تجربه تحول معنوی راینا جی (STE)
خانه NDERF متداول NDE NDE خود را با ما در میان بگذارید




شرح تجربه:

در چهار سپتامبر ۲۰۱۶، شرح زیر را در مورد NDE (STE؟) که در ۴ نوامبر ۲۰۱۳ در ساعت ۳:۳۳ صبح داشتم نوشتم. من این و سایر تجربیات معنوی را با کشیشان، یک اسقف و برخی از اهالی الهیات در میان گذاشتم. من قبل و بعد از این رویداد تجربیات خروج از بدن و الهاماتی داشتم، اما این تجربه عمیق ترین بود.

[آغاز] در ۴ نوامبر ۲۰۱۳، فرشته ای مرا در ساعت ۳:۳۳ صبح از خواب بیدار کرد و گفت: "دو دقیقه فرصت دارید." او سپس مرا بالای سرش گرفت و برد. مسافت کوتاهی را طی کردیم تا به ابری رسیدیم. این ابر بسیار غیرمعمول بود، زیرا با وجود اینکه سفید بود، کیفیت رنگین کمانی داشت و درست بالای زمین معلق بود. ابر از کنار یک ساختمان بیرون می آمد. فرشته مرا به داخل ابر کشید و همانطور که از میان آن رد می‌شدم به بالا نگاه کرده و یک پنجره‌ی طاق‌دار کلیسا را ​​دیدم. سپس فرشته مرا در داخل ساختمان گذاشت (خلأ) و من فقط در تاریکی آنجا شناور شدم. ساکت بود و بلافاصله احساس کردم که در مکانی عمیقا مقدس هستم. من همچنین بلافاصله حضور عیسی را احساس کردم، اما نمی توانستم او را ببینم. احساس کردم که منتظر جواب من است. پس او را صدا زدم و گفتم: «عیسی تو آنجا هستی. آیا شما آنجا هستید عیسی،عیسی تو اونجا هستی؟" به محض این که آخرین کلمه ی من به پایان رسید، او شروع به صحبت با من کرد. یک لحظه مبهوت شدم چون صدای او را شناختم. سپس سرم را خم کردم در حالی که با دقت و احترام به تک تک کلمات او گوش می دادم. او با من به زبان خارجی صحبت کرد که من نمی فهمیدم. صدایش مالامال از شکوه بود. دورم پیچید و از میان من گذشت. خالق هستی با تمام قدرت ،محبت و رحمتش مرا در آغوش گرفته بود. چگونه می توانم با کلمات بیان کنم که صدای او چه احساسی داشت و چگونه به نظر می رسید؟ تلاش کردن تقریباً توهین به مقدسات است، اما می خواهم بدانید که آن چقدر به صورت فوق عادی زیبا و بی نهایت بود. من بیش از سه سال است که تلاش می کنم فصیح ترین و مقدس ترین کلمات را برای توصیف این تجربه بیابم و این به سادگی غیرممکن است. هیچ چیز دیگری در آن لحظه وجود نداشت یا مهم نبود، من می خواستم برای همیشه آنجا با او بمانم! سپس، هنگامی که عیسی صحبت خود را تمام کرد، یک نور طلایی در سمت راست من شروع به رشد کرد. در همین هنگام یکی از پشت سرم داشت مرا می چرخاند. مرا مانند یک کودک بلند می کردند و در آغوشی عاشقانه مانند گهواره تاب می دادند. نور بزرگتر و بزرگتر شد تا این که توانستم دو نفر را با لباس سفید ببینم. یکی دیگری را در آغوش گرفته بود و در ابتدا نمی دانستم که این تصویر مربوط به من و شخص دیگری است. فکر کردم حتماً عیسی است، بنابراین سرم را بلند کردم تا چهره شخصی را ببینم که مرا در آغوش گرفته بود، اما فرشته قبل از این که بتوانم مرا کنار کشید. سپس درست روبروی من، صدایی دوست داشتنی و در عین حال تحکم آمیز به من گفت: "به کلیسا برگرد." گفتم: "کدوم کلیسا؟" سپس گفت: "هر کلیسایی." بعداً فهمیدم که این هر کلیسای کاتولیک معنی می داد. (این کلیسایی است که من انتخاب کردم.) این تجربه برای من منبع دائمی تفکر فراهم می کند، همان طور که لایه هایی از درک در طول زمان آشکار می شوند. [پایان]

