بروی مخاطب E احتمالی |
تجربه:
اون
شب خیلی قلبم درد میکرد، خوابیدم و اتفاقی که افتاد یکم عجیب بود چون اصلا شبیه
چیزایی که الان توی سایتتون درباره تجربیات دیگران خوندم نبود. صد در صد به شما
اطمینان میدم که چیزی رو که تجربه کردم هرگز یک رویا نبود چون بیدار شدم. بله، به
همین سادگی! قبل از اینکه بمیرم خواب بودم ولی به محض مردنم از خواب یکدفعه بیدار
شدم و هوشیاریم بسیار بیشتر از الان بود که دارم این مطلب رو براتون مینویسم. الان
برداشت من از این اتفاق این هست که افرادی که در خواب میمیرند به مجرد اینکه جونشون
رو از دست میدن بیدار میشن چون دیگه زنده نیستن که به خوابیدنشون ادامه بدن یعنی
همین اتفاقی که برای من افتاد. بعد از اون شناور بودم مثل یک چیزی که روی آب شناور
باشه و بصورت تصادفی در اثر امواج دریا به بالا، پایین،چپ یاراست حرکت کند. بیشترین
تمایلم حرکت به سمت بالا بود ولی سخت بود. در بالا یک مستطیل بزرگ بود که از وسط به
دو نیم تقسیم شده بود. این مستطیل دقیقا مثل یک پنجره بدون شیشه بود که میتونسنی
سرتو بکنی توش و وارد فضای اونور بشی. نیمه سمت راست همه چیز به رنگ قرمز بود ولی
هرگز نتونستم دقیقا بهش نگاه کنم و ببینم که اون تو چی هست یک چیزی نگذاشت که اون
سمت رو ببینم. و اما نیمه سمت چپ که خیلی صحنش غیرمنتظره و دور از ذهن من بود یه
آسمان بسیار بسیار آبی با یک زمین چمن کاملا هموار بود و قبرستان مسیحیان و قبرهایی
که علامت صلیب داشتن و کاملا معلوم بود که متعلق به مسیحیان بود در حالی که اصلا
نباید قبری توی ان دنیا باشد و این خنده دار و مضک است ولی قسم میخورم که این چیزی
بود که دیدم و کاملا واقعی بود. جالب اینجاست که من مسلمان و یکتاپرست هستم هر چند
که هیچ فرقی بین عیسی و محمد برای من نیست و هردو پیامبر خدا بودن ولی نمیدونم چرا
سر از قبرستون مسیحیان رد اوردم و باز تاکید میکنم که رویایی در کار نبود و این
اتفاق افتاد خیلی هم واقعی. آرام آرام مثل یک تکه کاغذ به سمت پایین حرکت کردم و
بعد بیدار شدم و پلک زدم و قلبم و قفسه سینم بشدت درد میکرد و احساس سنگینی
بینهایتی داشتمو بنظر میومد که قلبم تازه شروع به تپیدن کرده بود.
آيا تجربه شما با رويدادي مرگبار وتهديد کننده ي زندگي همراه بود؟
مطمئن نيستم
آيا بيان تجربه ي شما در قالب واژه ها و الفاظ سخت و دشوار است؟ خير
هنگام پشت سر گذاشتن تجربه ی خود، در چه زمان هایی بالاترین سطح هشیاری و آگاهی را داشتید؟ بسیار هوشیار تر از حالت عادی کاملا هوشیار وآگاه بودم، خیلی بیشتر از الان، فوق العاده بود. خیلی هوشیارتر بودم
لطفا بينايي خود را در هنگام تجربه با بينايي خود در زندگي عادي قبل از وقوع تجربه مقايسه کنيد. اصلا بدنی نداشتم، انگار که فقط یک چشم بودم.
لطفا شنوايي خود را در هنگام تجربه با شنوايي خود در زندگي عادي قبل از وقوع تجربه مقايسه کنيد. هیچ صدایی نبود
آيا زماني که از بدن جسماني خود جدا شده بوديد رويدادهاي زميني خاصي را مي ديديد و يا مي شنيديد؟ خير
چه احساسات و هيجاناتي را هنگام تجربه ي خود احساس مي کرديد؟ فقط حس کنجکاوی و تعجب زیاد
آيا در تجربه ي خود از ميان تونل گذشتيد؟ خير
آيا نوري فرامادي و فرازميني مشاهده کرديد؟ خير
آيا احساس کرديد که با وجودهايي روحاني روبرو شده ايد و يا صداهايي با هويت نامشخص مي شنويد؟ خير
آيا با افرادي که قبلا فوت شده و يا زنده بوده اند ملاقات داشتيد يا حضور آن ها را حس کرديد؟ خير
آيا در طول تجربه ي خود از رويداهاي گذشته ي زندگيتان مطلع شديد؟ خير
آيا احساس کرديد که به دنيايي ديگر متفاوت از اين دنيا وارد شده ايد؟ مکان ناآشنا و عجیب اصلا وارد نشدم، فقط نگاهی انداختم و بعد برگشتم.
