استیلی پی. تجربه نزدیک به مرگ
خانه NDERF متداول NDE NDE خود را با ما در میان بگذارید




شرح تجربه:

داشتم کنار جاده روی ماشین دوستم کار می کردم. ماشین از روی جک افتاد روی سینه و بازوهایم. حدود ۹۰-۱۲۰ ثانیه گیر افتاده بودم و بعد از بیرون کشیده شدن از زیر ماشین از هوش رفتم. وقتی رفیقم به صورتم سیلی زد و مقداری آب به من داد دوباره به هوش آمدم.

در زمان بیهوشی، زندگیم را از زمانی که نوزاد بودم با خاطراتی که حتی نمی دانستم داشتم، دیدم. من همچنین خاطرات "آینده"ی بزرگ شدن بچه هایم و همسرم را با مرد دیگری دیدم. اما من با مرگ و گذراندن ابدیت در بهشت کاملا در آرامش بودم. تقریباً هاله ای در اطراف خاطرات و چشم اندازهای من وجود داشت. به طور مشخص به یاد دارم که دو دوستم که ماشین را از روی من بلند کرده و مرا از زیر آن بیرون می کشیدند، تماشا می کردم.

من با آمبولانس هوایی به مرکز آسیب منتقل شده و هفت ساعت را در آنجا گذراندم. من بلافاصله مشکلی نداشتم. از آن هنگام، من مبتلا به سندرم استرس حاد و سپس PTSD تشخیص داده شدم.

اطلاعات پس زمینه:

جنسیت مذکر

تاریخ وقوع تجربه ی نزدیک به مرگ: 20 ژوئن 2020

عناصر NDE:

در زمان تجربه ی شما، آیا یک رویداد تهدید کننده ی زندگی مرتبطی وجود داشت؟ آری. تصادف. رویداد تهدید کننده ی زندگی، اما نه مرگ بالینی

محتوای تجربه خود را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ کاملا دلپذیر

آیا احساس کردید از بدن خود جدا شده اید؟ بله، دوستانم را دیدم که صحبت می کردند و به من کمک می کردند از زیر ماشین بیرون بیایم. من به وضوح بدنم را ترک کردم و خارج از آن وجود داشتم.

بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری شما در طول تجربه چگونه با خودآگاهی و هوشیاری عادی روزمره ی شما مقایسه شد؟ خودآگاهی و هوشیاری بیشتر از حد معمول. احساس کرختی می گردم اما در آرامش. بدون درد، بدون تنفس. فقط تجربه و تماشا کردن.

در چه زمانی در طول تجربه در بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری خود قرار داشتید؟ احتمالاً تماشای کمک دوستانم به من. و سپس خاطرات و چشم اندازها

آیا افکار شما تسریع شده بودند؟ سریعتر از حد معمول

آیا به نظر می رسید زمان سرعت می گیرد یا کند می شود؟ به نظر می رسید زمان تندتر یا کندتر از حد معمول می گذشت. خاطرات و چشم اندازها آهسته و واضح بودند. تماشای خارج از بدن دوستان سریع و پرشتاب بود.

آیا حواس شما زنده تر از حد معمول بودند؟ زنده تر از حد معمول

لطفاً بینایی خود را در طول تجربه با دید روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید. واضح، تازه ، با جزییات. بدون هیچ فکر و دیدی غیر از آنچه می دیدم. گویی تیز شده بودم. دید هر روزه خوشه ای است، برای من شخصاً تمرکز دشوار است.

لطفاً شنوایی خود را در طول تجربه با شنوایی روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید. می توانستم همه را بشنوم جز خودم. می توانستم دوستانم را بشنوم، می توانستم خنده ی همسرم، پسران و دخترم را بشنوم. فریادهایشان را می شنیدم.

آیا به نظر می رسید از چیزهایی که در جاهای دیگر می گذرد آگاه بودید؟ نه

آیا به درون یا از میان یک تونل گذشتید؟ نه

آیا در تجربه ی خود موجوداتی را دیدید؟ حضورشان را حس کردم.

