طول تجربه احساس کردید؟ ویرا قوی و با اعتماد به نفس بود. در آرامش، تا زمانی که مرد. او درد داشت، اما با اعتماد به نفس و ایمان زیادی ارتباط برقرار کرد. تمام سوالاتی که در طول این نظرسنجی به آنها پاسخ می‌دهم بیانی از احساس ویرا و آن چیزی است که او بیان کرده است (نه من).

آیا احساس آرامش یا لذت داشتید؟ آرامش یا لذت باورنکردنی

آیا احساس خوشی داشتید؟ نه

آیا حس هماهنگی یا اتحاد با کیهان داشتید؟ احساس می کردم با دنیا متحد شده یا با آن یکی هستم

آیا ناگهان به نظر می رسید که همه چیز را فهمیده اید؟ همه چیز در مورد کیهان. ویرا درک روشنی از وجود ما را منتقل می کرد.

آیا صحنه هایی از گذشته تان به سراغتان آمد؟ گذشته ام به صورت خارج از کنترلی در برابر من چشمک زد، ویرا به من گفت فرشته و او گذشته اش را بازبینی کرده اند. ویرا در طول زندگی خود برای فقرا و بیماران روی زمین کارهای خوب زیادی انجام داده بود.

آیا صحنه هایی از آینده برای شما پیش آمد؟ صحنه هایی از آینده ی جهان. ویرا آینده ی همه ی ما را دید. او آنچه را که مجاز بود به اشتراک گذاشت و مواردی را به من گفت که به صراحت به او گفته شده بود که نمی تواند به اشتراک بگذارد. هراسناک بود.

آیا به مرز یا نقطه ای بی بازگشت رسیدید؟ به سدی رسیدم که اجازه ی عبور از آن را نداشتم. یا بر خلاف میلم بازگردانده شدم. ویرا خواهش کرد زندگی کند تا با فرزندانش باشد. فرشته به او نشان داد که کجا می رفت، اما او بعداً زمانی که مدام التماس می‌کرد که به عنوان یک موجود فرشته‌مانند باقی بماند، خودش آن را تغییر داد.

خدا، معنویت و دین:

پیش از تجربه تان چه دینی داشتید؟ مسیحی- مسیحی دیگر

آیا اعمال مذهبی شما از زمان تجربه تان تغییر کرده است؟ بله من باورهای مختلف را بیشتر می پذیرم و می بینم که در کجا اشتراک وجود دارد.

هم اکنون دین شما چیست؟ مسیحی- مسیحی دیگر

آیا تجربه ی شما دارای ویژگی های سازگار با باورهای زمینی شما بود؟ محتوایی که هم سازگار بود و هم با اعتقاداتی که در زمان تجربه تان داشتید سازگار نبود. من در محیط های یهودی و مسیحی آموزش دیده و کتاب مقدس، تورات و حتی قرآن را خوانده ام. درک من از ایمان و مرگ به من نشان نداد که چه بر سر ویرا آمد و نور حتی وجود داشت.

آیا به دلیل تجربه‌تان تغییری در ارزش‌ها و باورهایتان داشتید؟ بله، من روح را فراتر از بدن فیزیکی در تمام چیزهایی که لمس می نمایم احساس می کنم..

آیا به نظر می رسید با وجود یا حضوری عرفانی مواجه شدید یا صدایی غیرقابل شناسایی شنیدید؟ با موجودی قطعی یا صدایی که به وضوح منشأ عرفانی یا غیرزمینی داشت مواجه شدم، فرشته ای بر ویرا ظاهر شد و مرگ قریب الوقوع او را پیشگویی کرد و همچنین درباره ی آینده ی من و فرزندانمان به او گفت.

آیا ارواح درگذشته یا مذهبی را دیدید؟ من در واقع آنها را دیدم

آیا با موجوداتی روبرو شدید که پیشتر روی زمین زندگی می کردند و در ادیان با ذکر نام توصیف شده اند (مثلاً: عیسی، محمد، بودا و غیره)؟ نه

در طول تجربه ی خود، آیا اطلاعاتی در مورد وجود پیش از میرایی به دست آوردید؟ بله وضوح حضور ما در کیهان و عدم احساس محدودیت های فضا

آیا در طول تجربه ی خود، اطلاعاتی در مورد ارتباط جهانی یا یگانگی به دست آوردید؟ آری

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد وجود خدا کسب کردید؟ بله بیان نشد، ولی نوری که جریان داشت خداست و ما بخشی از نور هستیم... (من هنوز این را درک نمی کنم)

در مورد زندگی زمینی ما غیر از دین:

آیا در طول تجربه ی خود، دانش یا اطلاعات ویژه ای در مورد هدف خود کسب کردید؟ آری

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد معنای زندگی به دست آوردید؟ بله نه تنها این طور بود، بلکه پیامی که قرار بود به جماعت کلیسا برسانم در این باره بود... صحبت های من در سرویس ویرا فیلمبرداری شد و مردم بهت زده به نظر می رسیدند. هشت دوست در این سرویس بودند که گفتند آنها نیز پیام‌ها و وصیت‌های مشابهی را قبل از مرگ او شنیده‌اند. این در مورد پیش رفتن با ایمان و کمک بیشتر به مردم و آماده شدن برای چیزی بود که در راه بود/است.

