Candace J تجربه نزدیک به مرگ |
شرح تجربه:
اول و مهمتر از همه، من باوردارم که تجربه ی من تاییدی از طرف خدا بود که هدفی در زندگیم داشتم. من جزئیاتی را که تجربه کردم با غریبه های بی شماری و همچنین عزیزان به اشتراک گذاشته ام.
من یک جراحی طولانی ستون فقرات انجام دادم. در دوران نقاهت، داروهای مسکنی که تجویز میشد باعث قطع تنفس من گردید. من به یاد میآورم که با نگرانی از میان یک تونل تاریک به سمت نوری بسیار درخشان گام برمی داشتم. صدای ضعیف پخش موسیقی هماهنگ و موزونی را شنیدم. وقتی داشتم به انتهای تونل نزدیک تر میشدم، ناگهان در سمت راست پسر بچهای را دیدم که به من اشاره می کرد که به سمت او بروم. این پسر کوچولو، من فکر میکردم بچهای است که سالها قبل طی یک دوره ی بارداری از دست داده بودم. با اشتیاق تندتر راه رفتم در حالی که تلاش می کردم به او نزدیک تر شوم. میتوانستم انتهای تونل را ببینم با گلهای وحشی زیبا که با صدای موسیقی تکان میخورند. خیلی دلم می خواست به او دست بزنم، اما پاهایم سنگین شدند و نمی توانستم حرکت کنم. ناامیدی مرا فرا گرفت.
من ناگهان در حالی که پرستاری کنار تختم بود از خواب بیدار شدم که برای احیای تنفسم دستور دارو صادر می کرد. پرسیدم چرا خدا مرا به زندگی برگرداند؟ این تجربه باعث عصبانیت، ناامیدی، رنجش و مهمتر از همه-احساس بی هدفی من در زندگی شد. آسیب هرگز از میان نرفته است. با گذشت سالها، مهمترین چیزی که از NDE-ام برداشتهام این است که هنوز حضور داشته و هدفی دارم. همچنین به من نگاهی اجمالی به زندگی پس از مرگ داد. من هیچ ترسی از مرگ ندارم زیرا می دانم فراتر از این زندگی چه چیزی در انتظارم است. همان گونه که یک نفر گفت: "کار خدا با شما هنوز تمام نشده است". این مکاشفه ی NDE از طریق سرطان پانکراس و بسیاری از تشخیصهای پزشکی با من تشدید شده است. توانایی به اشتراک گذاشتن NDE-ام با دیگران به راستی ارزشمند است.
اطلاعات پس زمینه:
جنسیت: مونث
تاریخ وقوع تجربه ی نزدیک به مرگ: 01/01/1994
عناصر NDE:
در زمان تجربه ی شما، آیا یک رویداد تهدید کننده ی زندگی مرتبطی وجود داشت؟
بله مربوط به جراحی مصرف بیش از حد پزشکی یا دارو مرگ بالینی (قطع تنفس یا عملکرد قلب) پس از جراحی ستون فقرات در ریکاوری/بیمارستان، داروهای ضد درد باعث شد که به دلیل دوز نادرست تیم مدیریت درد، تنفس من متوقف شود.
محتوای تجربه ی خود را چگونه ارزیابی میکنید؟
هم دلپذیر و هم ناراحت کننده
آیا احساس جدایی از بدن خود کردید؟
نه نه
بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری شما در طول تجربه چگونه با خودآگاهی و هوشیاری عادی روزمره ی شما مقایسه شد؟
خودآگاهی و هوشیاری بیشتر از حد معمول. نور، موسیقی و سختی راه رفتن همه بالاتر از حد معمول بود.
در چه زمانی در طول تجربه در بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری خود قرارداشتید؟
در لحظات بعدی
آیا افکار شما تسریع شده بودند؟
نه
آیا به نظر می رسید زمان سرعت می گیرد یا کند می شود؟ نه
آیا حواس شما زنده تر از حد معمول بودند؟
به طرزی باورنکردنی زنده تر
لطفاً بینایی خود را در طول تجربه با دید روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید.
