شرح تجربه:

من نقشی از آنچه که بدنی از نور بود را بر فراز بدنم تجربه کردم.

ناگهان، بدن شناور افقی من به شکل یک گوی نور سفید که به بیرون از خانه شناور می شد، تغییر شکل داد. به یک باره در آسمان، به سمت بالا پرواز و کم کم به دانه ی کوچک نوری تبدیل شدم. سپس، من در یک خلاء چند بعدی بودم که در دو جهت می چرخید. من روی جریانی بودم که به بیرون از خلأ می چرخید. من یک نور کوچک با نورهای غیرقابل شمارش دیگر بودم. همه با نت های بی‌نهایت اوم(Aum) نوسان می کردند. من ورای توصیف سعادتمند بودم. وقتی وارد چرخشی شدم که به سمت داخل می رفت، متوقف شدم.

از طریق تله پاتی، به من گفتند که اگر به این کار ادامه بدهم، ارتباط با بدنم از بین خواهد رفت. گفتم که بدنم مریض بود. پاسخ دادند که ما آن را شفا خواهیم داد. گفتم: "آن پایین سخت است." آنها گفتند: "شما تقریباً به اندازه ی کافی بزرگ شده اید که بتوانید تنها باشید. آیا می خواهید دوباره دوران کودکی را پشت سر بگذارید؟ چون شما کارما(karma) دارید. من فوراً در کسری از ثانیه یک مرور زندگی را دیدم و دوباره آن زندگی را نمی‌خواستم. پرسیدم، "اگر به شما نیاز داشته باشم آنجا خواهید بود تا به من کمک کنید؟" آنها به من گفتند، "بله، اما بیش از حد نپرس." بنابراین، پرسیدم که آیا می توانم دوباره شاد باشم. آنها گفتند: "بله، اما وقتی ذهن شما دوباره آغاز به کار کرد، ما به عقب برخواهیم گشت." من تنها با یاران نامرئی به صورت معکوس برگشتم. به این معنی که من یک دانه ی نور بودم، سپس یک گوی، سپس یک جسم نورانی کامل، سپس ورود به درون بدن. آنها مرا روی پاهایم نشانده و به یک سمت چرخاندند، سپس به سمتی دیگر.

روی کف(زمین) از خواب بیدار شدم، کاملاً غرقه در عرقی چرب. خسته بودم، اما بیدار و زنده.

اطلاعات پس زمینه:

جنسیت: مونث

تاریخ وقوع تجربه ی نزدیک به مرگ: 1971

عناصر NDE:

در زمان تجربه ی شما، آیا یک رویداد تهدید کننده ی زندگی وجود داشت؟ بله بیماری رویداد تهدید کننده ی زندگی، اما نه مرگ بالینی. عفونت های ویروسی و باکتریایی داشتم که به داروها جواب نمی دادند. با آب قدیسان(Lorders) برکت دریافت کردم زیرا طحال من کاملاً آماده بود که عملکرد نادرست داشته باشد.

محتوای تجربه ی خود را چگونه در نظر می گیرید؟ کاملا دلپذیر

آیا احساس جدایی از بدن خود کردید؟ نه. من به وضوح بدنم را ترک کردم و خارج از آن وجود داشتم

بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری شما در طول تجربه چگونه با خودآگاهی و هوشیاری عادی روزمره ی شما مقایسه شد؟ خودآگاهی و هوشیاری بیشتر از نرمال. من با سعادت جهانی، آرامش، خوشی و ذهن کامل خودم یکی بودم، اما از متغیرهای خلق و خوی عادی انسانی رها شده بودم. مانند دریافت دانلود روح بود.

در چه زمانی در طول تجربه در بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری خود بودید؟ همه ی اوقات

آیا افکار شما تسریع شده بودند؟ به طرزی باورنکردنی سریع

آیا به نظر می رسید زمان سرعت می گیرد یا کند می شود؟ به نظر می رسید همه چیز یکباره اتفاق می افتد. یا زمان متوقف شد یا تمام معنای خود را از دست داد. زمان بی ربط بود به نظرم رسید که فراتر از سرعت نور سفر می کردم.

