شرح تجربه:

من و دوستانم در خانه ی او روی میزی نشسته بودیم و ورق بازی می کردیم. یک سیگار ماری جوانا دور میز گردانده می شد. در حالی که داشتیم ورق بازی می کردیم یک شخص دیگر به خانه آمد. او سپس سیگار (ماری‌جوانای) دیگری را دور میز گرداند. من نخستین کس برای گرفتن آن بودم. بلافاصله می توانستم بگویم که آن ماری جوانا نبود. به رفیقم نگاه کردم و در حالی که آن را به او می دادم گفتم: "این علف هرز(ماری جوانا) نیست." شنیدم که دوستم می گوید: "امیدوارم این طور باشد." سپس در آن لحظه، چشم انداز تونلی پیدا کرده و سیاه شدم.

از دیدگاه دوستم، چیزها بسیار متفاوت از آنچه من تجربه می‌کردم رخ می‌داد. چیزی که آنها دیدند این بود که رنگ از رخسارم پرید و در حالی که روی کف چوبی می افتادم سرم را به آن زدم. سپس دچار تشنج شدید شده و به طور غیرقابل کنترلی روی کف اتاق می چرخیدم. سرم را به همه ی صندلی ها و میز می زدم.

اتفاقی که برای من می افتاد خیلی متفاوت بود. وارد یک منطقه یا اتاق آبی و سفید با یک شبکه ی سیاه شدم. در بالای اتاق، می توانستم نور سفیدی را ببینم. از جایی که بودم بسیار دور به نظر می رسید، اما به نظرم نور قابل دسترسی بود. انگار می دانستم چگونه به نور برسم. تنها کاری که باید انجام می دادم این بود که مانند یک غلتک مرگ چرخیده و مانند موشک به سمت بالا شلیک کنم.

اما کنجکاو بودم ببینم چه چیز دیگری در اطراف من بود. به آرامی سرم را برگرداندم و سپس در یک اتاق بیمارستان از خواب بیدار شدم. این روزی بود که من به دنیا آمدم. می توانستم از دیدگاه هر کس دیگری ببینم. انگار هوشیار بوده و من همه ی این مردم بودم. سپس صحنه تغییر کرد. من همچون برق به یک رویداد دیگر زندگی، سپس یکی دیگر، و سپس به رویداد دیگری رفتم. هر رویداد زندگی را می‌توانستم از دیدگاه هر فرد دیگری ببینم. باید می دیدم با هر اتفاقی که در زندگی داشته بودم اگر تصمیمات متفاوتی می گرفتم چه اتفاقی می‌افتاد. من فقط سه دقیقه بیرون بودم، اما برای من انگار یک ابدیت بود. بعد از اتمام بازبینی خاطرات، به سمت نور رفتم و به بدنم برگشتم.

می دانستم چه زمانی به بدنم برگشتم و در آن نقطه "من" بودم. سرم از برخورد قبلی به شدت درد می کرد. دستانم را روی زمین گذاشتم، به صندلیم چنگ زده و خودم را بالا کشیدم. چشمانم باز بودند اما نمی توانستم ببینم. به آرامی، چشمانم را روی دوستم متمرکز کردم که او نیز از آنچه تازه شاهد آن بود آسیب دیده بود. وقتی سعی کردم روی صورت رفیقم تمرکز کنم، دیدم واضح تر شد. وقتی توانستم بهتر ببینم، اعلام کردم: "من یک مادر قوی فکر هستم$%^" و دوستم گفت: "رفیق، تو هستی." سپس پرسید: "کجا رفتی؟" برای من یک ثانیه طول کشید، اما همه ی آن را برای همه ی افراد پشت میز توضیح و با دقت بسیار برای آنها تصویری از این که فضای شبکه‌ای چگونه جایی است ترسیم کردم. من هر روز از زندگیم به آن تجربه فکر می کنم.

اطلاعات پیش زمینه:

جنسیت: مرد

تاریخ وقوع تجربه ی نزدیک به مرگ: 04/07/2020

عناصر NDE:

در زمان تجربه ی شما، آیا یک رویداد تهدید کننده ی زندگی مرتبطی وجود داشت؟ نامطمئن. مواد مصرف بیش از حد پزشکی. آسیب مستقیم به سر دیگر: شخصی به من سیگاری داد که ماری جوانای مصنوعی در آن بود. یک پک زدم و تشنج کردم.

محتوای تجربه ی خود را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ هم دلپذیر و هم ناراحت کننده

آیا احساس کردید از بدن خود جدا شده اید؟ بله دوستم داشت اسم مرا فریاد می زد. احساس می کردم انگار این مرا نگه می داشت. من به وضوح بدنم را ترک کردم و خارج از آن وجود داشتم.

بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری شما در طول تجربه چگونه با خودآگاهی و هوشیاری عادی روزمره ی شما مقایسه شد؟ خودآگاهی و هوشیاری عادی. به نظر می رسید انگار هوشیاری من بیدار شده بود، اما بیشتر عادی احساس می شد.

