شرح تجربه:

۱۵ مه ۱۹۶۹،یک روز تعطیل، روز معراج بود. در این روز تعطیل، پدرم قرار بود یک مسابقه ی پتانک (بولینگ روی چمن به روش فرانسوی-ورزشی که در دسته ورزش های بولز قرار می گیرد، همراه با raffa، bocce، boule ،lyonnaise، lawn bowls و بولینگ تاج سبز) را قضاوت کند و خانواده ی کوچک ما همراهی کردند. در طول مسابقه، باید به دستشویی می رفتم. وقتی خواستم برگردم و شروع کردم به عبور از جاده، ماشینی از سمت راستم آمد، اما من آمدنش را نه دیدم و نه شنیدم. در لحظه ای که عبور کردم، ناگهان نوعی سکوت در اطرافم حاکم شد، انگار که در زمان معلق شده بودم. در آن هنگام بود که توسط این ماشین کله پا شدم. من چیزی از شوک احساس نکرده و هوشیاریم را از دست دادم.

در زمان بیهوشی، در نور ملایم و گرمی حمام می کردم. نوعی موسیقی ملایم شنیدم. کاملا احساس خوبی داشتم. سپس روبرویم دری دیدم. به نظرم رسید که صدایی پر از عشق شنیدم که از من دعوت کرد که بیایم و این در را باز کنم. به در نزدیک شدم و شروع کردم به چرخاندن دستگیره. در کمی باز شد و من توانستم هاله ی نوری را ببینم که حتی قوی تر از آن چیزی بود که هم اکنون در آن بودم. همه چیز نرمی و اسایش بود. مطلقا هیچ ترسی نداشتم. در لحظه ای که شروع به فشار دادن این در کردم، صدایی شنیدم. مادرم جیغ می زد و به مریم باکره دعا می کرد تا زندگیم را نجات دهد. به نظرم می رسد که صدای ملایم به من حق انتخاب داد، اما این را دقیقاً به خاطر نمی اورم. جیغ از ته قلب مادرم و گریه ی او مرا متقاعد کرد که برگردم گرچه این کار را با حسرت فراوان انجام دادم. وقتی برگشتم، برای مادرم آرامش بزرگی داشت.

در پی این حادثه مجبور شدم روزها بی حرکت بمانم زیرا پایم آسیب دیده و در خطر خونریزی داخلی بودم. مهمترین عنصر برای من این بود که شخصیت بسیار نرم و دلپذیر من از "قبل" ناگهان تغییر یافته بود. شوک آن قدر شدید بود که واکنش شدید پرخاشگری و عصبانیت در من ایجاد شد. این امر زندگی اجتماعی مرا برای مدتی طولانی مختل کرد.

در سال‌های بعد، یک مورد تجربه ی خارج از بدن و دو مورد «تماس» برای ترک را تجربه کردم. در این سه تجربه که در هنگام خواب اتفاق افتاد حس موسیقی و شادی را تجربه کردم. در طول سه تجربه ای که اینجا ماندم، یا به این دلیل بود که باردار بودم، یا پسرم که قبلاً به دنیا آمده بود در کنارم خوابیده بود. می خواستم پسرم به دنیا بیاید و مادرش را در کنارش داشته باشم تا در زندگی زمینی اش با او همراه شود. متعاقباً در هنگام درگذشت عزیزان، در خواب ها با آنها در تماس بوده ام. با درگذشت مادرم در دسامبر ۲۰۲۲، یک ماه کرامت و فراوانی را تجربه کردم. .

اطلاعات پس زمینه:

جنسیت: مونث

تاریخ وقوع تجربه ی نزدیک به مرگ: 15/05/1969

عناصر NDE:

در زمان تجربه ی شما، آیا یک رویداد تهدید کننده ی زندگی مرتبطی وجود داشت؟ نامشخص. بیماری تصادف.، آسیب یا شرایط دیگری که تهدید کننده ی زندگی در نظر گرفته نمی شود. گفتن آن دشوار است

محتوای تجربه ی خود را چگونه ارزیابی می کنید؟ کاملا دلپذیر

آیا احساس کردید از بدن خود جدا شده اید؟ مطمئن نیستم. نمی توانم به این سوال پاسخ دهم. من هوشیاری نسبت به بدنم را از دست دادم

بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری شما در طول تجربه چگونه با خودآگاهی و هوشیاری عادی روزمره ی شما مقایسه شد؟ من نمی توانم به این سوال پاسخ دهم.

