گیل دی. تجربه نزدیک به مرگ |
شرح تجربه:
من در یک کلاس فروش IBM بودم که نارسایی قلبی را تجربه کردم. صدای "کلیک" مشخصی را شنیدم، قلبم ایستاد و فرو ریختم. وقتی خیلی جوان بودم، با داشتن چند تجربه ی نزدیک به مرگ (NDEs)، تصمیم گرفته بودم اگر دوباره این اتفاق افتاد توجه کنم. و این بار این کار را کردم. شکی در ذهنم وجود نداشت، می دانستم که مرده بودم. مدتی برای مشاهده درنگ کردم. آنها مرا با یک ون سفید به بیمارستان برده و منتظر آمبولانس نماندند. من این اتفاق را ندیدم. فقط می دانستم.
دو مرد با من بودند؛ یکی قد بلند و یکی کوتاه. پزشکان بعداً به من گفتند که برای آنها چهارده دقیقه طول کشید تا مرا احیا کنند.
در این مدت، به جای دیگری سفر کردم. در آغاز همچون مطب یک دکتر با نور ملایم و صندلی های زیاد بود. سپس به یک محل ملاقات تبدیل شد. نور کمی روشن تر شد، اما همچنان ملایم بود. طولی نکشید که متوجه درهای دوتایی بسیار بلند و سفید در سمت چپم شدم. با نزدیک شدنم، بدون این که من به آنها دست بزنم باز شدند.
به مزرعه ی وسیعی قدم نهادم که به صورت بی پایانی امتداد داشت؛ موجودهای آنجا فیزیکی نبودند. همه ی ما از انرژی ساخته شده و با نور ترکیب می شدیم. من اگرچه می دانستم که این موجودات افرادی بودند که می شناختم، در آن لحظه آنها را نمی شناختم. ما با هم کاملاً راحت بودیم، احاطه شده به وسیله ی عشقی ناب.
یک انرژی به من نزدیک شد و من این انرژی را مادربزرگم تشخیص دادم. این مرا گیج کرد زیرا می دانستم که او هنوز زنده بود. ما مدتی دراز را در مورد خیلی چیزها صحبت کردیم. در نهایت او به من گفت که من باید به زندگی ام برگردم. می خواستم در آن مکان زیبای بدون درد و با تنها عشق بمانم. سپس او تصویری از دختری که نوه ام بود را به من نشان داد که تا پنج سال دیگر به دنیا نمی آمد."کلیک" دیگری شنیدم و ناگهان به بدنم برگشته بودم.
من در اتاق اورژانس بر روی یک گارنی بودم که پزشکان و پرستاران آن را احاطه کرده بودند. یک نفر با انگشت شست خود استخوان سینه ام را می مالید و دیگران برای احیای من از پاروهای برقی استفاده کرده بودند. سر و صدا طاقت فرسا بود و درد به طرز غیرقابل تحملی شدید. نور زننده بود. اما من برگشته بودم. پس از مقداری بحث و گفتگو، بیمارستان را ترک و به خانه برادرم در تنسی رانندگی کردم، جایی که متوجه شدم مادربزرگم سکته کرده و در بیمارستان بستری بود.
نه تونلی وجود داشت، نه نوری، و همچنین نه خدایی.
اطلاعات پیش زمینه:
جنسیت: مونث
تاریخ وقوع تجربه ی نزدیک به مرگ: 1986
عناصر NDE:
در زمان تجربه ی شما، آیا رویداد تهدید کننده ی زندگی مرتبطی وجود داشت؟
نه. CPR داده شده. نارسایی قلبی. قلبم ناگهان ایستاد. مرگ بالینی (قطع تنفس یا عملکرد قلب)
محتوای تجربه خود را چگونه ارزیابی میکنید؟
کاملا دلپذیر
آیا احساس کردید از بدن خود جدا شده اید؟
نه. من به وضوح بدنم را ترک کردم و خارج از آن وجود داشتم.
بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری شما در طول تجربه چگونه با خودآگاهی و هوشیاری عادی روزمره ی شما مقایسه شد؟
خودآگاهی و هوشیاری بیشتر از معمول. تیزتر.
در چه زمانی در طول تجربه در بالاترین سطح خودآگاهی
و هوشیاری خود بودید؟
تمام وقت. ولی شما می دانید، آنجا زمان وجود نداشت.
آیا افکار شما تسریع شده بودند؟
نه
آیا به نظر می رسید زمان سرعت می گیرد یا کند می شود؟
به نظر می رسید زمان سریعتر یا کندتر از حد معمول می گذرد. زمان وجود ندارد. بنابراین هیچ سرعتی برای آن وجود نداشت. وقتی بیدار شدم، در آغاز این گونه احساس می شد که من و مادربزرگم داریم روزها با هم صحبت می کنیم. سپس او مرا به اینجا بازپس فرستاد.