آیا حواس شما زنده تر از حد معمول بودند؟ به طرزی باورنکردنی زنده تر

لطفاً بینایی خود را در طول تجربه با دید روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید. من پیش از این رویداد رویاهای شفاف زیادی دیدم. در یکی از آنها من به اقیانوس بلعیده شده و فریاد زدم که دنیا متوقف شود. من را از اقیانوس به خشکی بردند. سپس این رویداد در اتاق من رخ داد.

لطفاً شنوایی خود را در طول تجربه با شنوایی روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید. با تله پاتی شنیده شد. صدا بسیار غنی تر بود.

آیا به نظر می رسید از چیزهایی که در جاهای دیگر می گذرد آگاه بودید؟ نه

آیا به درون یا از میان یک تونل گذشتید؟ نه

آیا در تجربه ی خود موجوداتی را دیدید؟ حضورشان را احساس کردم

آیا با هیچ موجود مرده(یا زنده)ای برخورد کردید یا از آن آگاه شدید؟ نامطمئن

آیا نور درخشانی را دیدید یا احساس کردید که توسط آن احاطه شده اید؟ نوری آشکارا با منشأ عرفانی یا دیگر جهانی

آیا نوری غیرزمینی دیدی؟ آری

آیا به نظر می رسید وارد دنیای غیرزمینی دیگری شده اید؟ یک قلمرو آشکارا عرفانی یا غیرزمینی همه ارتعاش و نور و صدای ناب. گردابی شگفت انگیز

چه عواطفی را در طول تجربه احساس کردید؟ سعادت، خوشی، عشق. فکر سرعت نور فوری.

آیا یک احساس آرامش یا لذت داشتید؟ آرامش یا لذت باورنکردنی

آیا یک احساس خوشی داشتید؟ خوشی باور نکردنی

آیا یک حس هماهنگی یا اتحاد با کیهان داشتید؟ احساس می کردم با دنیا متحد شده یا با آن یکی هستم.

آیا به نظر می رسید ناگهان همه چیز را فهمیده اید؟ همه چیز در مورد خودم یا دیگران. من مفاهیمی مانند کارما و تناسخ را درک کردم و زمانی که مجبور به انتخاب ماندن یا رفتن شدم بر اساس آن دانش عمل کردم. این انتخاب من بود که آنها آن را روشن ساختند.

آیا صحنه هایی از گذشته تان به شما بازگشت؟ گذشته ی من از کنترلم خارج شد

آیا صحنه هایی از آینده برای شما پیش آمد؟ نه

آیا به مرز یا نقطه ی بی بازگشت رسیدید؟ من به یک تصمیم آگاهانه ی قطعی برای بازگشت به زندگی رسیدم. آنها به وضوح گفتند که اگر می ماندم باید تناسخ پیدا می کردم.

خدا، معنویت و دین:

پیش از تجربه تان چه دینی داشتید؟ مسیحی - کاتولیک

آیا اعمال مذهبی شما از زمان تجربه تان تغییر کرده است؟ نه

هم اکنون دین شما چیست؟ مسیحی-کاتولیک. من همچنین مدیتیشن به سبک شرقی را همچون دعا و نیایش انجام می دهم.

آیا تجربه ی شما دارای ویژگی های سازگار با باورهای زمینی شما بود؟ محتوایی که هم سازگار بود و هم با باورهایی که در زمان تجربه ی خود داشتید سازگار نبود. من به هر حال به خدا اعتقاد داشتم، اما این تجربه فراتر از یک تصویر انسان شناختی(anthropological) از خدا به عنوان یک خدای به شکل مرد(andromorphic) بود. این همه لرزش، صدا، سپس نور بود. نور به نظر می رسید درشت ترین عنصر در این فضای کیهانی باشد.

آیا به دلیل تجربه‌تان تغییری در ارزش‌ها و باورهایتان داشتید؟ بله، بازگشته سرشار از همدلی و دارای دریافت حسی فوق‌العاده(ESP)

آیا به نظر می رسید با وجود یا حضوری عرفانی مواجه شدید یا صدایی غیرقابل شناسایی شنیدید؟ با موجودی معین یا صدایی که به وضوح منشأ عرفانی یا غیرزمینی داشت روبرو شدم. صدا ضمایر ما داشت. من آن را از طریق تله پاتی شنیدم. یک حضور بود.