در چه زمانی در طول تجربه در بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری خود قرار داشتید؟ من نمی توانم به این سوال پاسخ دهم.

آیا افکار شما تسریع شده بود؟ نه

آیا به نظر می رسید زمان سرعت می گیرد یا کند می شود؟ نه

آیا حواس شما زنده تر از حد معمول بود؟ نه

لطفاً بینایی خود را در طول تجربه با دید روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید. من نمی توانم به این سوال پاسخ دهم.

لطفاً شنوایی خود را در طول تجربه با شنوایی روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید. من نمی توانم به این سوال پاسخ دهم.

آیا به نظر می رسید از چیزهایی که در جاهای دیگر می گذرد آگاه بودید؟ نه

آیا به درون یا از میان یک تونل گذشتید؟ نه

آیا در تجربه ی خود موجوداتی دیدید؟ نه

آیا با هیچ موجود مرده(یا زنده)ای برخورد کردید یا از آن آگاه شدید؟ نه

آیا نور درخشانی را دیدید یا احساس کردید که توسط آن احاطه شده اید؟ یک نور غیرعادی درخشان

آیا نوری غیرزمینی دیدی؟ بله پیشتر در گزارش من توضیح داده شده است.

آیا به نظر می رسید وارد دنیای غیرزمینی دیگری شده اید؟ یک قلمرو اشکارا عرفانی یا غیرزمینی. پیشتر در گزارش من نشان داده شده است.

چه عواطفی را در طول تجربه احساس کردید؟ اعتماد، آسایش.

آیا یک احساس آرامش یا لذت داشتید؟ آرامش یا لذت باورنکردنی

آیا یک احساس خوشی داشتید؟ شادمانی

آیا یک حس هماهنگی یا اتحاد با کیهان داشتید؟ احساس می کردم با دنیا متحد شده یا با آن یکی هستم

آیا ناگهان به نظر می رسید همه چیز را فهمیده اید؟ نه

آیا صحنه هایی از گذشته تان به سراغتان آمد؟ نه

آیا صحنه هایی از آینده برای شما پیش آمد؟ نه

آیا به مرز یا نقطه ی بی بازگشت رسیدید؟ من به یک تصمیم آگاهانه ی قطعی برای بازگشت به زندگی رسیدم. گریه ی مادرم و همچنین دعای او به مریم مقدس مرا به زندگی روی زمین بازگرداند.

خدا، معنویت و دین:

پیش از تجربه تان چه دینی داشتید؟ بدون نظر.(تا) روز حادثه من هنوز مشروط به هیچ نوع عقیده ی مذهبی نشده بودم.

آیا اعمال مذهبی شما از زمان تجربه تان تغییر کرده است؟ بله از سال بعد از حادثه تحصیلات دینی را دریافت کردم.

هم اکنون دین شما چیست؟ مسیحی - کاتولیک

آیا تجربه ی شما دارای ویژگی های سازگار با باورهای زمینی شما بود؟ محتوایی که با باورهایی که در زمان تجربه تان داشتید کاملا ناسازگار بود، من فقط شش سال داشتم، مادرم معتقدبود ، پدرم خداناباور، و کلمه کلیدی در خانه احترام به هر اعتقاد یا بی اعتقادی بود . من فقط در هفت سالگی و پس از تصادفم شروع به دریافت آموزش دینی کردم زیرا مادرم زندگی مرا وقف مریم مقدس کرده بود.

آیا به دلیل تجربه‌تان تغییری در ارزش‌ها و باورهایتان داشتید؟ بله، من تحصیلات مسیحی را دریافت کردم که با خوشحالی پذیرفتم، زیرا مادرم به مریم مقدس قول داده بود که ما به ان احترام می گذاشتیم. زندگی من اغلب با نام کوچک ماری مواجه شد، پسرم در اولرون سنت ماری به دنیا آمد، نام شوهرم مری است و اگر من به جای ۲۰ دسامبر در ۲۵ دسامبر به دنیا می آمدم نام من ماری بود.

