Debra K تجربه نزدیک به مرگ |
شرح تجربه:
در ۲۶ فوریه ۲۰۲۳، ساعت ۳/۳۰ صبح دچار ایست قلبی V-fib شدم و مردم. پزشکان از پاروهای دفیبریلاتور برای بازگرداندن من به زندگی استفاده کردند.
تمام روز آن شنبه، چیزی داشتم که فکر می کردم سوزش قلب بود. بنابراین، من در تمام روز از آنتی اسیدهای Tums استفاده می کردم. رفتم بخوابم ولی ساعت سه ی صبح بیدار شدم. فکر کردم دچار حمله ی کیسه صفرا شده ام. با ۹۱۱ تماس گرفتم و به آنها گفتم چراغ و آژیر را روشن نکنید زیرا آنها را در پایین پله ها ملاقات می کردم. من سپس از چهار بال پلکان پایین رفتم. آمبولانس رسید و مرا به دستگاههای گوناگون وصل کردند. به من گفتند این قلب من بود و این که یک ساعت وقت داشتم. آنها به سرعت مرا به بیمارستان منتقل کردند که در آنجا حدود ۱۵ پزشک، پرستار و سایر کادر پزشکی از من استقبال کردند. آنها انواع سوزن ها را در رگهای هر دو بازویم کار گذاشتند و خودم احساس کردم دارم خواب می روم. ده دقیقه پس از ورود، قلبم وارد V-fib شد.
چیز بعدی که می دانم (این است که) فریاد زده شدن نامم را شنیدم. چشمانم را باز کردم و دکتر از من پرسید که آیا نور را دیدم؟ او به من گفت که من مرده بودم و این که وقتی قلبم متوقف شد، مجبور شدند مرا با عملیات پارویی احیا به زندگی بازگردانند.
آنگاه به او گفتم که چه اتفاقی افتاد. مانند پوستر پیتر مکس بود. من زندهترین و زیباترین رنگهای روانگردانی که تا کنون در زندگیام دیده بودم، را دیدم. چنان احساس آرامشی داشتم که پیشتر هرگز احساس نکرده بودم و واقعا زیبا بود. من همچنین به او گفتم که اذیت شدم که مرا برگرداندند.
بعداً یک متخصص قلب دیگر از طریق کشاله ران پیش رفت تا یک بالون و یک استنت در محفظه ی پایینی قلب من کار گذاشته انسداد را برطرف کند. تنها چیزی که در دو روز بعد می شنیدم این بود که من نباید زنده می ماندم. اگر دقیقا در همان لحظه با آمبولانس تماس نگرفته بودم، زنده نمی ماندم. شبی که این اتفاق افتاد سیگار را ترک کردم. بخش عجیب این است که وقتی آنها مرا احیاء می کردند، دکتر گفت که این مغزم را دوباره سیم کشی کرد. این بدن فکر نمیکند که هرگز سیگار کشیده است، بنابراین من هرگز دچار هیچ نوع عقب نشینی(از ترک) یا اشتیاق(برگشت به سیگار) نشدم. من اکنون علی رغم داشتن حملات اضطرابی بسیار شدید( panic attacks) درباره ی مرگ، در همه ی زندگی، هیچ ترسی از مرگ ندارم.
اطلاعات پس زمینه:
جنسیت: مونث
تاریخ وقوع تجربه ی نزدیک به مرگ: ۲۶ فوریه ۲۰۲۳
عناصر NDE:
در زمان تجربه ی شما، آیا یک رویداد تهدید کننده ی زندگی مرتبطی وجود داشت؟
بله حمله قلبی. CPR داده شده است. مرگ بالینی (قطع تنفس یا عملکرد قلب) من دچار ایست قلبی v-fib شدم.
محتوای تجربه ی خود را چگونه ارزیابی می کنید؟
کاملا دلپذیر
آیا احساس کردید از بدن خود جدا شده اید؟
نه. من به وضوح بدنم را ترک کردم و خارج از آن وجود داشتم.
بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری شما در طول تجربه چگونه با خودآگاهی و هوشیاری عادی روزمره شما مقایسه شد؟
خودآگاهی و هوشیاری بیشتر از حد معمول. همه چیز واضح، درخشان، زیبا و غیر واقعی بود.
در چه زمانی در طول تجربه ی خود در بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری خود قرار داشتید؟
تمام زمان
آیا افکار شما تسریع شده بود؟
نه
ایل به نظر می رسید زمان سرعت می گیرد یا کند می شود؟ نه
آیا حواس شما زنده تر از حد معمول بود؟
زنده تر از حد معمول
لطفاً بینایی خود را در طول تجربه با دید روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید.
من هم اکنون ۲۰/۲۰ دارم، با این حال چشمانم رنگ هایی را که در طول تجربه ام دیدم هرگز ندیده اند.
لطفاً شنوایی خود را در طول تجربه با شنوایی روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید.
هیچ چیزی نشنیدم.
آیا به نظر می رسید از چیزهایی که در جاهای دیگر می گذرد آگاه بودید؟
نه
آیا به درون یا از میان یک تونل گذشتید؟
نه
آیا در تجربه ی خود موجوداتی دیده اید؟
نه
آیا با هیچ موجود مرده(یا زنده)ای برخورد کردید یا از آن آگاه شدید؟
نه
آیا نور درخشانی را دیدید یا احساس کردید که توسط آن احاطه شده اید؟
نوری آشکارا با منشأ عرفانی یا دیگر جهانی
آیا نوری غیرزمینی دیدید؟
بله، رنگ های روشنی وجود داشتند که من هرگز روی زمین ندیده بودم.
آیا به نظر می رسید وارد دنیای غیرزمینی دیگری شده اید؟ قلمرویی آشکارا عرفانی یا غیرزمینی. من با رنگ های درخشان و زیبا احاطه شده بودم.
چه عواطفی را در طول تجربه احساس کردید؟
آرامش و عشق را احساس کردم.
آیا یک احساس آرامش یا لذت داشتید؟
آرامش یا لذت باورنکردنی
آیا یک احساس خوشی داشتید؟
خوشی باور نکردنی
آیا یک حس هماهنگی یا اتحاد با کیهان داشتید؟
احساس می کردم با دنیا متحد شده یا با آن یکی هستم
ایا ناگهان به نظر می رسید همه چیز را فهمیده اید؟
نه
آیا صحنه هایی از گذشته تان به سراغتان آمد؟
نه
آیا صحنه هایی از آینده برای شما پیش آمد؟
نه
آیا به یک مرز یا نقطه ی بی بازگشت رسیدید؟
نه
خدا، معنویت و دین:
قبل از تجربه تان چه دینی داشتید؟ بدون شرح
آیا اعمال مذهبی شما از زمان تجربه تان تغییر کرده است؟ بله، من اکنون فلزات مذهبی می پوشم - یک صلیب، یک ستاره ی همه ی ادیان و باورها و غیره
هم اکنون دین شما چیست؟
بدون شرح
آیا تجربه ی شما شامل ویژگیهایی بود که با باورهای زمینی شما سازگار است؟
محتوایی که با باورهایی که در زمان تجربه ی خود داشتید کاملا نامنطبق بود. من همیشه از مرگ می ترسیدم. هیچ وقت فکر نمی کردم جایی بروم که چیزی را که بعد از مرگم انجام دادم ببینم و احساس کنم.
آیا به دلیل تجربهتان تغییری در ارزشها و باورهایتان داشتید؟
بله، من اکنون به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارم. بعد از مرگ ما قلمرو یا بعد دیگری وجود دارد. من اکنون باور دارم چیزهای مادی مهم نیستند.
