ژان اس. تجربه نزدیک به مرگ |
شرح تجربه:
من بعد از جراحی کیسه صفرا، حال خوشی نداشتم. بعد از یک حمله قلبی که در اتاق ریکاوری رخ داد، نیمه هشیار شده بودم. من یک شیرجه نفسگیر به داخل یک تونل زدم. افراد بیحرکتی را دیدم. همکاران قدیمیام را دیدم (که سالها پیش فوت کرده بودند)، که علامتهایی میدادند، انگار که میگویند «با ما بیا». پدر و مادرم را دیدم (که از سال 1979 فوت کرده بودند)، آنها هم علامتهایی میدادند و از من دعوت میکردند که آنها را دنبال کنم. همچنین مادرزنم را دیدم که علامت میداد تا من را از دنبال کردن افراد دیگری که آن علامتها را میدادند، بازدارد. من همچنان تندتر و سریعتر و عمیقتر و عمیقتر به سمت یک نور سفید مایل به آبی که مرا به خود جذب میکرد، فرو میرفتم.
برای چه مدت؟ نمیدانم. در یک لحظه، فکر کردم که دارم پرواز میکنم. زیر من: تختی با یک صورت بر روی آن، وسایل، و افرادی با صورتهای زرد که لباس سبز پوشیده بودند. دور تا دور تخت دستگاههایی قرار داشت که به صورت روی تخت وصل شده بودند. من صداهایی میشنیدم و میخواستم جواب بدهم، اما هیچ صدایی از دهانم بیرون نمیآمد. و فرو رفتن دائمی به سمت آن نور ادامه داشت.
در یک لحظه، افرادی را بین نور و خودم دیدم: همسرم، دو دخترم و شوهرانشان، و در وسط آنها، نوهام (که 2 ساله است) را میدیدم، که توسط نوری ملایم احاطه شده بود. داشت سرش را تکان میداد و میگفت: «نه پدربزرگ». پس از آن، همه چیز در نور حل شد.
اطلاعات زمینهای:
جنسیت:
مرد
تاریخ رویداد تجربه نزدیک به مرگ:
26 فوریه 2002
موقع تجربهتان، رویدادی که زندگیتان را تهدید کند وجود داشت؟
جراحی کیسه صفرا، حمله قلبی بعد از جراحی
عناصر سازندهی تجربهی نزدیک مرگ:
محتوای تجربه خود را چگونه ارزیابی میکنید؟
درهم و متنوع
آیا مواد (مخدر، محرک، بیهوشی یا...) یا دارویی استفاده کردید که این تجربه را تحت تأثیر قرار دهد؟
پاسخی داده نشد.
تجربهتان شبیه یک خواب بود؟
بیشتر شبیه یک کابوس بود.
در طول تجربهتان چه زمانی بیشترین سطح آگاهی و هشیاری را داشتید؟
نیمه هشیار بودم.
آیا به نظر میرسید که زمان سریعتر یا کندتر شده است؟
خیر
آیا از درون یا در طول یک تونل گذر کردید؟
بله
آیا از حضور موجودات متوفی (یا زنده) آگاه شدید یا با آنها روبرو شدید؟
بله، همکاران قدیمی، خانواده، نزدیک دیوار تونل، همین.
آیا نوری غیرزمینی و عجیب دیدید؟
بله، روایت را ببینید.
آیا به نظر میرسید به جایی دیگر، دنیایی غیرزمینی، وارد شدید؟
خیر
در طول تجربه چه احساسی داشتید؟
ترس از مردن.
آیا به صورت ناگهانی و لحظهای به نظرتان رسید که همه چیز را درک میکنید؟
خیر
آیا صحنههایی از آینده را دیدید؟
خیر
خدا، معنویت و دین:
قبل از تجربهتان چه دینی داشتید؟
نامطمئن
الان چه دینی دارید؟
نامطمئن
در مورد زندگی صرفا زمینی ما غیر از زندگی دینیمان:
تغییراتی که در طول زمان بعد از تجربه داشتید:
تقریبا همان که بودم.
آیا تغییرات خاصی در روابطتان به خاطر تجربهتان داشتهاید؟
از برخی امور دنیوی جدا شدهام.
بعد از تجربه نزدیک به مرگ:
آیا توضیح این واقعه در قالب کلمات سخت است؟
بله
آیا یک یا چند بخش از تجربه شما وجود دارد که به خصوص برای شما معنادار یا قابل توجه است؟
بهترین بخش آن، حمایت خانوادهام و پرستاران بیمارستان بود. بدترین بخش آن این بود که نمیتوانستم با افراد دیگر در تونل ارتباط برقرار کنم.
آیا تا به حال این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشتهاید؟
بله، بعضی از آنها شک میکردند. برای بعضیها جالب بود.
در هر زمان از زندگیتان، آیا هیچوقت چیزی وجود داشته که قسمتی از تجربهتان را بازتولید کند؟
خیر