شعری که در ۱۲ دسامبر ۲۰۱۴ درباره ی تجربه ی خود در ۴ نوامبر ۲۰۱۳ ساعت ۳:۳۳ صبح نوشتم:

عیسی تو آنجا هستی؟

مرا به درون ابر خود می کشاند،
آنجا در سکوت، او کفن شده بود.

او منتظر پاسخ من بود،
و من خواسته های واقعی خود را فاش کردم.

در خلأ او را صدا زدم،
پاسخش از خوشی لبریز شد.

او با آهنگی کامل صحبت کرد،
صدای تابش در حال چرخش.

تعظیم به او با احترام
تمرکز بر حضور او

مرا به آغوش خود دعوت می کند،
مرا در آغوشش، او نگه داشت.

آشکار کردن آغوش عاشقانه ی ما،
در نور طلایی، او صورت خود را پنهان کرد.

آرامش را در من القا می کند،
تحمل کن

بدون وقفه. با برکت او آنجا را ترک کردم
در عشق، بیان می کنم.

پی نوشت:

من تجربه‌های(زنده) نور زیادی داشته‌ام و همه ی آنها کیفیت‌، محتوا و جلوه‌های متفاوت مرتبط با خودشان را داشتند. من این تجربیات را به تفصیل مستند کرده ام. یکی را وقتی کودک خردسالی بودم داشتم، دیگری را در سال ۱۹۹۲، و یکی دیگر در سال ۲۰۱۱ و خیلی بیشتر پس از عمیق‌ترین آنها در ۴ نوامبر ۲۰۱۳، در ساعت ۳:۳۳ صبح.

اطلاعات پس زمینه:

جنسیت: مونث

تاریخ تجربه ی دگرگون کننده ی معنوی : 2013-4-11

عناصر تجربه ی دگرگون کننده ی معنوی:

در زمان تجربه ی شما، آیا یک رویداد تهدید کننده ی زندگی وجود داشت؟ نامشخص بیماری بیماری ، ضربه یا شرایط دیگری که تهدید کننده ی زندگی در نظر گرفته نمی شود در آن زمان من دچار مشکلات خودایمنی بودم. من را به بیمارستان فرستادند تا یک متخصص تیروئیدم را بررسی کند. تشخیص داده شد که من مبتلا به تیروئیدیت هاشیموتو هستم. در آن زمان من بیش از حد هورمون تیروئید مصرف می کردم. من تپش قلب داشتم و در نهایت توسط متخصص قلب و عروق ویزیت شدم و مانیتور قلب را روی من گذاشت.

محتوای تجربه ی خود را چگونه ارزیابی می کنید؟ کاملا دلپذیر

آیا احساس کردید از بدن خود جدا شده اید؟ نه من به وضوح بدنم را ترک کردم و خارج از آن وجود داشتم.

بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری شما در طول تجربه چگونه با خودآگاهی و هوشیاری عادی روزمره ی شما مقایسه شد؟ خودآگاهی و هوشیاری بیشتر از حد معمول توصیف این سطح از خودآگاهی و هوشیاری دشوار است. وصف ناپذیر است، بنابراین کلمات انسانی نمی توانند آن را بیان کنند. من تلاش کردم تا در مورد این و تجربیات دیگر بنویسم.

در چه زمانی در طول تجربه در بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری خود قرار داشتید؟ در تمام مدت احساس می کردم خودآگاه تر و هوشیارتر از همیشه در زندگی ام هستم. من احساس فوق خودآگاهی و هوشیاری می کردم! این تجربه واقعی تر از واقعیت من در بدن انسانی بر روی زمین بود.

