E.B. تجربه تحول معنوی (STE)
خانه NDERF متداول NDE NDE خود را با ما در میان بگذارید




شرح تجربه:

در سال ۱۹۹۷ ازدواج کردم و در پورتلند، اورگان زندگی می کردم. زمانی میان نیمروز و پیرامون ساعت دوی بعد از ظهر، به درون آشپزخانه رفتم تا یک فنجان قهوه بخورم. همین که آغاز به رسیدن به قهوه جوش کردم، لرزشی را در تمام بدنم احساس کردم. غیر از یک تغییر ناگهانی فشار، توصیف آن دشوار است، مانند چیزی که ممکن است در صورت وقوع انفجاری در نزدیکی احساس کنید.

خودم را در فضای باز بزرگی ایستاده یافتم که شبیه یک چمنزار بزرگ بود. در دوردست، مایل‌ها دورتر، بر فراز یک بلندی، یک ساختمان بزرگ سفید و گنبدی شکل، با گنبدی کم‌ژرفا، بسیار گسترده‌تر از ارتفاع آن وجود داشت. پیرامون لبه ی پایین، به نظر می رسید که ستونهایی داشته باشد. ساختمان بسیار دور بود، از این رو دیدن جزئیات سخت بود.

پشت سرم را نگاه کردم، و آنجا جنگلی وجود داشت. به سمت راستم به پایین نگاه کردم و توانستم باغی مرتب با ردیف های کامل گیاهان گرد کوچک را ببینم.به پایین نگاه نکردم تا ببینم آیا در باغ ایستاده ام یا نه، اما در نگاهی به گذشته، دیدن دست ها یا پاهایم را به خاطر نمی آورم.

سپس دوباره به بالا نگاه کردم، و حالا یک نفر جلوی من ایستاده بود، حدود ۲۰ قدم دورتر، کمی سمت چپ من. او یک عبای خاکستری تیره و کلاهدار با کمربندی پهن بر تن داشت. نمی توانستم دستانش را ببینم و کلاه مخصوص کشیشان بیشتر صورتش را پوشانده بود. فقط دهانش را می توانستم ببینم که گوشه هایش کمی رو به بالا بود، انگار که لبخند می زد. او هیچ گونه مویی در صورت نداشت ، و از آنچه من می توانستم ببینم لاغر به نظر می رسید.

این تصور را داشتم که او می تواند ذهن مرا بخواند. من هیچ نوع ارتباطی را به خاطر نمی آورم.

سپس، یک "موج شوک" دیگر را احساس کردم و به آشپزخانه ام برگشتم. بازویم همچنان به سمت قهوه جوش دراز بود.

به سمت اتاق خوابی که همسرم در حال تماشای تلویزیون بود دویدم و وقتی دهانم را باز کردم تا به او بگویم همین حالا چه اتفاقی افتاده است، به زبان دیگری صحبت می کردم. زبانی بسیار خشن که مرا به یاد "کلینگون" از کوچ ستاره(Star Trek) می انداخت. (فکر نمی کنم عبری بود که بعداً به مطالعه ی آن ادامه دادم).

اطلاعات پس زمینه:

جنسیت مذکر

تاریخ وقوع تجربه ی دگرگون کننده ی معنوی: ۱۹۹۷

عناصر STE:

در زمان تجربه ی شما، آیا یک رویداد تهدید کننده ی زندگی مرتبطی وجود داشت؟ نه. من در آشپزخانه بودم که قهوه بخوردم.دیگر .نه بیماری، از دست دادن هوشیاری ، یا ضربه‌ای .