آیا حواس شما زنده تر از حد معمول بودند؟
زنده تر از حد معمول
لطفا بینایی خود را در طول تجربه با دید روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید.
من از نظر جسمانی دید بسیار بدی دارم. دیدن برای من خیلی سخت است. اما از آنجایی که در آنجا بدنی وجود ندارد، برای دیدن مشکلی نیست. افرادی که نابینا یا از جهات دیگر ناتوان هستند این را از من پرسیده اند. اینجا فقط یک مکان فوق العاده و بدون درد است که در آن به هیچ عینکی نیاز ندارم.
لطفاً شنوایی خود را در طول تجربه با شنوایی روزمره تان که بلافاصله پیش از زمان تجربه داشتید مقایسه کنید.
به خاطر سنم، در حال از دست دادن شنوایی ام هستم. اما در ۳۵ سالگی، می توانستم به خوبی بشنوم. باز هم، از آنجایی که بدن فیزیکی وجود ندارد، هیچ نوع مشکل فیزیکی وجود ندارد.
آیا به نظر می رسید از چیزهایی که در جاهای دیگر می گذرد آگاه بودید؟
نه
آیا به درون یا از میان یک تونل عبور گذشتید؟
خیر
آیا در تجربه ی خود موجوداتی را دیدید؟
حضورشان را حس کردم.
آیا با هیچ موجود مرده(یا زنده)ای برخورد کردید یا از آن آگاه شدید؟
بله مادربزرگ. ارواح دیگری هم بودند و من می دانستم که آنها مرا دوست دارند، اما من نشناختمشان.
آیا نوری غیرزمینی دیدی؟
بله این مطمئناً در یک تونل نبود. نور هنگامی که من جهت گیری کرده و در مزرعه بودم، پدیدار شد.
آیا به نظر می رسید وارد دنیای غیرزمینی دیگری شده اید؟یک مکان ناآشنا و غریب. خیلی آشنا به نظر می رسید.
چه عواطفی را در طول تجربه احساس کردید؟
اصلا عواطفی آنجا وجود نداشت. عواطف در بدن فیزیکی زندگی می کنند. یک همبستگی کامل وجود دارد که بسیار آرامش بخش است.
آیا یک احساس آرامش یا لذت داشتید؟
نه
آیا یک احساس خوشی داشتید؟
نه
آیا یک حس هماهنگی یا اتحاد با کیهان را داشتید؟
نه
آیا ناگهان به نظر می رسید همه چیز را فهمیده اید؟
نه
آیا صحنه هایی از گذشته تان به شما بازگشت؟
نه
آیا صحنه هایی از آینده برای شما پیش آمد؟
نه
آیا به مرز یا نقطه ی بی بازگشت رسیدید؟
نه
خدا، معنویت و دین:
پیش از تجربه تان چه دینی داشتید؟
کاتولیک بزرگ شده. ادیان کوچک را در سراسر جهان مطالعه کردم. هم اکنون دینی ندارم.
آیا اعمال مذهبی شما از زمان تجربه تان تغییر کرده است؟بله، من ادیان را مطالعه کرده و تکامل یافتم.
هم اکنون دین شما چیست؟
من یک فرد معنوی هستم. من باور دارم همه ی ادیان یک چیز را می گویند. عشق. من باور دارم که همه ی خدایان خدای واحدی هستند. من باور دارم که در پایان همه ی ما به خانه ی خود برمی گردیم.
آیا تجربه ی شما دارای ویژگی های سازگار با باورهای زمینی شما بود؟
محتوایی که هم سازگار بود و هم با باورهایی که در زمان تجربه ی خود داشتید سازگاری نداشت.
آیا به دلیل تجربهتان تغییری در ارزشها و باورهایتان داشتید؟
بله من خوب ترم. اهمیت می دهم. من فرق کرده ام.
آیا به نظر می رسید با وجود یا حضوری عرفانی مواجه شدید یا صدایی غیرقابل شناسایی شنیدید؟
با موجودی مشخص یا صدایی که به وضوح منشأ عرفانی یا غیرزمینی داشت مواجه شدم. من "نشنیدم" اما با مادربزرگم ملاقات کردم و اطلاعات آن را رد و بدل کردیم. هیچ کلمه ای برای توصیفش ندارم. شنیده ام که برخی می گویند تله پاتیک بود، اما این نیز درست نیست.