آیا افکار شما تسریع شده بود؟ نه

آیا به نظر می رسید زمان سرعت می گیرد یا کند می شود؟ به نظر می رسید همه چیز یکباره اتفاق می افتد. یا زمان متوقف شد یا تمام معنی خود را از دست داد *به سوال شماره ی ۵ مراجعه کنید

آیا حواس شما زنده تر از حد معمول بود؟ به طرزی باورنکردنی زنده تر

لطفا بینایی خود را در طول تجربه با دید روزمره تان که بلافاصله قبل از تجربه داشتید مقایسه کنید: *به سوال شماره ی ۵ مراجعه کنید.

لطفاً شنوایی خود را در طول تجربه با شنوایی روزمره تان که بلافاصله قبل از زمان تجربه داشتید مقایسه کنید. *به سوال شماره ی ۵ مراجعه کنید

آیا به نظر می رسید از چیزهایی که در جاهای دیگر می گذرد آگاه بودید؟ نه

آیا به درون یا از میان یک تونل گذشتید؟ نامشخص *به سوال شماره ی ۵ مراجعه کنید

آیا در تجربه ی خود موجوداتی دیدید؟ حضورشان را حس کردم

آیا با هیچ موجود مرده(یا زنده)ای برخورد کردید یا از آن آگاه شدید؟ نه

آیا نور درخشانی را دیدید یا احساس کردید که توسط آن احاطه شده اید؟ نوری آشکارا با منشأ عرفانی یا دیگرجهانی

آیا نوری غیرزمینی دیدی؟ بله *به سوال شماره ی ۵ مراجعه کنید

آیا به نظر می رسید وارد دنیای غیرزمینی دیگری شده اید؟ قلمرویی آشکارا عرفانی یا غیرزمینی *به سوال شماره ی ۵ مراجعه کنید

چه هیجاناتی را در طول تجربه احساس کردید؟ *به سوال شماره ی ۵ مراجعه کنید

آیا احساس آرامش یا لذت داشتید؟ آرامش یا لذت باورنکردنی

آیا احساس خوشی داشتید؟ خوشی باور نکردنی

آیا حس هماهنگی یا اتحاد با کیهان داشتید؟ نه

آیا ناگهان به نظر می رسید همه چیز را فهمیده اید؟ نه

آیا صحنه هایی از گذشته تان به سراغتان آمد؟ نه

آیا صحنه هایی از آینده برای شما پیش آمد؟ نه

آیا به مرز یا نقطه بدون بازگشت آمدید؟ نه

خدا، معنویت و دین:

پیش از تجربه تان چه دینی داشتید؟ غیروابسته - هیچ چیز خاص - مسیحی مذهبی غیروابسته اما در آن زمان در کلیسا شرکت نمی کردم.

آیا اعمال مذهبی شما از زمان تجربه شما تغییر کرده است؟ بله، من قبل از تجربه در مورد انجام مناسک مسبحی یک "دوباره روشن دوباره خاموش" بودم . پس از این تجربه، من یک کاتولیک رومی بسیار مؤمن بودم. (به مدت سه سال تقریباً هر روز در مراسم عشای ربانی شرکت می کردم.) اکنون من هنوز قلبا یک مسیحی هستم، اما بیشتر معنوی هستم و کمتر علاقمند به مذهب سازمان یافته.

در حال حاضر دین شما چیست؟ غیروابسته - هیچ چیز خاص - مذهبی غیروابسته من به عنوان یک نوزاد به مذهب کاتولیک رومی تعمید گرفتم اما خانواده ام پس از طلاق والدینم کلیسا را ​​ترک کردند. با توجه به آنچه در تجربه‌ام به من گفته شد، به کلیسای کاتولیک روم بازگشتم و تایید شدم. تقریباً سه سال پس از تجربه ام در زندگی کلیسا بسیار فعال شدم. من خود را در کاتولیک غوطه ور ساختم و در نتیجه چیزهای زیادی در مورد ایمان آموختم و دریافتم که با بسیاری از جزم ها، آموزه ها و سنت ها موافق نیستم. من همچنین با رسوایی های آزار جنسی مداوم مشکل داشتم، بنابراین در نهایت تصمیم گرفتم کلیسا را ​​ترک کنم. من در حال حاضر در کلیسا شرکت نمی کنم و احساس می کنم این وضعیت حل نشده است.

