شرح تجربه:

من به شدت بیمار بودم، جراحی کردم و در عرض بیست و چهار ساعت عفونی شده و به سندرم دیسترس تنفسی بزرگسالان (ARDS) رفتم و روی دستگاه تنفس مصنوعی قرار گرفتم. شش روز بیهوش ماندم و معلوم نبود زنده بمانم یا نه. یادم است دوبار بیدار شدم. یک بار انگشتانم را دیدم و به عنوان پرستار به خودم فکر کردم "اوه پسر من عفونی هستم" و دوباره با دیدن پرستارم که کاتتر فولی(Foley catheter)ام را در دست گرفته بود، به رنگ ادرارم توجه کردم و باز با خودم فکر کردم "شکست چند-سیستمی، بد است." بعد، خودم را در محاصره ی نوری فراگیر دیدم.

فوق العاده بود، آرامش بخش و به طرزی باورنکردنی خوب توصیف می توان کرد. درخششی بود که انگار در مرکز شعله ی یک شمع بود، آن درخشش زرد نارنجی. هیچ حسی از بدن نداشتم و فقط نور را می دیدم. احساس می کردم بین ماندن دو دل شده بودم و خیلی دلم می خواست. از خودم شنیدم که با اشاره به پسرم می‌گفتم: "اما او فقط نه سال دارد". بلافاصله پس از آن، خود را (در حالی)یافتم که روی تخت بیمارستانم نشسته ام، هیچ دستگاهی آنجا نبود، هیچ IV( intravenous-داخل وریدی) وجود نداشت.احساس خوبی داشتم. ضربه ای به پنجره ام خورد. می دانستم در طبقه دوم هستم و تعجب کردم. با نیشخندی گفتم: "باشه با هم بازی می کنم، بیا داخل!" چشمانم را بستم و وقتی بازشان کردم، پدربزرگم را دیدم که پای تختم ایستاده و انگشتش را برایم تکان می دهد و سرش را تکان می دهد.

چشمانم را بستم. دوباره روی تخت بیمارستانم بودم و نمی توانستم صحبت کنم و دوستم دهانم را پاک می کرد. من شنیدم که او می گوید: "اوه او آب دهانش می آید." پس از آن روند بیدار شدن و بهبودی آغاز شد.

اطلاعات پس زمینه:

جنسیت: مونث

تاریخ وقوع NDE: ژانویه/فوریه 2002

عناصر NDE:

در زمان تجربه ی شما، آیا یک رویداد تهدید کننده ی زندگی مرتبطی وجود داشت؟ بدون بیماری "رویداد تهدید کننده ی زندگی، اما نه مرگ بالینی" "من یک بیماری شدید داشتم که منجر به جراحی شد، و در پی آن مسمومیت عفونی(sepsis) و ARDS" ARDS (سندرم دیسترس تنفسی بزرگسالان) داشتم.

محتوای تجربه خود را چگونه در نظر می گیرید؟ فوق العاده

آیا احساس کردید از بدن خود جدا شده اید؟ نامشخص، نه

بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری شما در طول تجربه چگونه با خودآگاهی و هوشیاری عادی روزمره ی شما مقایسه شد؟ خودآگاهی و هوشیاری عادی.من تمام مدت بیدار و هوشیار بودم.

در چه زمانی در طول تجربه در بالاترین سطح هوشیاری و هوشیاری خود قرار داشتید؟ تمام مدت بیدار و هوشیار بودم.

آیا افکار شما تسریع شده بود؟ به طرزی باورنکردنی سریع

آیا به نظر می رسید زمان سرعت می گیرد یا کند می شود؟ به نظر می رسید همه چیز یکباره اتفاق می افتد. یا زمان متوقف شد یا تمام معنی خود را از دست داد. اگر می خواستم می توانستم بمانم. نمی دانم که آیا بقیه ی اعضای خانواده من آنجا بودند؟

آیا حواس شما زنده تر از حد معمول بود؟ به طرزی باورنکردنی زنده تر

آیا به نظر می رسید از چیزهایی که در جاهای دیگر می گذرد آگاه بودید؟ بله، و حقایق بررسی شده است

آیا به درون یا از میان یک تونل گذشتید؟ نه

این تجربه مشتمل بود بر: حضور افراد متوفی

آیا در تجربه ی خود موجوداتی دیدید؟ من در واقع آنها را دیدم.

آیا با هیچ موجود مرده(یا زنده)ای برخورد کردید یا از آن آگاه شدید؟ بله وقتی در نور بودم احساس می کردم تنها نیستم. پاپ(Pop)من به وضوح بعد از نور آنجا بود.

این تجربه مشتمل بود بر: نور

آیا نور درخشانی را دیدید یا احساس کردید که توسط آن احاطه شده اید؟ نوری آشکارا با منشأ عرفانی یا دیگرجهانی

آیا نوری غیرزمینی دیدی؟ بله یک درخشش گرم فراگیر.

آیا به نظر می رسید وارد دنیای غیرزمینی دیگری شده اید؟ به نظر من یک قلمرو آشکارا عرفانی یا غیرزمینی. بعد دیگر. اتاق دقیق بود و احساس واقعی بودن قدرتمند.