آیا با هیچ موجود مرده(یا زنده)ای برخورد کردید یا از آن آگاه شدید؟ نه

آیا نور درخشانی را دیدید یا احساس کردید که توسط آن احاطه شده اید؟ نه

آیا نوری غیرزمینی دیدی؟ بله تقریباً مانند هاله ای اطراف چیزهایی که دیدم.

آیا به نظر می رسید وارد دنیای غیرزمینی دیگری شده اید؟ قلمرویی آشکارا عرفانی یا غیرزمینی

چه عواطفی را در طول تجربه احساس کردید؟ غم، آرامش، شادی، خوشی

آیا یک احساس آرامش یا لذت داشتید؟ آرامش یا لذت باورنکردنی

آیا یک احساس خوشی داشتید؟ خوشی باور نکردنی

آیا یک حس هماهنگی یا اتحاد با کیهان داشتید؟ احساس می کردم دیگر با طبیعت در تضاد نیستم.

آیا ناگهان به نظر می رسید همه چیز را فهمیده اید؟ نه

آیا صحنه هایی از گذشته تان به سراغتان آمد؟ بسیاری از رویدادهای گذشته را به یاد آوردم، خاطرات و رویایی هایی که نمی دانستم در ذهنم حبس کرده بودم.

آیا صحنه هایی از آینده برای شما پیش آمد؟ صحنه هایی از آینده ی شخصیم. من آینده ی همسر، پسر بزرگتر و دخترم را دیدم. داشتم دخترم را تماشا می کردم که در عروسی اش از راهرو راه می گذشت. داشتم فارغ التحصیلی پسرم را تماشا می کردم. پسر متولد نشده ام را دیدم که با مادرش و یک مرد دیگر در حال بزرگ شدن است، انگار که تقریباً فقط یک سایه بود. چشم اندازهایی از یک فرزند چهارم داشتم، اما این فقط همسرم بود که بسیار خوشحال بود. او بسیار مشتاق بود. من اکنون چهار بچه دارم. دو مورد که قبلا ذکر شد. همسرم در آن زمان فرزند سوم ما را پنج ماهه باردار بود و ما اکنون صاحب فرزند چهارم نیز هستیم.

آیا به مرز یا نقطه ای بی بازگشت رسیدید؟ نه

خدا، معنویت و دین:

پیش از تجربه تان چه دینی داشتید؟ مسیحی - مسیحی دیگر. باپتیست بنیادگرای مستقل

آیا اعمال مذهبی شما از زمان تجربه تان تغییر کرده است؟ نه

هم اکنون دین شما چیست؟ مسیحی- مسیحی دیگر

آیا تجربه ی شما دارای ویژگی های سازگار با باورهای زمینی شما بود؟ محتوایی که با باورهایی که در زمان تجربه ی خود داشتید کاملا مطابقت داشت.

آیا به دلیل تجربه‌تان تغییری در ارزش‌ها و باورهایتان داشتید؟ بله، من دیدگاه خود را نسبت به دیگران و چیزهایی که آنها از سر می گذرانند تغییر دادم. همه داستانی دارند، از جمله من هم اکنون. همه از امتحانات و مصیبت ها عبور می کنند. من نسبت به دیگران و مسائلی که با آنها سر و کار دارند، محبت و دلسوزی بیشتری دارم. بزرگ یا کوچک.

ایا به نظر می رسید با وجود یا حضوری عرفانی مواجه شدید یا صدایی غیرقابل شناسایی شنیدید؟ نه

آیا ارواح متوفی یا مذهبی را دیدید؟ حضورشان را حس کردم

آیا با موجوداتی روبرو شدید که پیشتر روی زمین زندگی می کرده اند و در ادیان با ذکر نام آنها توصیف شده اند (مثلاً: عیسی، محمد، بودا و غیره)؟ بله من حضور پروردگار را احساس کردم. اما نه در جایی که من او را دیدم. دقیقاً همان احساس فراگیر آرامش و آسایشی که در کتاب مقدس مسیح را به عنوان بخشنده توصیف می کند.