محتوای تجربه ی خود را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ نه خوشایند و نه ناراحت کننده

آیا احساس جدایی از بدن خود کردید؟ نه نه

بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری شما در طول تجربه چگونه با خودآگاهی و هوشیاری عادی روزمره شما مقایسه شد؟ خودآگاهی و هوشیاری عادی. در طول تجربه ای که به یاد می آورم هیچ تفاوتی احساس نکردم

در چه زمانی در طول تجربه در بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری خود قرار داشتید؟ من مطمئن نیستم که آیا یک افزایش هوشیاری وجود داشت یا خیر

آیا افکار شما تسریع شده بود؟ نه

آیا به نظر می رسید زمان سرعت می گیرد یا کند می شود؟ نه

آیا حواس شما زنده تر از حد معمول بود؟ نه

لطفاً بینایی خود را در طول تجربه با دید روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید. یکسان

لطفاً شنوایی خود را در طول تجربه با شنوایی روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید. مطمئن نیستم که در طول تجربه چیزی شنیدم یا نه؟

آیا به نظر می رسید از چیزهایی که در جاهای دیگر می گذرد آگاه بودید؟ نه

آیا به درون یا از میان یک تونل گذشتید؟ نه

آیا در تجربه ی خود موجوداتی دیدید؟ نه

آیا با هیچ موجود مرده(یا زنده)ای برخورد کردید یا از آن آگاه شدید؟ نه

آیا نور درخشانی را دیدید یا احساس کردید که توسط آن احاطه شده اید؟ نه

آیا نوری غیرزمینی دیدی؟ نه

آیا به نظر می رسید وارد دنیای غیرزمینی دیگری شده اید؟ یک قلمرو آشکارا عرفانی یا غیرزمینی. شرح تجربه را ببینید.

چه هیجاناتی را در طول تجربه احساس کردید؟ به شدت مرا شگفت زده کرد

آیا احساس آرامش یا لذت داشتید؟ نه

آیا یک احساس خوشی داشتید؟ نه

آیا حس هماهنگی یا اتحاد با کیهان داشتید؟ نه

آیا ناگهان به نظر می رسید همه چیز را فهمیده اید؟ نه

آیا صحنه هایی از گذشته تان به سراغتان آمد؟ نه

آیا صحنه هایی از آینده برای شما پیش آمد؟ نه

آیا به یک مرز یا نقطه ی بدون بازگشت رسیدید؟ نه

خدا، معنویت و دین:

پیش از تجربه تان چه دینی داشتید؟ غیروابسته - هیچ چیز خاص - آگنوستیک غیروابسته سکولار

آیا اعمال مذهبی شما از زمان تجربه تان تغییر کرده است؟ نه

اهم اکنون دین شما چیست؟ مذاهب دیگر یا چندین مذهب.پس از این رویداد، بسیاری از ادیان را بررسی کردم و به دنبال پاسخ بودم. من می دانم که خدا وجود دارد و ما برای یک هدف اینجا هستیم. آنچه می گوییم و انجام می دهیم اهمیت دارد. فراتر از آن، من نمی دانم.

آیا تجربه ی شما دارای ویژگی های سازگار با باورهای زمینی شما بود؟ محتوایی که کاملاً با باورهایی که در زمان تجربه داشتی مطابقت نداشت، من در گذشته در کلیساهای مختلف شرکت کرده بودم، اما در زمان تجربه هیچ اعتقادی نداشتم. من کاملاً برای آن ناآماده بودم.

آیا به دلیل تجربه‌تان تغییری در ارزش‌ها و باورهایتان داشتید؟ بله، من اکنون برای ارتباط معنوی با دیگر ارواح که این سفر زندگی را با من انجام می دهند، ارزش قائل هستم.

آیا به نظر می رسید با وجود یا حضوری عرفانی مواجه شدید یا صدایی غیرقابل شناسایی شنیدید؟ با موجودی مشخص یا صدایی که به وضوح منشأ عرفانی یا غیرزمینی داشت مواجه شدم، با موجودی مواجه شدم که لباس راهبان پوشیده بود، و احساس می‌کردم می‌تواند ذهن مرا بخواند ، یا از طریق تله پاتی ارتباط برقرار کند.