آیا به نظر می رسید با وجود یا حضور عرفانی مواجه شدید یا صدایی غیرقابل شناسایی شنیدید؟
نه
آیا ارواح متوفی یا مذهبی را دیدید؟
نه
آیا با موجوداتی روبرو شدید که پیشتر روی زمین زندگی می کرده اند و در ادیان با ذکر نام توصیف شده اند (مثلاً: عیسی، محمد، بودا و غیره)؟
نه
در طول تجربه ی خود، آیا اطلاعاتی در مورد وجود پیش از میرایی به دست آوردید؟
نه
آیا در طول تجربه ی خود، اطلاعاتی در مورد ارتباط جهانی یا یگانگی به دست آوردید؟
بله پیوند و یگانگی جهانی در مکانی عرفانی و رنگارنگ وجود دارد.
آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد وجود خدا کسب کردید؟
نه
در مورد زندگی زمینی ما غیر از دین:
آیا در طول تجربه خود، دانش یا اطلاعات ویژه ای در مورد هدف خود کسب کردید؟
آری. احساس می کنم آن طرف دیگر بوده ام. می دانم مردن چگونه است.
در طول تجربه ی خود آیا اطلاعاتی در مورد معنای زندگی به دست آوردید؟
نه
در طول تجربه ی خود آیا اطلاعاتی در مورد زندگی پس از مرگ به دست آوردید؟
بله من قطعا در قلمرو دیگری بودم.
آیا اطلاعاتی در مورد چگونه گذراندن زندگی هایمان به دست آوردید؟
نه
در طول تجربه ی خود آیا اطلاعاتی در مورد دشواری ها، چالش ها و سختی های زندگی کسب کردید؟
نه
آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد عشق کسب کردید؟
آری. درطرف دیگر عشق و آرامش را احساس کردم.
پس از تجربه تان چه تغییرات سبک زندگی در زیستن شما رخ داد؟ تغییرات بزرگ در زندگی من. احساس آرامش بیشتری می کنم.
آیا روابط شما به طور ویژه به دلیل تجربه تان تغییر کرده است؟
نه
پس از NDE:
آیا بیان این تجربه با کلمات دشوار بود؟
نه
چقدر این تجربه را در مقایسه با سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند، دقیق به خاطر می آورید؟ من این تجربه را نسبت به سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند با دقت بیشتری به خاطر می آورم. من چیزی را که اتفاق افتاده چنان به خاطر میآورم که انگار اتفاق افتاده است و هر روز به آن فکر میکنم.
آیا پس از تجربه ی خود، موهبت روانی، غیر معمول یا ویژه ی دیگری دارید که پیش از تجربه نداشته اید؟
بله گاهی اوقات می دانم چه اتفاقی قرار است بیفتد. من اغلب خواب نام و نام خانوادگی غریبه ها را می بینم.
آیا یک یا چند بخش از تجربه تان وجود دارد که به ویژه برای شما معنادار یا قابل توجه است؟
همه
آیا تا کنون این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشته اید؟ بله بلافاصله به اشتراک گذاشتم. برایم مهم نبود که حرفم را باور کنند یا نه.
آیا پیش از تجربه ی خود از تجربه ی نزدیک به مرگ (NDE) آگاهی داشتید؟
نه
در مورد واقعیت تجربه ی خود در مدت کوتاهی (روزها تا هفته ها) پس از وقوع آن چه باوری داشتید؟
تجربه قطعا واقعی بود. بی درنگ احساس کردم که تجربه ی من واقعی است
اکنون در مورد واقعیت تجربه ی خود چه باوری دارید؟ تجربه قطعا واقعی بود. تجربه ی من واقعی است زیرا برای من اتفاق افتاد.
در هیچ زمانی از زندگی شما، آیا هیچ چیزی هیچ بخشی از تجربه را بازتولید کرده است؟
نه
آیا هیچ چیز دیگری وجود دارد که بخواهید در مورد تجربه ی خود بیفزایید؟
متبرک (و خوشحال) هستم که این تجربه را داشتم و برگشتم و به مردم اطلاع دادم. بهترین توصیه ای که می توانم بکنم این است که اجازه دهم مردم بدانند که نباید از مرگ ترسید.