آیا ارواح متوفی یا مذهبی را دیدید؟ حضورشان را حس کردم

آیا با موجوداتی روبرو شدید که پیشتر روی زمین زندگی می کردند و در ادیان با ذکر نام توصیف شده اند (مثلاً: عیسی، محمد، بودا و غیره)؟ نه

در طول تجربه ی خود، آیا اطلاعاتی در مورد وجود پیش از مرگ به دست آوردید؟ بله، اگر می ماندم، سرانجام دوباره زندگی دیگری می داشتم.

آیا در طول تجربه ی خود، اطلاعاتی در مورد ارتباط جهانی یا یگانگی به دست آوردید؟ بله، شکی نداشتم که آگاهی فراتر از توانایی محدود من برای گنجایش آن بود.

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد وجود خدا کسب کردید؟ بله، تشخیص واضحی وجود داشت که من روحی بودم و این مکانی در درون یک قلمرو بود و من در درگاهی از آن جایگاه فراتر بودم.

در مورد زندگی زمینی ما غیر از دین:

آیا در طول تجربه ی خود، دانش یا اطلاعات ویژه ای در مورد هدف خود کسب کردید؟ مطمئن نیستم. پس از آن رویداد من بسیار فرامادی بوده ام. هدایای زیادی از نظر معنوی به من داده شد. من زندگیم را صرف کمک به مشتریان برای غلبه بر استرس کردم.

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد معنای زندگی به دست آوردید؟ بله، من پرسیدم کارمای من چه بود و به من گفته شد که نیازی به دانستن آن نداشتم که فقط باید باور کنم که مهم است که با آن مواجه شوم، با برگشت به عقب در آن زمان یا بعداً در زندگی دیگری.

در طول تجربه ی خود، آیا اطلاعاتی در مورد زندگی پس از مرگ به دست آوردید؟ بله این دروازه ی مرگ و زندگی بدن من و توانایی روح برای برقراری ارتباط بود.

آیا اطلاعاتی در مورد چگونه گذراندن زندگی هایمان به دست آوردید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد دشواری ها، چالش ها و سختی های زندگی کسب کردید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد عشق کسب کردید؟ بله همه ی آن عشق فراگیر بود.

پس از تجربه تان چه تغییراتی در زندگی شما رخ داد؟ تغییرات بزرگ در زندگی من

آیا روابط شما به طور خاص به دلیل تجربه تان تغییر کرده است؟ من به راحتی همدردی می کنم. من اغلب هاله ها را پیرامون مردم می بینم. آری

پس از NDE:

آیا بیان این تجربه با کلمات دشوار بود؟ بله، کلمات در حد وظیفه ی توصیف این رویداد نیستند.

چقدر این تجربه را در مقایسه با سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند دقیق به خاطر می آورید؟ من این تجربه را با دقت بیشتری نسبت به سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند به خاطر می آورم.

آیا پس از تجربه ی خود، موهبت روانی، غیر معمول یا ویژه ی دیگری دارید که پیش از تجربه نداشته اید؟ بله روشن بینی و دانش پیش شناختی از رویدادها. بارگذاریها در رویاها. بسیاری از همگام سازی و رویدادهای ماوراء الطبیعه.

آیا تا به حال این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشته اید؟ بله خیلی طول کشید.

آیا پیش از تجربه ی خود از تجربه ی نزدیک به مرگ (NDE) آگاهی داشتید؟ نه

در مورد واقعیت تجربه ی خود در مدت کوتاهی (روزها تا هفته ها) پس از وقوع آن چه باوری داشتید؟ تجربه احتمالا واقعی بود

اکنون در مورد واقعیت تجربه ی خود چه باوری دارید؟ تجربه قطعا واقعی بود

در هیچ زمانی از زندگی شما، آیا هیچ چیزی تا به حال هیچ بخشی از تجربه را بازتولید کرده است؟ بله مدیتیشن