بینایی تشدید شده بود.
لطفاً شنوایی خود را در طول تجربه با شنوایی روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید.
موسیقی عشق من در زندگی است، بنابراین صدای من معمولا بلندتر از موسیقی در تجربه است.
آیا به نظر می رسید از چیزهایی که در جاهای دیگر می گذرد آگاه بودید؟
نه
آیا به درون یا از میان یک تونل گذشتید؟
بله به درون ، اما نه در حال پیش روی تا پایان
آیا در تجربه ی خود موجوداتی را دیدید؟
من در واقع آنها را دیدم
آیا با هیچ موجود مرده(یا زنده)ای برخورد کردید یا از آن آگاه شدید؟
نه
آیا نور درخشانی را دیدید یا احساس کردید که توسط آن احاطه شده اید؟
نوری آشکارا با منشأ عرفانی یا دیگر جهانی
آیا نوری غیرزمینی دیدی؟
بله نوری درخشان با مجموعه ای از گل های وحشی
آیا به نظر می رسید وارد دنیای غیرزمینی دیگری شده اید؟ قلمرویی آشکارا عرفانی یا غیرزمینی
چه عواطفی را در طول تجربه احساس کردید؟
عواطف احساس شده عبارت بودند از دلهره، خوشی، هیجان، سرخوردگی، ناامیدی.
آیا یک احساس آرامش یا لذت داشتید؟
آسودگی یا آرامش
آیا یک احساس خوشی داشتید؟
خوشی باور نکردنی
آیا یک حس هماهنگی یا اتحاد با کیهان داشتید؟
نه
آیا به نظر می رسید ناگهان همه چیز را فهمیده اید؟
نه
آیا صحنه هایی از گذشته تان به شما بازگشت؟
نه
آیا صحنه هایی از آینده برای شما پیش آمد؟
نه
آیا به مرز یا نقطه ی بی بازگشت رسیدید؟
به سدی رسیدم که اجازه ی عبور از آن را نداشتم؛ یا برخلاف میلم بازگردانده شدم. من تصمیمی برای بازگشت نگرفتم، فقط نمی توانستم از طریق تونل به جلو حرکت کنم.
خدا، معنویت و دین:
پیش از تجربه تان دین شما چه بود؟
مسیحی- پروتستان مشارکت فعالانه در کلیسای متدیست
آیا اعمال مذهبی شما از زمان تجربه تان تغییر کرده است؟
نه
هم اکنون دین شما چیست؟
مسیحی- پروتستان بیش از بیست و پنج سال است که به طور فعال در کلیسا شرکت نکرده ام
آیا تجربه ی شما دارای ویژگی های سازگار با باورهای زمینی شما بود؟
محتوایی که کاملاً با باورهایی که در زمان تجربه ی خود داشتید مطابقت داشت. این با اعتقاد من به زندگی پس از مرگ سازگار بود.
آیا به دلیل تجربهتان تغییری در ارزشها و باورهایتان داشتید؟
نه. باورهای من به عنوان یک مسیحی مبنی بر این که زندگی فراتر از مرگ وجود دارد تأیید شد.
آیا به نظر می رسید با وجود یا حضوری عرفانی مواجه شدید یا صدایی غیرقابل شناسایی شنیدید؟
نه
آیا ارواح متوفی یا مذهبی را دیدید؟
من در واقع آنها را دیدم
آیا با موجوداتی رویرو شدید که پیشتر روی زمین زندگی می کردند و در ادیان با ذکر نام توصیف شده اند(مثلاً: عیسی، محمد، بودا و غیره)؟
نه
در طول تجربه ی خود، آیا اطلاعاتی در مورد وجود پیش از مرگ به دست آوردید؟
بله فرزند فوت شده ی من آنجا بود و از من برای پیوستن به خودش استقبال کرد.
