تجربه نزدیک به مرگ کارا
خانه NDERF متداول NDE NDE خود را با ما در میان بگذارید




توضیحات تجربه:

داشتم اولین فرزندم را به دنیا می آوردم. من خونریزی داخلی داشتم و نیمه هوشیار بودم. من همه علائم را داشتم - درجه حرارت بالا و ضربان قلب سریع ، اما خونریزی مشهود نبود. هیچ پزشکی برای عمل نمی آمد. بیش از حد درد داشتم. همه چیز یادمه.

نگران کننده ترین جنبه این بود که بعد از این تجربه، تمایل داشتم بدنم را ترک کنم. می توان اینگونه توصیف کرد که پرواز در خارج از فضا و زندگی دوباره‌ای در بعضی از اتفاقات لاینحلی که در زندگی ات داشته ای. به هر حال قبل از اینکه به دنیای بعدی بروید باید این چیزها را رها کنید.

در ابتدا فکر کردم که ممکن است استرس پس از سانحه باشد که من را دارد دیوانه می کند یا استرس داشتن یک کودک خردسال باشد. اما از وقتی که من این تجربیات را به یک تجربه نزدیک به مرگ مرتبط دانسته ام، به نظر می رسد خیلی بهتر می توانم با آنها کنار بیایم. من از مردن نمی ترسم. در حقیقت، من منتظر آن هستم زیرا تمام درد شما برداشته می شود.

اطلاعات زمینه‌ای:

جنسیت: زن

تاریخ رویداد تجربه نزدیک به مرگ: 01/06/1989

موقع تجربه‌تان، رویدادی که زندگی‌تان را تهدید کند وجود داشت؟ بله زایمان

عناصر سازنده ی تجربه ی نزدیک مرگ:

محتوای تجربه خود را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ ترکیبی

آیا مواد(مخدر، محرک، بیهوشی یا...) یا دارویی استفاده کردید که این تجربه را تحت تأثیر قرار دهد؟ خیر

تجربه‌تان شبیه یک خواب بود؟ بله

آیا حس کردید از بدنتان جدا شدید؟ در طول تجربه‌تان چه زمانی بیشترین سطح آگاهی و هشیاری را داشتید؟ بسیار هشیار

آیا به نظر می‌رسید که زمان سریع‌تر یا کندتر شده است؟ به نظر می‌رسید همه‌چیز در یک لحظ اتفاق می‌افتد؛ یا زمان ایستاده است یا کلا معنای خود را از دست داده است

لطفا شنوایی خود را در طول تجربه با شنوایی روزمره خود که قبل از زمان تجربه، تجربه کرده‌اید، مقایسه کنید. خیر

آیا از درون یا در طول یک تونل گذر کردید؟ خیر

آیا از حضور موجودات متوفی (یا زنده) آگاه شدید یا با آن‌ها روبرو شدید؟ خیر

آیا نوری غیرزمینی و عجیب دیدید؟ نامطمئن

آیا به نظر می‌رسید به جایی دیگر، دنیایی غیرزمینی، وارد شدید؟ خیر

در طول تجربه چه احساسی داشتید؟ فقط درد می‌کشیدم و حس می‌کردم می‌خوام بمیرم

آیا به صورت ناگهانی و لحظه‌ای به نظرتان رسید که همه چیز را درک می‌کنید؟ خیر

آیا صحنه‌هایی از آینده را دیدید؟ خیر

آیا به یک مرز یا ساختار فیزیکی محدود شده رسیدید؟ (آیا متوجه محدودیتی فیزیکی شدید؟) خیر

:خدا، معنویت و دین

قبل از تجربه‌تان چه دینی داشتید؟ نامطمئن

الان چه دینی دارید؟ نامطمئن

:در مورد زندگی صرفا زمینی ما غیر از زندگی دینی‌مان

تغییراتی که در طول زمان بعد از تجربه داشتید: افزایشی

آیا تغییرات خاصی در روابطتان به خاطر تجربه‌تان داشته‌اید؟ رفتم پرستار بشم.

:بعد از تجربه نزدیک به مرگ

آیا توضیح این واقعه در قالب کلمات سخت است؟ بله درد همراه با خونریزی تقریبا تا حد مرگ. بعد از این واقعه در واقع زیاد بدنم را ترک می‌کردم. فکر می‌کردم دارم دیوانه می‌شوم، اما در هر حال به نظر می‌رسید داشتم خاموش (سیاه) می‌شدم.

آیا بعد از تجربه خود، موهبت و استعداد روحی، غیرمعمولی یا سایر موهبت‌های خاص پیدا کردید که قبل از تجربه‌تان نداشتید؟ بله من مدام بدنم را ترک می‌کردم وقتی استرسی بهم وارد می‌شد.

آیا یک یا چند بخش از تجربه شما وجود دارد که به خصوص برای شما معنادار یا قابل توجه است؟ درد

آیا تا به حال این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشته‌اید؟ خیر

در هر زمان از زندگی‌تان، آیا هیچ‌وقت چیزی وجود داشته که قسمتی از تجربه‌تان را بازتولید کند؟ خیر

آیا چیز دیگری وجود دارد که بخواهید در مورد تجربه خود اضافه کنید؟ نباید از مرگ ترسید. مرگ رسیدن به راحتی است.

آیا سوال دیگری وجود دارد که بتوانیم، برای کمک به شما در برقراری ارتباط تجربه خود، بپرسیم؟ آیا افراد دیگری که تجربه آسیب دیدگی داشته‌اند این تجربه را داشته‌اند؟ من دانم از اینکه تجربه‌ام را به دیگران بگویم می‌ترسم. می‌ترسم فکر کنند من دیوانه شده‌ام.