آیا تجربه ی شما دارای ویژگی های سازگار با باورهای زمینی شما بود؟ محتوایی که با باورهایی که در زمان تجربه ی خود داشتی هم سازگار بود هم سازگار نبود *به سوال شماره ی ۵ مراجعه کنید.

آیا به دلیل تجربه‌تان تغییری در ارزش‌ها و باورهایتان داشتید؟ بله، برای مدت طولانی پس از تجربه، من برای مذهب سازمان یافته (کلیسای کاتولیک) ارزش قائل بودم. من هنوز هم دوست دارم مناسک مسیحی را انجام دهم، اما دیگر مانند گذشته برای مذهب سازمان یافته ارزشی قائل نیستم. هر چه بیشتر در مورد کلیسای کاتولیک روم یاد می‌گرفتم، بیشتر از آن دور می‌شدم. در حال حاضر من بیشتر احساس معنوی بودن می کنم تا مذهبی بودن.

آیا به نظر می رسید با وجود یا حضوری عرفانی مواجه شدید یا صدایی غیرقابل شناسایی شنیدید؟ من با یک موجود قطعی یا صدایی که به وضوح منشأ عرفانی یا غیرزمینی داشت مواجه شدم *به سوال شماره ی ۵ مراجعه کنید.

آیا ارواح متوفی یا مذهبی را دیدید؟ حضورشان را حس کردم

آیا با موجوداتی روبرو شده اید که قبلاً روی زمین زندگی می کردند و در ادیان با نام آنها برده شده است (مثلاً: عیسی، محمد، بودا و غیره)؟ بله *به سوال شماره ی ۵ مراجعه کنید

در طول تجربه ی خود، آیا اطلاعاتی در مورد وجود پیش از مرگ به دست آوردید؟ نه

آیا در طول تجربه خود، اطلاعاتی در مورد ارتباط جهانی یا یگانگی به دست آوردید؟ بله *به سوال شماره ی ۵ مراجعه کنید

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد وجود خدا کسب کردید؟ بله *به سوال شماره ی ۵ مراجعه کنید.

در مورد زندگی زمینی ما غیر از دین:

آیا در طول تجربه خود، دانش یا اطلاعات خاصی در مورد هدف خود کسب کرده اید؟ بله *به سوال شماره ی ۵ مراجعه کنید

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد معنای زندگی به دست آوردید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد زندگی پس از مرگ به دست آوردید؟ بله *به سوال شماره ی ۵ مراجعه کنید

آیا اطلاعاتی در مورد چگونگی زیستن زندگیمان به دست آوردید؟ نامشخص *به سوال شماره ی۵ مراجعه کنید

در طول تجربه ی خود، آیا اطلاعاتی در مورد مشکلات، چالش ها و دشواری های زندگی به دست اوردید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد عشق کسب کردید؟ بله *به سوال شماره ی ۵ مراجعه کنید

پس از تجربه تان چه تغییرات زندگی در زندگی شما رخ داد؟ تغییرات بزرگ در زندگی من *به سوال شماره ی ۵ مراجعه کنید

آیا روابط شما به طور خاص به دلیل تجربه تان تغییر کرده است؟ بله، احساس می‌کنم در مورد دیگران خیلی حساس‌ترم و بیشتر از این که نمی‌خواهم به دیگران صدمه بزنم آگاهم. احساس می‌کنم بیشتر تلاش می‌کنم تا نسبت به خودم و دیگران بخشنده‌تر و با محبت‌ تر باشم.