آیا به نظر می رسید با وجود یا حضوری عرفانی مواجه شدید یا صدایی غیرقابل شناسایی شنیدید؟ صدایی شنیدم که نمی‌توانستم شناسایی کنم، قبلاً این را در گزارشم بیان کردم.

آیا ارواح متوفی یا مذهبی را دیدید؟ نه

آیا با موجوداتی مواجه شده اید که پیشتر روی زمین زندگی می کرده اند و در ادیان با ذکر نام توصیف شده اند (مثلاً: عیسی، محمد، بودا و غیره)؟ نه

در طول تجربه ی خود، آیا اطلاعاتی در مورد وجود پیش از میرایی به دست آوردید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود، اطلاعاتی در مورد ارتباط جهانی یا یگانگی به دست آوردید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد وجود خدا کسب کردید؟ نه

در مورد زندگی زمینی ما غیر از دین:

آیا در طول تجربه ی خود، دانش یا اطلاعات ویژه ای در مورد هدف خود کسب کردید؟ بله من بسیار شهودی هستم. من احساسات دژاوو را تجربه می کنم، در مورد رویدادهای آینده به من هشدار داده می شود.

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد معنای زندگی به دست آوردید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد یک زندگی پس از مرگ به دست آوردید؟ نه

آیا اطلاعاتی در مورد چگونه گذراندن زندگی هایمان به دست آوردید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد دشواری ها، چالش ها و سختی های زندگی کسب کردید؟ نه

آیا در طول تجربه خود اطلاعاتی در مورد عشق کسب کردید؟ نه

پس از تجربه ی شما چه تغییرات زیستنی در زندگی شما رخ داد؟ تغییرات بزرگ در زندگی من. تنها تغییر قابل توجه شوک ناشی از تصادف بود که عمیقاً به من ضربه زد. اما در پی این حادثه من به واقعیت های زندگی یک اعتماد کامل داشتم.

آیا روابط شما به طور ویژه به دلیل تجربه تان تغییر کرده است؟ نه

آیا بیان این تجربه با کلمات دشوار بود؟ نه

چقدر این تجربه را در مقایسه با سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند، دقیق به خاطر می آورید؟ من این تجربه را با همان دقتی به خاطر می آورم که سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند.

آیا پس از تجربه ی خود، موهبت روانی، غیر معمول یا ویژه ی دیگری دارید که پیش از تجربه نداشته اید؟ بله من دریافتی از مردم دارم. اولین باری که با کسی ملاقات می کنم می دانم کیست.

آیا تا به حال این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشته اید؟ بله، فکر می کنم خیلی زود با مادرم صحبت کردم، اما فکر می کنم در آن زمان هیچ کس به این موضوع اهمیتی نداد. پیرامون سی سالگیم در مورد آن با دوست پسر آن زمانم صحبت کردم. او در روز تولدم درگذشت و چند ماه پس از این درگذشت در یک خواب به دیدنم آمد تا به من بگوید که نباید از مرگ بترسی.

آیا پیش از تجربه ی خود از تجربه ی نزدیک به مرگ (NDE) آگاهی داشتید؟ نه

در مورد واقعیت تجربه ی خود در مدت کوتاهی (روزها تا هفته ها) پس از وقوع آن چه باوری داشتید؟ تجربه قطعا واقعی بود.

اکنون در مورد واقعیت تجربه ی خود چه باوری دارید؟ تجربه قطعا واقعی بود.

در هیچ زمانی از زندگی شما، آیا هیچ چیزی هیچ بخشی از تجربه را بازتولید کرده است؟ بله، من سه بار با تجربیاتی مواجه شدم، یا خارج از بدن یا جذب شدن ها به آن سوی دیگر. بدون احتساب رویاهایم با افراد متوفی خاصی از اطرافیانم.

آیا سؤالات دیگری وجود دارند که می‌توانیم بپرسیم تا به شما در انتقال تجربه‌تان کمک کنیم؟ پاسخ دادن به برخی سؤالات برای من دشوار به نظر می رسد (به اظهارات من مراجعه کنید) و گاهی اوقات تکرار می شود، همانطور که در روایت تجربه من چیزی را که تجربه کردم با بیشترین جزئیات ممکن توضیح دادم. در پرسشنامه هر چه بیشتر امکان رد شدن از برخی سوالاتی را که در زمانی در کودکی شما آن رویدادها را تجربه کرده اید، نیافتم.