Portia Y تجربه نزدیک به مرگ |
شرح تجربه:
این در طول یک طوفان برفی با دماهای انجماد بود. من ظاهراً به دلیل یخبندان در جاده کنترل خود را از دست داده و از روبرو با یک تریلر تراکتور تصادف کردم. برخورد را به یاد نمی آورم.
فقط بودن در یک اتاق تاریک را به خاطر می آورم، در حالی که روی کاناپه ای دراز کشیده و سرم را روی بغل مادرم گذاشته بودم. مادرم یک تا دو سال پیش فوت کرده و در یک تصادف رانندگی نزدیک همان موقعیت من کشته شده بود. مادرم داشت پیشانی ام را نوازش می کرد. احساس آرامش و عشق وصف ناپذیری داشتم. به او گفتم که اینجا هوا گرم است، و من احساس عشق زیادی می کنم. او به من گفت باید برمی گشتم زیرا کارهای بیشتری می بایست انجام دهم. به او گفتم که نمیخواستم برگردم، و اینجا را دوست دارم. به مامانم گفتم که نمی خواستم برگردم. التماس کردم که با او بمانم.
سعی کردم بحث کنم و با استفاده از "آرواره های زندگی" امدادگر بیدار شدم. از امدادگر پرسیدم: "مادرم کجاست؟"
امدادگر به من گفت تصادف کردم و سرم به آینه ی عقب برخورد کرد. امدادگر گفت خدا را شکر که میله از سرت عبور نکرده است.
دوباره از هوش رفتم.
نمی دانم چگونه در این تصادف نمردم. ماشینم له شد. افزون بر این، چطور پیشانی من توسط آینه ی عقب سوراخ نشده بود.
اطلاعات پس زمینه:
جنسیت: مؤنث
تاریخ وقوع تجربه ی نزدیک به مرگ: ۱۹۹۵
عناصر NDE:
در زمان تجربه ی شما، آیا یک رویداد تهدید کننده ی زندگی مرتبطی وجود داشت؟
بله تصادف دیگر تصادف اتومبیل، و از دست دادن هوشیاری من یک تصادف سر به سر با یک تریلر تراکتور داشتم.
محتوای تجربه خود را چگونه ارزیابی میکنید؟
کاملا دلپذیر
آیا احساس کردید از بدن خود جدا شده اید؟
نه، آگاهی نسبت به بدنم را از دست دادم.
بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری شما در طول تجربه چگونه با خودآگاهی و هوشیاری عادی روزمره ی شما مقایسه شد؟
خودآگاهی و هوشیاری بیشتر از حد معمول. من به شدت افسرده بودم و اضطراب زیادی داشتم. من در واقع دو سال پیش از یک تصادف رانندگی دیگر دچار یک TBI شدم. همچنین، من به دلیل آن تصادف و مرگ مادرم دچار PTSD شدم.
در چه زمانی در طول تجربه در بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری خود قرار داشتید؟
مطمئن نیستم، اما با مادرم احساس هوشیاری و تنظیم عاطفی داشتم. من واقعاً احساس آرامش می کردم، بدون اضطراب یا افسردگی.
آیا افکار شما تسریع شده بودند؟
نه
آیا به نظر می رسید زمان سرعت می گیرد یا کند می شود؟ نه
آیا حواس شما زنده تر از حد معمول بودند؟
نه
لطفاً بینایی خود را در طول تجربه با دید روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید.
دید من واضح بود، اما متوجه تفاوتی نشدم. من دیگر دوبینی نداشتم.
لطفاً شنوایی خود را در طول تجربه با شنوایی روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید.
من واقعا چیزی نشنیدم. مادرم از راه تله پاتی با من صحبت کرد.
آیا به نظر می رسید از چیزهایی که در جاهای دیگر می گذرد آگاه بودید؟
نه
آیا به درون یا از میان یک تونل گذشتید؟
نه
آیا در تجربه ی خود موجوداتی را دیدید؟
من در واقع آنها را دیدم
آیا با هیچ موجود مرده(یا زنده)ای برخورد کردید یا از آن آگاه شدید؟
بله مادر مرحومم
آیا نور درخشانی را دیدید یا احساس کردید که توسط آن احاطه شده اید؟
نه
آیا نوری غیرزمینی دیدی؟
نه
آیا به نظر می رسید وارد دنیای غیرزمینی دیگری شده اید؟ نه
چه عواطفی را در طول تجربه احساس کردید؟
سعادت، آرامش، رضایت
آیا یک احساس آرامش یا لذت داشتید؟
آرامش یا لذت باورنکردنی
آیا یک احساس خوشی داشتید؟
خوشبختی
آیا یک حس هماهنگی یا اتحاد با کیهان داشتید؟
احساس می کردم دیگر با طبیعت در تضاد نیستم.