چه هیجاناتی را در طول تجربه احساس کردید؟ چالش این که آیا می توانم بمانم یا نه و ناراحت از این که نتوانستم.

آیا احساس آرامش یا لذت داشتید؟ آرامش یا لذت باورنکردنی

آیا یک احساس خوشی داشتید؟ خوشی باور نکردنی

آیا یک حس هماهنگی یا اتحاد با کیهان داشتید؟ احساس می کردم با دنیا متحد شده ام یا با آن یکی هستم

آیا ناگهان به نظر می رسید همه چیز را فهمیده اید؟ همه چیز در مورد کیهان

آیا صحنه هایی از گذشته تان به سراغتان آمد؟ گذشته ی من به صورت خارج کنترلی جلو دیدگانم چشمک زد.

آیا صحنه هایی از آینده برای شما پیش آمد؟ صحنه هایی از آینده ی جهان

آیا به مرز یا نقطه ی بی بازگشت رسیدید؟ به سدی رسیدم که اجازه ی عبور از آن را نداشتم. یا برخلاف میلم بازگردانده شدم.

خدا، معنویت و دین:

پیش از تجربه تان چه دینی داشتید؟ لیبرال «من مسیحی هستم و اساساً معتقدم که عیسی وجود داشته است و دانش خاصی داشت به حدی که زمان را تغییر داد. باور دارم که چیزی وجود دارد و من به ایده های سطوح هستی، ابعاد جایگزین، سرنوشت و تناسخ باز هستم. من "ترس" از مرگ نداشتم، زیرا از آنجایی که این تنها چیز الزام اور پس از تولد است، باید خوب باشد.

آیا اعمال مذهبی شما از زمان تجربه تان تغییر کرده است؟ نه

هم اکنون دین شما چیست؟ لیبرال "دیدگاه های من تغییر نکرده اما برای در برگرفتن امکان وجود بیگانگان باستانی، و جهان جایگزین گسترش یافته است. من همچنین احساس می کنم که کاملا این امکان وجود دارد که عیسی یک خانواده داشته. بالاخره او به عنوان یک مرد و معلم در میان ما زندگی می کرد. من همچنین باور دارم که یک رویداد تغییر جهان‌می تواند رخ دهد. من می دانم هر چه که هست من خوب خواهم بود.

آیا به دلیل تجربه‌تان تغییری در ارزش‌ها و باورهایتان داشتید؟ نه

آیا به نظر می رسید با وجود یا حضوری عرفانی مواجه شدید یا صدایی غیرقابل شناسایی شنیدید؟ با موجودی مشخص یا صدایی که به وضوح منشأ عرفانی یا غیرزمینی داشت مواجه شدم.

آیا ارواح متوفی یا مذهبی را دیدید؟ من در واقع آنها را دیدم

در مورد زندگی زمینی ما غیر از دین:

آیا در طول تجربه ی خود، دانش یا اطلاعات ویژه ای در مورد هدف خود کسب کرده اید؟ نامشخص در حال حاضر، علاقه مند به دیدن و یا دانستن بیشتر، اما مجبور به انتخاب. آن اندک عدم اطمینان یا عدم تمایل به ترک پسرم تصمیم را برای من گرفت. من هنوز با آنچه که پدربزرگم منظورش بود درگیرم. کنجکاو بودم که یاد بگیرم و بدانم که روزی دوباره به آنجا خواهم رفت.

آیا روابط شما به طور خاص به دلیل تجربه تان تغییر کرده است؟ بله، من قربانی سلطه و سوء استفاده ی داخلی بودم. تحت کنترل دیگران بودم. من در مقابل ستمگرانم ایستادم و کنترل زندگیم را به دست گرفتم و آن طور که می خواستم زندگی کردم.

پس از NDE:

آیا بیان این تجربه با کلمات دشوار بود؟ نه

آیا پس از تجربه ی خود، موهبت روانی، غیر معمول ،یا ویژه ی دیگری دارید که پیش از تجربه نداشته اید؟ نه

آیا یک یا چند بخش از تجربه ی شما وجود دارد که به خصوص برای شما معنادار یا قابل توجه است؟ من هنوز با آنچه که منظور پدربزرگم بود درگیرم. آیا این انتخاب اشتباه بود یا نشانه ای بود که زندگیم را سر و سامان دهم. .

آیا تا به حال این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشته اید؟ بله بلافاصله بود و تا این لحظه به این کار ادامه می دهم. مردم کاملاً علاقه مند هستند.

آیا پیش از تجربه ی خود از تجربه نزدیک به مرگ (NDE) آگاهی داشتید؟ بله، می دانستم که آنها وجود دارند و با گفته های معمولی "برو به سوی نور" بزرگ شدم.

در مورد واقعیت تجربه ی خود در مدت کوتاهی (روزها تا هفته ها) پس از وقوع آن چه اعتقادی داشتید؟ تجربه قطعا واقعی بود، نمی توانم توضیح دهم، اما می توان گفت به همان اندازه که اینجا نشستم و برای شما تایپ کردم واقعی بود.

اکنون در مورد واقعیت تجربه ی خود چه اعتقادی دارید؟ تجربه قطعا واقعی بود.

در هیچ زمانی از زندگی شما، آیا هیچ چیزی هیچ بخشی از تجربه را بازتولید کرده است؟ نه