تجربه نزدیک به مرگ کارا
خانه NDERF متداول NDE NDE خود را با ما در میان بگذارید




تجربه:

من در هذیان ناشی از تب بعد از سقط ناخواسته جنین بودم. شاید بیهوش شدم اما زمانی که این اتفاق رخ داد بیدار بودم و به اتفاقات اطرافم آگاهی داشتم. یادمه بچم داخل خوابیده بود و شوهرم تو آشپزخانه بود. وقتی که این اتفاق داشت می افتاد نزدیکم بود و می شنیدم که میگه: فکر کنم خیلی حالش بده.

ناگهان دیگه نمی تونستم حرکت کنم یا حتی انگشتم رو بیارم بالا. همانطور که در تلاش برای تکان خوردن بودم یک تکان یهویی ایجاد شد و از بدنم خارج شدم و به سمت بالا معلق می‌شدم. همسرم رو نزدیک بدنم میدیدم. امیدوار بودم لمسم کنه یا تکونم بده تا شاید بتونم برگردم اما فقط بهم نگاه کرد. میخواستم بهش بگم بیهوش نیستم، من مردم. بعد از تا یک جایی رفتن برای مدتی بدون حرکت ایستادم. میخواستم همسرم رو صدا بزنم و بهش بگم اما نمی تونستم هیچ کاری بکنم.

بعدش به همون صورت پایین اومدم و با یک حرکت ناگهانی وارد بدنم شدم. دیگه نمیتونستم تکون بخورم و از جا پریدم. تنها اثر بعد از اون این بود که دچار ترس از محیط بسته شدم.

اطلاعات زمینه ای

جنسیت: زن

موقع تجربه تان رویدادی که زندگیتان را تهدید کند وجود داشت؟ زن تب بالا بعد از سقط جنین ناخواسته

عناصر سازنده تجربه نزدیک به مرگ:

ایا مواد ( مخدر، محرک، بیهوشی یا… ) یا داروی استفاده کرده اید که این تجربه را تحت تاثیر قرار دهند؟ خیر

تجربه تان شبیه خواب بود؟ خیر

حس کردید از بدن تان جدا شدید؟ بله پس از ناتوانی ام در حرکت یک تکان ناگهانی بود. به زور از بدنم خارج شده بودم و به آرامی اما یکنواخت به بالا می رفتم. به همون حالت به داخل بدن برگشتم

آیا در طول تجربه‌تان چه زمان بیشترین سطح آگاهی را داشتید؟ هذیان ناشی از تب. شاید بی هوش بودم اما حین این اتفاق بیدار بودم و به اتفاقات اطراف آگاهی داشتم.

لطفاً شنوایی خود را در طول تجربه با شنوایی در روزمره خود که قبل از زمان تجربه، تجربه کرده‌اید مقایسه کنید. خیر

آیا از درون یا در طول یک تونل گذر کردید؟ خیر

آیا از حضور موجودات متوفی (یا زنده) ‌‌‌‌آگاه شدید یا با آنها روبرو شدید؟ خیر

آیا نوری غیر زمینی به عجیبی دیدید؟ خیر

در طول تجربه چه احساسی داشتید؟ احساسات مختلف

آیا به یک مرز یا ساختار فیزیکی محدود شده رسیدید؟ (آیا متوجه محدودیت فیزیکی شدید؟) بله یک مرز خیالی بود که من رو از حرکت بیشتر به بالا متوقف کرد

در مورد زندگی صرفا زمینی ما غیر از زندگی دینی مان :

آیا تغییرات خاصی در روابط تان به خاطر تجربه تان داشتید؟ خیر این قسمت از زندگیم را تحت تاثیر قرار نداده

بعد از تجربه نزدیک به مرگ

آیا توضیح این واقعه در قالب کلمات سخت است؟ بله تجربه بی وزنی و معلق بودن و به آرامی به بالا رفتن همزمان با حس ناتوانی در تکان خوردن حتی پس از تلاش برای حرکت کردن

آیا بعد از تجربه خود، موهبت و استعداد روحی، غیر معمولی با سایر موهبت های خاص پیدا کردی که قبل از تجربه تان نداشتید؟ خیر

آیا یک یا چند بخش از تجربه شما وجود دارد که به خصوص برای شما معنادار یا قابل توجه باشد؟ بهترین قسمت این بود که معلق و بی وزن به بالا می رفتم و حس می کردم به یک دنیای ناشناس میروم. بدترین قسمت این بود که کنترل بدنم را از دست داده بودم نمی توانستم تکون بخورم و اینکه عزیزانم رو دیگه نمیتونم ببینم.

آیا تا به حال این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشته اید‌؟ بله هیچ وقت باور نکردند و مسخره ام کردن

آدر هر زمان از زندگیتان، آیا چیزی وجود داشت که قسمتی از تجربه‌تان را بازتولید کند؟ خیر

آیا چیز دیگری وجود دارد که بخواهید درمورد تجربه خود اضافه کنید؟ خیر