آیا ناگهان به نظر می رسید همه چیز را فهمیده اید؟
نه
آیا صحنه هایی از گذشته تان به سراغتان آمد؟
نه
آیا صحنه هایی از آینده برای شما پیش آمد؟
نه
آیا به مرز یا نقطه ی بی بازگشت رسیدید؟
به سدی رسیدم که اجازه ی عبور از آن را نداشتم یا برخلاف میلم بازگردانده شدم. مامانم به من گفت که باید برگردم چون کارهای بیشتری دارم.
خدا، معنویت و دین:
پیش از تجربه تان چه دینی داشتید؟
غیر وابسته - هیچ چیز خاص - معنوی غیر وابسته از نظر مذهبی
آیا اعمال مذهبی شما از زمان تجربه تان تغییر کرده است؟
نه
هم اکنون دین شما چیست؟
ادیان دیگر- عصر جدید من معنوی هستم.
آیا تجربه ی شما دارای ویژگی های سازگار با باورهای زمینی شما بود؟
محتوایی که هم سازگار بود و هم با باورهایی که در زمان تجربهتان داشتید سازگاری نداشت.
آیا به دلیل تجربهتان تغییری در ارزشها و باورهایتان داشتید؟
بله، الان واقعاً از مرگ نمی ترسم، اما با بزرگتر شدن و داشتن یک دختر، می ترسم او را ترک کنم.
آیا به نظر می رسید با وجود یا حضور عرفانی مواجه شدید یا صدایی غیرقابل شناسایی شنیدید؟
نه
آیا ارواح مذهبی را دیدید؟
من در واقع آنها را دیدم.
آیا با موجوداتی روبرو شدید که پیشتر روی زمین زندگی می کردند و در ادیان با ذکر نام توصیف شده اند (مثلاً: عیسی، محمد، بودا و غیره)؟
نه
در طول تجربه ی خود، آیا اطلاعاتی در مورد وجود پیش از میرایی به دست آوردید؟
نه
آیا در طول تجربه ی خود، اطلاعاتی در مورد ارتباط جهانی یا یگانگی به دست آوردید؟
نه
آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد وجود خدا کسب کردید؟
نه
در مورد زندگی زمینی ما غیر از دین:
آیا در طول تجربه ی خود، دانش یا اطلاعات ویژه ای در مورد هدف خود کسب کردید؟
نه
آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد معنای زندگی به دست آوردید؟
نه
آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد زندگی پس از مرگ به دست آوردید؟
بله من با مادرم بودم که پیشتر مرده بود.
آیا اطلاعاتی در مورد چگونگه گذراندن زندگی هایمان به دست آوردید؟
نه
آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد دشواری ها، چالش ها و سختی های زندگی کسب کردید؟
نه
آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد عشق کسب کردید؟
نه
پس از تجربه ی شما چه تغییراتی در زندگی شما رخ داد؟
آیا روابط شما به طور خاص به دلیل تجربه تان تغییر کرده است؟
نامطمئن. من بهتر و دلسوزتر شدم.
پس از NDE:
آیا بیان این تجربه با کلمات دشوار بود؟
بله، من هنوز قادر به توضیح آرامش، سکون و نداشتن نگرانی برای زندگیم نیستم.
چقدر این تجربه را در مقایسه با سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند، دقیق به خاطر می آورید؟ من این تجربه را با همان دقتی به یاد می آورم که سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند، بدون نظر
آیا پس از تجربه ی خود، موهبت روانی، غیر معمول یا ویژه ی دیگری دارید که پیش از تجربه نداشته اید؟
نه
آیا یک یا چند بخش از تجربه ی شما وجود دارد که به ویژه برای شما معنادار یا قابل توجه است؟
بدون شرح
آیا تا به حال این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشته اید؟ بله کمی بعد فقط با دوستان نزدیک. فکر نمی کنم آنها مرا باور کردند.
آیا پیش از تجربه ی خود از تجربه ی نزدیک به مرگ (NDE) آگاهی داشتید؟
نامطمئن در مورد نور سفید و یک تونل شنیدم، اما هیچ کدام از آن ها را تجربه نکردم.
در مورد واقعیت تجربه ی خود در مدت کوتاهی (روزها تا هفته ها) پس از وقوع آن چه باوری داشتید؟
تجربه قطعا واقعی بود. واقعی، واضح و فراموش نشدنی بود.
اکنون در مورد واقعیت تجربه ی خود چه باوری دارید؟ تجربه قطعا واقعی بود. من می دانم که چه چیزی را تجربه کردم.
در هیچ زمانی از زندگی شما، آیا هیچ چیزی هیچ بخشی از تجربه را بازتولید کرده است؟
نه
آیا چیز دیگری وجود دارد که بخواهید در مورد تجربه ی خود بیفزایید؟
زندگی و شخصیت من واقعاً تغییر نکرد تا این که بزرگتر و بالغ شدم. من استاد بودم اما چهار سال پیش شغلم را تغییر دادم. من در حال حاضر یک درمانگر سلامت روان هستم.
آیا پرسش دیگری وجود دارد که بتوانیم برای کمک به شما در انتقال تجربه ی خود بپرسیم؟
بدون شرح