آیا ارواح متوفی یا مذهبی را دیدید؟
حضورشان را حس کردم
آیا با موجوداتی روبرو شده اید که پیشتر روی زمین زندگی می کردند و در ادیان با ذکر نام توصیف شده اند (مثلاً: عیسی، محمد، بودا و غیره)؟
نه
در طول تجربه ی خود، آیا اطلاعاتی در مورد وجود پیش از مرگ به دست آوردید؟
نه
آیا در طول تجربه ی خود، اطلاعاتی در مورد ارتباط جهانی یا یگانگی به دست آوردید؟
بله، من فقط می دانم که برخواهم گشت، که همه با هم خواهیم بود، و سپس کارهای بیشتری برای انجام دادن دارم.
آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد وجود خدا کسب کردید؟
بله من قبلاً می دانستم که موجودی وجود داشت. چیزی که من یاد گرفتم این بود که همه ما یک موجود هستیم.
در مورد زندگی زمینی ما غیر از دین:
آیا در طول تجربه ی خود، دانش یا اطلاعات خاصی در مورد هدف خود کسب کردید؟
بله، من واقعا اطلاعات را دارم. اما با مغز فیزیکی، نمی توانم آن را درک کنم. زمانی که به آن نیاز دارم به سراغم می آید.
آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد معنای زندگی به دست آوردید؟
بله فقط این به من گفته شد که من باید برمی گشتم. نوه ام که دختر بود به من نیاز داشت.
در طول تجربه ی خود، آیا اطلاعاتی در مورد زندگی پس از مرگ به دست آوردید؟
بله من آن را در بالا به اشتراک گذاشتم و هیچ چیز دیگری را به اشتراک نخواهم گذاشت. می دانم که اطلاعات زیادی به من داده شده بود. تا زمانی که اینجا هستم هنگامی که به آن نیاز دارم برای من می آید.
آیا اطلاعاتی در مورد چگونه گذراندن زندگی هایمان به دست آوردید؟
نه
آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد دشواری ها، چالش ها و سختی های زندگی به دست آوردید؟
بله فقط این که آن سختی ها دیگر مهم نیستند. آنها دیگر وجود ندارند.
آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد عشق کسب کردید؟
بله عشق همه چیز است. ما اینجا هستیم تا بیاموزیم، عشق بورزیم و آموزش دهیم.
پس از تجربه تان چه تغییراتی در زندگی شما رخ داد؟تغییرات بزرگ در زندگیم. من آدم نوع A بودن را متوقف کردم.
آیا روابط شما به طور خاص به دلیل تجربه تان تغییر کرده است؟
خوب تر هستم.
پس از NDE:
آیا بیان این تجربه با کلمات دشوار بود؟
نه
چقدر این تجربه را در مقایسه با سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند، دقیق به خاطر می آورید؟من این تجربه را نسبت به سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند با دقت بیشتری به خاطر می آورم. اگر آن را یادداشت کنیم، ویدیو بسازیم یا به دیگران بگوییم، چیزها را بهتر به خاطر می آوریم.
آیا پس از تجربه ی خود، موهبت روانی، غیر معمول یا ویژه ی دیگری دارید که پیش از تجربه نداشته اید؟
بله شهود مدیومی، کمک کننده در فرایند مرگ(Death Doula)، شفا دهنده
آیا یک یا چند بخش از تجربه ی شما وجود دارند که به ویژه برای شما معنادار یا قابل توجهند؟
پیشتر در این پرسشنامه پاسخ داده شده است.
آیا تا به حال این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشته اید؟بله، من به خانه رانندگی کرده و شروع به اشتراک گذاری آن کردم. به من دستور انجام این کار داده شد. به اشتراک گذاشتن این برای من عمیقاً شخصی و دشوار است، اما اغلب در مورد آن از من پرسیده می شود.
آیا پیش از تجربه ی خود از تجربه ی نزدیک به مرگ (NDE) آگاهی داشتید؟
بله من پس از یک تصادف رانندگی در سن سه سالگی یکی داشتم. کمی به یاد می آورم. یکی دیگر در نتیجه ی غرق شدن در اوزارک(Ozarks ) داشتم. یک ذره به یاد می آورم.
در مورد واقعیت تجربه ی خود در مدت کوتاهی (روزها تا هفته ها) پس از وقوع آن چه باوری داشتید؟
تجربه قطعا واقعی بود. وقتی قلبم را آغاز کردند من باور کردم.
اکنون در مورد واقعیت تجربه ی خود چه باوری دارید؟
تجربه قطعا واقعی بود. ایمان
در هیچ زمانی از زندگی شما، آیا هیچ چیزی تا کنون هیچ بخشی از تجربه را بازتولید کرده است؟
نه
آیا چیز دیگری وجود دارد که بخواهید در مورد تجربه ی خود بیفزایید؟
خیلی چیزها