آیا ارواح متوفی یا مذهبی را دیدید؟ نه

آیا با موجوداتی روبرو شدید که پیشتر روی زمین زندگی می کردند و در ادیان با نام آنها برده شده است (مثلاً: عیسی، محمد، بودا و غیره)؟ نه

در طول تجربه ی خود، آیا اطلاعاتی در مورد وجود پیش از مرگ به دست آوردید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود، اطلاعاتی در مورد ارتباط جهانی یا یگانگی به دست آوردید؟ نه

آیا در طول تجربه ب خود اطلاعاتی در مورد وجود خدا کسب کردید؟ نه

در مورد زندگی زمینی ما غیر از دین:

آیا در طول تجربه ی خود، دانش یا آگاهی های ویژه ای در مورد هدف خود کسب کرده اید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد معنای زندگی به دست آوردید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد زندگی پس از مرگ به دست آوردید؟ نه

آیا اطلاعاتی در مورد چگونه گذران زندگی هایمان به دست آوردید؟ نه

در طول تجربه خود آیا اطلاعاتی در مورد دشواری ها، چالش ها و سختی های زندگی کسب کردید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود آیا اطلاعاتی در مورد عشق کسب کردید؟ نه

پس از تجربه ی شما چه تغییراتی در زندگی شما رخ داد؟ تغییرات بزرگ در زندگی من. دیگر به چیزهای مادی دنیوی اهمیت زیادی نمی دهم. اکنون سعی می کنم با این چشم انداز زندگی کنم که هر چه می گوییم و انجام می دهیم اهمیت دارد.

آیا روابط شما به طور خاص به دلیل تجربه تان تغییر کرده است؟ نامشخص . گفتنش سخت است. من دیگر متاهل نیستم.

پس از STE :

آیا بیان این تجربه با کلمات دشوار بود؟ نه

چقدر این تجربه را در مقایسه با سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون آن تجربه رخ داده اند به خاطر می آورید؟ من این تجربه را با دقت بیشتری نسبت به سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند به خاطر می آورم.

آیا پس از تجربه ی خود، موهبت روانی، غیر معمول یا ویژه ی دیگری دارید که پیش از تجربه نداشته اید؟ نه

آیا یک یا چند بخش از تجربه ی شما وجود دارد که به خصوص برای شما معنادار یا قابل توجه است؟ 16 سال پس از این تجربه، با مردی ملاقات کردم (اکنون درگذشته است) که وقتی در مورد NDE خود به من می گفت، توصیف کرد که توسط موجودی مطابق با ظاهر موجودی که من دیدم «بازگردانده شده است».

آیا تا به حال این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشته اید؟ بله، بلافاصله پس از رخ دادن آن به همه ی کسانی که می‌توانستم درباره ی آن گفتم. برخی علاقه مند به نظر می رسیدند، برخی دیگر نه.

آیا پیش از تجربه ی خود از تجربه ی نزدیک به مرگ (NDE) آگاهی داشتید؟ نه

در مورد واقعیت تجربه ی خود در مدت کوتاهی (روزها تا هفته ها) پس از وقوع آن چه اعتقادی داشتید؟ تجربه قطعا واقعی بود. هیچ چیز در مورد نحوه ی نگاه من حتی تا به امروز تغییر نکرده است. امیدوارم روزی برای دلیل اتفاق افتادن آن پاسخی داشته باشم.

اکنون در مورد واقعیت تجربه خود چه اعتقادی دارید؟ تجربه قطعا واقعی بود. امیدوارم روزی برای دلیل اتفاق افتادن آن پاسخی داشته باشم.

در هیچ زمانی از زندگی شما، آیا هیچ چیزی هیچ بخشی از تجربه را بازتولید کرده است؟ نه

آیا چیز دیگری وجود دارد که بخواهید در مورد تجربه ی خود اضافه کنید؟ این تجربه زندگی من را تغییر داد. من سال‌ها پس از آن عمیقاً در مطالعات دینی فرو رفتم و سعی کردم عبری و یونانی را یاد بگیرم تا بتوانم تا حد امکان به "حقیقت" نزدیک شوم. من در مورد NDE ها یا میزان رواج آنها در آن زمان نمی دانستم وگرنه برای پاسخ به آن مطالب نگاه می کردم.

آیا سؤال دیگری وجود دارد که بتوانیم برای کمک به شما در انتقال تجربه ی خود بپرسیم؟ من فکر می کنم همین طور که هست عالی است ، و یک منبع ارزشمند است.