تجربه:

طی یک تعطیلی در مدرسه ی روستا، همه ی کلاس من به پایین رودخانه ی کوچک می رفت ، و بیرون ، روی یخ جدید نزدیک مدرسه. از آنجایی که فرد ریسک پذیری بودم، خیلی دور روی یخ و البته به قسمتی از رودخانه ی کوچک که آب در آن جریان سریع داشت، می رفتم. وسط جریان، یخ شکست و من به آب سرد رسیدم. همه ی دوستانم به جز یکی به سمت مدرسه دویدند و به معلم ، که اتفاقاً مادرم هم بود، گفتند که بو در حال غرق شدن است. پسری که ماند، بهترین دوست من بود و روی یخ به سمت سوراخ یخ سینه خیز رفت.

البته من هیچ تجهیزات نجاتی نداشتم، اما در عوض چکمه‌ها و لباس‌های سنگینی داشتم که به سرعت پر از آب شده و شروع به پایین کشیدن من به زیر یخ کردند. در این لحظه، زندگی من مانند یک فیلم شروع به پخش شدن نمود ، و تا امروز آن را برای من مرور کرد . با گذشت زمان من شروع به فرو رفتن عمیق تر و عمیق تر کردم و هنگامی که دوستم که دستم را به امید بالا کشیدن من گرفته بود شروع به سر خوردن به سمت سوراخ یخ کرد و در آب جاری افتاد به او گفتم: ولم کن. بهتر است که یکی از ما غرق شود تا هر دوی ما. در این لحظه فقط سر و یک دستم بالاتر از سطح آب بود. آنگاه اتفاقی افتاد، که فراتر از تمام ظرفیت انسان بود، و ناگهان هر دو روی یخ محکم دراز کشیده بودیم و کمی پس از آن توانستیم به ساحل برویم. دوستم بعداً به من گفت که من ناگهان مثل برادر کوچکترش سبک بودم. فریاد کمک من به چند کارگر کارخانه چوب بری نزدیک رسیده بود و آنها سعی کردند با قایق مرا نجات دهند. این تلاش شکست خورده بود زیرا قایق زنجیر شده بود.

بازگشت به لحظه ی نجات. در آن لحظه ی پریشانی، که هر امکانی برای نجات از بین رفته بود و من با دوستم خداحافظی کرده بودم، دست نجات از بالا به سوی ما آمد. یک فرشته برای نجات. نه من، نه دوست نجات دهنده ام و نه افرادی که می شناسم قادر بوده ایم توضیح دیگری برای نجات پیدا کنیم.

اطلاعات پس زمینه:

جنسیت مذکر

تاریخ وقوع NDE: اکتبر 1946

عناصر NDE:

در زمان تجربه ی شما، آیا یک رویداد تهدید کننده زندگی وجود داشت؟ نامطمین، تهدید غرق شدن.

محتوای تجربه خود را چگونه ارزیابی می کنید؟ ترسناک

آیا احساس کردید از بدن خود جدا شده اید؟ نه نه

بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری شما در طول تجربه چگونه با خودآگاهی و هوشیاری عادی روزمره ی شما مقایسه شد؟ خودآگاهی و هوشیاری عادی من تمام مدت بیدار بودم.

در چه زمانی در طول تجربه در بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری خود قرار داشتید؟ من تمام مدت بیدار بودم.

آیا افکار شما تسریع شده بود؟ به طرزی باورنکردنی سریع

آیا به نظر می رسید زمان سرعت می گیرد یا کند می شود؟ به نظر می رسید همه چیز یکباره اتفاق می افتد. یا زمان متوقف شد یا همه ی معنای خود را از دست داد

آیا حواس شما زنده تر از حد معمول بود؟ به طرزی باورنکردنی زنده تر

آیا به نظر می رسید از چیزهایی که در جاهای دیگر می گذرد آگاه بودید؟ بله، و حقایق بررسی شده است

آیا به درون یا از میان یک تونل گذشتید؟ نه

آیا در تجربه ی خود موجوداتی دیدید؟ من در واقع آنها را دیدم

آیا با هیچ موجود مرده(یا زنده)ای برخورد کردید یا از آن آگاه شدید؟ نه

آیا نور درخشانی را دیدید یا احساس کردید که توسط آن احاطه شده اید؟ نوری آشکارا با منشأ عرفانی یا دیگرجهانی