آیا در طول تجربه ی خود، اطلاعاتی در مورد ارتباط جهانی یا یگانگی به دست آوردید؟
نه
در مورد زندگی زمینی ما غیر از دین:
آیا در طول تجربه ی خود، دانش یا اطلاعات ویژه ای در مورد هدف خود کسب کردید؟
نه
آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد معنای زندگی به دست آوردید؟
نه
در طول تجربه ی خود، آیا اطلاعاتی در مورد زندگی پس از مرگ به دست آوردید؟
بله در تونل کودکی را دیدم که از دست داده بودم.
آیا اطلاعاتی در مورد چگونه گذراندن زندگی های مان به دست آوردید؟
نه
آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد دشواری ها، چالش ها و سختی های زندگی کسب کردید؟
نه
آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد عشق کسب کردید؟
بله من احساس عشق را تجربه کردم زیرا توانستم فرزند درگذشته ام را ببینم.
پس از تجربه ی شما چه تغییراتی در زندگی تان رخ داد؟ تغییرات جزئی در زندگی ام. من هدف پیدا کرده و از مرگ نمی ترسم.
آیا روابط شما به طور خاص به دلیل تجربه تان تغییر کرده است؟
روابط من غنی شده است. آری
پس از NDE:
آیا بیان این تجربه با کلمات دشوار بود؟
نه
چقدر این تجربه را در مقایسه با سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند دقیق به خاطر می آورید؟ من این تجربه را با دقت بیشتری نسبت به سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند به خاطر می آورم. یادآوری من از این تجربه همیشه یکسان است.
آیا پس از تجربه ی خود، موهبت روانی، غیر معمول یا ویژه ی دیگری دارید که پیش از تجربه نداشته اید؟
نه
آیا یک یا چند بخش از تجربه ی شما وجود دارد که به ویژه برای شما معنادار یا قابل توجه است؟
دیدن پسر بودن فرزند متولد نشده ام به من آرامش داد. دانستن این که او چشم به راه من است تسلی بخش بود. داشتن این تجربه ی دیدن پسر کوچکم از دو سال پیش در افکارم طنین انداز شد، زیرا فرزند بزرگ ۳۵ ساله ی خود را از دست دادم. وقتی پشتیبانی زندگی را از روی او برداشتند، دستش را گرفتم، به او گفتم نباید ترسید و اجازه بده تا بروی و با خدا باشی. سخت ترین چیزی که تا کنون تجربه کرده ام اما احساس آرامش خاصی که می دانستم باید با او در میان بگذارم. فقط دو دقیقه گذشت و او درگذشت.
آیا تا به حال این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشته اید؟ بله بارها بیش از سی سال. پاسخها عمیقاً تأثیرگذار هستند و من هرگز از اشتراکگذاری آن پشیمان نشدهام.
آیا پیش از تجربه ی خود از تجربه ی نزدیک به مرگ (NDE) آگاهی داشتید؟
بله رسانه. نه
در مورد واقعیت تجربه ی خود در مدت کوتاهی (روزها تا هفته ها) پس از وقوع آن چه باوری داشتید؟
تجربه قطعا واقعی بود. یک بار هم به واقعیت این تجربه شک نکردم.
اکنون در مورد واقعیت تجربه ی خود چه باوری دارید؟ تجربه قطعا واقعی بود. برای من و همچنین بسیاری دیگر که آن را با آنها به اشتراک گذاشته ام، این هدف را دنبال کرد.
در هیچ زمانی از زندگی شما، آیا هیچ چیزی تا به حال هیچ بخشی از تجربه را بازتولید کرده است؟
بله از دست دادن مادرم، پسر بزرگم.
آیا چیز دیگری وجود دارد که بخواهید در مورد تجربه ی خود بیفزایید؟
نه