در طول تجربه ی خود، آیا اطلاعاتی در مورد وجود پیش از مرگ به دست آوردید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود، اطلاعاتی در مورد ارتباط جهانی یا یگانگی به دست آوردید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد وجود خدا کسب کردید؟ بله، می دانستم که در آن زمان همان جایی بودم که قرار بود باشم. من تصادفی به آنجا نرسیدم. و همچنین من تصادفی زندگی نکردم.

در مورد زندگی زمینی ما غیر از دین:

آیا در طول تجربه ی خود، دانش یا اطلاعات ویژه ای در مورد هدف خود کسب کرده اید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد معنای زندگی به دست آوردید؟ بله، معتقدم آنچه به من نشان داده شد، این بود که خانواده ام به من نیاز داشتند. من در آن زمان هشتاد ساعت در هفته کار می کردم و آنچه نشان داده شده بود چیزهایی بود که داشتم از دست می دادم یا اگر تغییر نمی کردم مرده یا زنده از دست می دادم.

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد زندگی پس از مرگ به دست آوردید؟ بله، بدیهی است که من به زندگی پس از مرگ با خداوند ایمان دارم. اما حس فراگیر شادی، آرامش و درک، آنچه را که از قبل می‌دانستم تأیید کرد.

آیا اطلاعاتی در مورد چگونه گذراندن زندگی هایمان به دست آوردید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد دشواری ها، چالش ها و سختی های زندگی کسب کردید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد عشق کسب کردید؟ نه

پس از تجربه تان چه تغییراتی در زندگی شما رخ داد؟ تغییرات متوسط در زندگیم

آیا روابط شما به طور خاص به دلیل تجربه تان تغییر کرده است؟ من و همسرم به دلیل این که به مدت یک سال پس از تصادف نمی دانستم چگونه عواطفم را ثبت کنم، دچار مشکلاتی شدیم. درمان و توکل به پروردگار کمک کرده است. آری

پس از NDE:

آیا بیان این تجربه با کلمات دشوار بود؟ بله تقریباً انگار دیوانه به نظر می رسیدم که حتی آنچه را که در آن مدت دیدم و احساس کردم به اشتراک بگذارم. تقریباً ابعاد دیگر.

چقدر این تجربه را در مقایسه با سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند، دفیق به خاطر می آورید؟ نمی دانم چگونه یادآوری من از این تجربه با یادآوری من از دیگر وقایع زندگی که در پیرامون آن تجربه رخ داده اند مقایسه می شود.

آیا پی از تجربه ی خود، موهبت روانی، غیر معمول یا ویژه ی دیگری دارید که پیش از تجربه نداشته اید؟ نه

آیا یک یا چند بخش از تجربه ی شما وجود دارد که به خصوص برای شما معنادار یا قابل توجه است؟ زخم های من. یادآوری دائمی رویداد، و این که کجا بودم و کجا باید باشم.

آیا تا به حال این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشته اید؟ بله، احتمالاً یک سال پس از این رویداد با همسرم در میان گذاشتم. او به طور متوسط تحت تأثیر قرار نگرفت، زیرا به هر حال او ایمانش قوی است.

آیا پیش از تجربه ی خود از تجربه ی نزدیک به مرگ (NDE) آگاهی داشتید؟ نه

در مورد واقعیت تجربه ی خود در مدت کوتاهی (روزها تا هفته ها) پس از وقوع آن چه باوری داشتید؟ تجربه احتمالاً واقعی بود، تا دو روز من واقعا باور نمی کردم که هنوز زنده باشم. نمی‌توانستم تمام آنچه را که از سر گذرانده‌ بودم درک کنم، با دانستن میزان بقای چنین حوادثی. اما همچنین فکر نمی‌کردم دیوانه‌ بودم یا فقط آن را تصور کرده بودم.

اکنون در مورد واقعیت تجربه ی خود چه باوری دارید؟ تجربه قطعا واقعی بود

در هیچ زمانی از زندگی شما، آیا هیچ چیزی هیچ بخشی از تجربه را بازتولید کرده است؟ نه