آیا نور غیرزمینی دیدی؟ نه

آیا به نظر می رسید وارد دنیای غیرزمینی دیگری شده اید؟ نه

این تجربه مشتمل بود بر : لحن احساسی قوی

چه هیجاناتی را در طول تجربه احساس کردید؟ ترس از مردن

آیا احساس آرامش یا لذت داشتید؟ آرامش یا لذت باورنکردنی

آیا احساس خوشی داشتید؟ خوشی باور نکردنی

آیا حس هماهنگی یا اتحاد با کیهان داشتید؟ احساس می کردم با دنیا متحد شده یا با آن یکی هستم

آیا ناگهان به نظر می رسید همه چیز را فهمیده اید؟ همه چیز در مورد کیهان

این تجربه مشتمل بود بر : مرور زندگی

آیا صحنه هایی از گذشته تان به سراغتان آمد؟ گذشته ی من خارج از کنترلم جلو رویم برق زد، فیلمی درباره زندگی موجودم.

آیا صحنه هایی از آینده برای شما پیش آمد؟ صحنه هایی از آینده ی جهان

آیا به مرز یا نقطه ی بی بازگشت آمدید؟ به سدی رسیدم که اجازه ی عبور از آن را نداشتم. یا برخلاف میلم بازگردانده شدم

خدا، معنویت و دین:

پیش از تجربه تان چه دینی داشتید؟ میانه رو

آیا اعمال مذهبی شما از زمان تجربه تان تغییر کرده است؟ بله اعتقاد من این است که کمک خدا باید به نحوی وجود داشته باشد.

در حال حاضر دین شما چیست؟ میانه رو

آیا به دلیل تجربه‌تان تغییری در ارزش‌ها و باورهایتان داشتید؟ بله اعتقاد من این است که کمک خدا باید به نحوی وجود داشته باشد.

آیا به نظر می رسید با وجود یا حضوری عرفانی مواجه شدید یا صدایی غیرقابل شناسایی شنیدید؟ با موجودی مشخص یا صدایی که به وضوح منشأ عرفانی یا غیرزمینی داشت مواجه شدم.

آیا ارواح متوفی یا مذهبی را دیدید؟ من در واقع آنها را دیدم

در مورد زندگی زمینی ما غیر از دین:

آیا در طول تجربه ی خود، دانش یا اطلاعات خاصی در مورد هدف خود کسب کرده اید؟ آری

آیا روابط شما به طور خاص به دلیل تجربه تان تغییر کرده است؟ بله اعتقاد من این است که کمک خدا باید به نحوی وجود داشته باشد.

پس از NDE:

آیا بیان این تجربه با کلمات دشوار بود؟ آری

آیا پس از تجربه ی خود، موهبت روانی، غیر معمول یا ویژه ی دیگری دارید که قبل از تجربه نداشته اید؟ بله آن یک نیروی روحی به همراه دوست نجات دهنده ی من در عاقبت بخیری کمک می کنند.

آیا تا به حال این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشته اید؟ آری

آیا قبل از تجربه ی خود از تجربه ی نزدیک به مرگ (NDE) آگاهی داشتید؟ نه

در مورد واقعیت تجربه ی خود در مدت کوتاهی (روزها تا هفته ها) پس از وقوع آن چه اعتقادی داشتید؟ تجربه قطعا واقعی بود. بعد از آن خوابیدن سخت بود و من دانه های قرمز روی دست ها و پاهایم پیدا کردم. مردی که زمستان سال بعد در روستا غرق شد علائم مشابهی داشت.

اکنون در مورد واقعیت تجربه ی خود چه اعتقادی دارید؟ تجربه قطعا واقعی بود که امید من برای نجات در سوراخ یخ از نظر فیزیکی تمام شده بود. همه ی شانس ها بر خلاف آن بودند. علی رغم تلاش قهرمانانه ی دوستم برای نجات من و خداحافظی من با زندگی، دوباره به زمینی محکم و یک ادامه زندگی رسیدم.

در هیچ زمانی از زندگی شما، آیا هیچ چیزی هیچ بخشی از تجربه را بازتولید کرده است؟ نه

آیا چیز دیگری وجود دارد که بخواهید در مورد تجربه ی خود اضافه کنید؟ به همه ی افرادی که می خواهند از مرگ ناشی از غرق شدن جلوگیری کنند: شنا کردن را یاد بگیرید! راحت باش، نترس.

آیا سؤال دیگری وجود دارد که بتوانیم برای کمک به شما در برقراری ارتباط با تجربه خود بپرسیم؟ من این را بدون هیچ گونه تصحیح کردنی نوشته ام، بنابراین مطمئناً می توان برخی از قسمت های متن را بازنویسی کرد. اما مطالب اصلی تجربه ی من و رویداد را کاملا دنبال می کنند.