پس از NDE:

آیا بیان این تجربه با کلمات دشوار بود؟ بله * من می توانم موارد بیشتری را به صورت کتبی خارج از این نظرسنجی ارائه دهم. اشکالاتی در آن وجود دارد و من بیشتر متنی را که قبلاً نوشته ام از دست می دهم.

چقدر این تجربه را در مقایسه با سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون زمان این تجربه رخ داده اند دقیق به خاطر می آورید؟ من این تجربه را با دقت بیشتری نسبت به سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند به خاطر می آورم.

آیا پس از تجربه ی خود، موهبت روانی، غیر معمولی یا ویژه ی دیگری دارید که پیش از تجربه نداشته اید؟ بله، من برای چندین سال پس از آن که در مورد آن نوشتم، الهامات و بیانات عرفانی داشتم. این نوع تجربیات در طول سال ها فروکش کرده است. من تجربیاتم را به صورت خصوصی شخصاً و کتباً با برخی از کشیشان، اسقف، یک راهب فرانسیسکن، یک یسوعی (روانپزشک) و یک استاد متخصص در الهیات عرفانی در میان گذاشتم.

آیا یک یا چند بخش از تجربه ی شما وجود دارد که به خصوص برای شما معنادار یا قابل توجه است؟ *لطفا پاسخ های قبلی را ببینید.

آیا تا به حال این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشته اید؟ بله، من این تجربه را روز بعد از وقوع آن با خانواده ی نزدیکم به اشتراک گذاشتم. آنها تحت تأثیر آن قرار گرفتند و همه ی ما برای مدتی با هم به کلیسا می رفتیم، اما در نهایت راههای جداگانه ی خودمان را رفتیم. من این تجربه را با گروه کوچکی از مردم در اولین نشست RCIA که به آنجا رفتم به اشتراک گذاشتم زیرا شخصی در آنجا از من پرسید که چه چیزی مرا به کلیسا بازگرداند. پس از آن من تشویق شدم تا تجربیاتم را به صورت عمومی با دیگران در کلیسا به اشتراک بگذارم. من خیلی خجالتی بودم و این یک تجربه خصوصی بود که هرگز آن را به صورت عمومی به اشتراک نمی گذاشتم. در نهایت تجربیاتم را به صورت خصوصی شخصی و کتبی با برخی از کشیشان، اسقف، یک راهب فرانسیسکن، یک یسوعی (روانپزشک)، و یک استاد متخصص در الهیات عرفانی در میان گذاشتم.

آیا پیش از تجربه ی خود از تجربه ی نزدیک به مرگ (NDE) آگاهی داشتید؟ بله من چند ویدیو دیده بودم اما دانش زیادی در مورد NDE نداشتم. مطمئن نیستم که آیا دانش من به نحوی بر تجربه ی من تأثیر گذاشته است یا خیر.

در مورد واقعیت تجربه ی خود در مدت کوتاهی (روزها تا هفته ها) پس از وقوع آن چه اعتقادی داشتید؟ تجربه قطعا واقعی بود واقعیت تجربه با گذشت زمان تغییر نکرده است.

اکنون در مورد واقعیت تجربه ی خود چه اعتقادی دارید؟ تجربه قطعا واقعی بود *به سوال شماره ی ۵ مراجعه کنید

در هیچ زمانی از زندگی شما، آیا هیچ چیزی هیچ بخشی از تجربه را بازتولید کرده است؟ نه

آیا سؤال دیگری وجود دارد که بتوانیم برای کمک به شما در انتقال تجربه خود بپرسیم؟ به دلیل نقصی که مدام پاسخ‌هایم را پاک می‌کرد، نمی توانستم بسیاری از بخش‌های نوشتاری این نظرسنجی را تکمیل کنم. بسیاری از پاسخ های نوشتاری من از بین رفتند، وقتی سعی می کردم به عقب برگردم و آنها را دوباره بنویسم، پاسخ های بیشتری ناپدید می شدند. برای نمونه؛ من در مورد این که چگونه خانواده ام تحت تأثیر تجربه ی من قرار گرفتند نوشتم اما آن دو بار از دست رفت.