آيا سرعت زمان در آن لحظات سريع تر يا کندتر شده بود؟ به نظر مي رسيد سرعت گذشت زمان از حد معمول بيشتر يا کمتر شده است بخاطر ندارم
آیا ناگهان احساس کردید که همه چیز را می فهمید و درک می کنید؟ خير
آيا با مانعي فيزيکي يا مکاني شبيه مرز برخورد کرديد؟ بله همین پنجره مستطیل شکلی که کاملا و صد در صد واقعی بود وهست.
آيا صحنه هايي از رخدادهاي آينده براي شما ظاهر شدند؟ خير
در طول تجربه ي خود آيا احساسي مبني بر يادگيري دانشي خاص داشتيد؟ خير
لطفا درباره ي هرگونه تغييراتي که در زندگيتان در نتيجه ي تجربه ي خود رخ داده است کمي توضيح دهيد. هیچ تغییری
آيا در اثر تجربه ي شما ، تغييراتي در باورها و ارزش هاي شما به وجود آمده است؟ خير
آيا در اثر اين تجربه، شما قابليت انجام کارهايي غيرمعمولي و ماورايي (مثل تله پاتي، پيشگويي و ...) پيدا کرديد که قبل از تجربه، قادر به انجام آن نبوده اید؟ خير
آيا درباره ي تجربه ي خود با فرد يا افراد ديگري صحبت کرده ايد؟ خير
آيا قبل از تجربه ي خود، اطلاعاتي درباره ي چنين تجربياتي (تجربيات نزديک به مرگ ) داشتيد؟ خير
درباره ي اصالت و واقعيت تجربه ي خود، در فاصله ي کمي بعد از آن (چند روز تا چند هفته) چه اعتقادي داشتيد؟ برای هزارمین مرتبه، چون کاملا هوشیار و بیدار بودم، چون واقعی بود، حقیقی بود،راست بود.
درباره ي اصالت و واقعيت تجربه ي خود، در حال حاضر چه اعتقادي داريد؟ که واقعی بود و دریچه ای مستطیلی به سوی جهانی دیگر بسیار شبیه این جهان از لحاظ پوشش گیاهی و آسمان آبی وجود دارد.
ولی معنی اون چند قبر رو نفهمیدم متعلق به هر شخصی با هر مکتبی که باشد اصلاذمهم نیست، اصلا نباید توی آن دنیا قبرستانی باشد چون بی معنی و خنده دار است.
آيا در نتيجه ي اين تجربه، در ارتياطات شما با ديگران تغييري حاصل شده است؟ خير
آيا در نتيجه ي اين تجربه، تغييراتي در باورهاي مذهبي و مناسک عبادي شما حاصل شده است؟ خير
آيا در طول زندگي، اتفاقي بوده است که بخش هايي از تجربه ي نزديک به مرگتان را براي شما مجددا ايجاد نمايد؟ خير
آيا سوالاتي که از شما پرسيده شد و اطلاعاتي که شما از طريق اين پرسشنامه ارائه کرديد توصيف کامل و دقيقي از تجربه ي شما مي باشد؟ بله توضیحی ندارم
لطفا اگر پیشنهادی برای کارآیی بیشتر این پرسشنامه دارید با ما در میان بگذارید. آیا سوالات دیگری نیز وجود دارد که می تواند در این پرسشنامه گنجانده شود و به شما در بیان تجربه ی خود کمک نماید؟ پیشنهادی ندارم
آيا قسمت و يا قسمت هايي از تجربه ي شما وجود دارد که براي شما از اهميت و معناي بيشتري برخوردار باشد؟ لطفا توضيح دهيد. حالا که فکر میکنم اون پنجره سمت راست که همه چیزش قرمز بود همون جهنم بود بنظرم.
آيا نکات ديگري درباره ي تجربه تان هست که دوست داريد درباره ي آن ها توضيح دهيد؟ خیر