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد زندگی پس از مرگ به دست آوردید؟ بله به وبرا گفته و نشان داده شد که او به شکلی متفاوت و با نور ادامه خواهد داد.

آیا اطلاعاتی در مورد چگونگی گذراندن زندگی هایمان به دست آورده اید؟ آری

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد دشواری ها، چالش ها و سختی های زندگی کسب کردید؟ آری

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد عشق کسب کردید؟ آری

پس از تجربه ی شما چه تغییراتی در زندگی شما رخ داد؟ تغییرات بزرگ در زندگیم. من می ترسم که زمان من در زمین کوتاه باشد و ممکن است با این دانش مأموریت خود یا هر کاری را که قرار است انجام دهم، انجام ندهم. من می‌ترسیده ام آشکارتر به اشتراک بگذارم و در مورد این که به چه کسی بگویم بسیار گزینشی بوده ام، اما با گذشت زمان درمی یابم که اهمیتی ندارد. که همه ی آن چیزی که مهم است تلاش هایم برای کمک به دیگران است. احساس می‌کنم راه‌هایی به روی من باز شده است تا از این که چگونه با من رفتار می‌شود نترسم و نگران این نباشم که چگونه خواهم مرد. در خیابان ها راه می روم و هر دستی را طوری می فشارم که انگار آنها آخرین بودند و این که همه اهمیت دارند (حتی وقتی به نظر می رسد لیاقتش را ندارند). احساس می کنم انگار دوباره آنها را ملاقات خواهم کرد. اکنون بدون ترس راه می روم.

آیا روابط شما به طور خاص به دلیل تجربه تان تغییر کرده است؟ بله من با همه مهربان تر بوده ام.

پس از NDE:

آیا بیان این تجربه با کلمات دشوار بود؟ بله، هفت سال بعد، و هنوز بیان این تجربه برای من همراه با عواطف و هیجان است.

چقدر این تجربه را در مقایسه با سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند، دقیق به خاطر می آورید؟ من این تجربه را با دقت بیشتری نسبت به سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون تجربه رخ داده اند به یاد می آورم.

آیا پس از تجربه ی خود، موهبت روانی، غیر معمول یا ویژه ی دیگری دارید که پیش از تجربه نداشته اید؟ آری

آیا یک یا چند بخش از تجربه ی شما وجود دارد که به ویژه برای شما معنادار یا قابل توجه است؟ عشق در حال حاضر برای من واقعی است.

آیا تا به حال این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشته اید؟ بله، من این تجربیات را با صدها نفر در سراسر جهان، از هر مذهب و بی ایمانی به اشتراک گذاشته ام. من از تمایل به شنیدن آن و قضاوت نکردنم به طرز دلپذیری شگفت زده شده ام. در بسیاری از موارد، به ویژه در مورد افراد در حال مرگ، آنها شکاک بوده، اما باور می کردند. برخی به من گفته اند که آنها خوب نبودند یا دینی را منع نکردند.

آیا پیش از تجربه ی خود از تجربه ی نزدیک به مرگ (NDE) آگاهی داشتید؟ بله در کودکی رعد و برق به من اصابت کرد و یک NDE داشتم اما نه مانند ویرا. در تجربه‌ام، بدنم را در حالی که در بالا شناور بودم دیده بودم تا این که مرا احیا کردند.

در مورد واقعیت تجربه ی خود در مدت کوتاهی (روزها تا هفته ها) پس از وقوع آن چه باوری داشتید؟ تجربه قطعا واقعی بود.

اکنون در مورد واقعیت تجربه ی خود چه باوری دارید؟ تجربه قطعا واقعی بود.

در هیچ زمانی از زندگی شما، آیا هیچ چیزی هیچ بخشی از تجربه را بازتولید کرده است؟ نه

آیا سؤالات دیگری وجود دارند که بتوانیم برای کمک به شما در انتقال تجربه ی خود بپرسیم؟ توصیه می‌کنم پرسشنامه و پاسخ‌هایم را به اشتراک بگذارید تا مطمئن شوید که همه ی اطلاعات را ارائه کرده‌ام و ببینم که آیا چیزی وجود دارد که بتوان آن را بهبود بخشید.