در چه زمانی در طول تجربه در بالاترین سطح خودآگاهی و هوشیاری خود قرار داشتید؟ همه ی زمان

آیا افکار شما تسریع شده بودند؟ به طرزی باورنکردنی سریع

آیا به نظر می رسید زمان سرعت می گیرد یا کند می شود؟ به نظر می رسید همه چیز یکباره اتفاق می افتد. یا زمان متوقف شد یا تمام معنای خود را از دست داد.

آیا حواس شما زنده تر از حد معمول بودند؟ به طرزی باورنکردنی زنده تر

لطفا بینایی خود را در طول تجربه با دید روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید. من به طور قطع تقویت شده بودم.

لطفاً شنوایی خود را در طول تجربه با شنوایی روزمره تان که بلافاصله پیش از تجربه داشتید مقایسه کنید. می‌توانستم هر آنچه را که در اطراف بدنم در حال رخ دادن بود بشنوم و در بینایی خود ببینم.

آیا به نظر می رسید از چیزهایی که در جاهای دیگر می گذرد آگاه بودید؟ بله، اما حقایق بررسی نشده است

آیا به درون یا از میان یک تونل گذشتید؟ بله

آیا در تجربه تان هیچ موجودی را دیدید؟ من در واقع آنها را دیدم.

آیا با هیچ موجود مرده(یا زنده)ای برخورد کردید یا از آن آگاه شدید؟ نه

آیا نور درخشانی را دیدید یا احساس کردید که توسط آن احاطه شده اید؟ نوری آشکارا با منشأ عرفانی یا دیگر جهانی

آیا نوری غیرزمینی دیدی؟ بله یک نور سفید بالای سرم بود و سعی می کردم به سمت آن حرکت کنم.

آیا به نظر می رسید وارد دنیای غیرزمینی دیگری شده اید؟یک مکان ناآشنا و غریب

در طول تجربه چه عواطفی را تجربه کردید؟ من عواطفی را تجربه می کردم که پیشتر هرگز آن را احساس نکرده بودم.

آیا یک احساس آرامش یا لذت داشتید؟ آرامش یا لذت باورنکردنی

آیا یک احساس خوشی داشتید؟ خوشی باور نکردنی

آیا یک حس هماهنگی یا اتحاد با کیهان داشتید؟ احساس می کردم با دنیا متحد شده یا با آن یکی هستم.

آیا ناگهان به نظر می رسید همه چیز را فهمیده اید؟ همه چیز در مورد کیهان

آیا صحنه هایی از گذشته تان به سراغتان آمد؟ گذشته ی من به صورت خارج از کنترلی از برابرم گذشت. من هر خاطره ای را که تا کنون داشته بودم از دیدگاه دیگران دیدم.

آیا صحنه هایی از آینده برای شما پیش آمد؟ صحنه هایی از آینده ی شخصی من

آیا به مرز یا نقطه ی بی بازگشت رسیدید؟ به سدی رسیدم که اجازه ی عبور از آن را نداشتم. یا برخلاف میلم بازگردانده شدم.

خدا، معنویت و دین:

پیش از تجربه تان چه دینی داشتید؟ مسیحی

آیا اعمال مذهبی شما از زمان تجربه تان تغییر کرده است؟ بله

هم اکنون دین شما چیست؟ مسیحی- مسیحی دیگر

آیا تجربه ی شما دارای ویژگی های سازگار با باورهای زمینی شما بود؟ محتوایی که هم سازگار بود و هم با باورهایی که در زمان تجربه ی خود داشتید سازگاری نداشت.

آیا به دلیل تجربه‌تان تغییری در ارزش‌ها و باورهایتان داشتید؟ بله

آیا به نظر می رسید با وجود یا حضور عرفانی مواجه شدید یا صدایی غیرقابل شناسایی شنیدید؟ نه

آیا ارواح متوفی یا مذهبی را دیدید؟ من در واقع آنها را دیدم

آیا با موجوداتی روبرو شدید که پیشتر روی زمین زندگی می کرده اند و در ادیان با ذکر نام آنها توصیف شده اند (مثلاً: عیسی، محمد، بودا و غیره)؟ نه

در طول تجربه ی خود، آیا اطلاعاتی در مورد وجود پیش از مرگ به دست آوردید؟ نامطمئن

آیا در طول تجربه ی خود، اطلاعاتی در مورد ارتباط جهانی یا یگانگی به دست آوردید؟ بله

در طول تجربه خود آیا اطلاعاتی در مورد وجود خدا کسب کردید؟ نه

در مورد زندگی زمینی ما غیر از دین:

آیا در طول تجربه ی خود، دانش یا اطلاعات خاصی در مورد هدف خود کسب کردید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد معنای زندگی به دست آوردید؟ نه

در طول تجربه ی خود، آیا اطلاعاتی در مورد زندگی پس از مرگ به دست آوردید؟ بله

آیا اطلاعاتی در مورد چگونه گذراندن زندگی های مان به دست آوردید؟ نه

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد دشواری ها، چالش ها و سختی های زندگی کسب کردید؟ بله

آیا در طول تجربه ی خود اطلاعاتی در مورد عشق کسب کردید؟ نه

پس از تجربه تان چه تغییراتی در زندگی شما رخ داد؟تغییرات متوسط ​​در زندگیم

پس از NDE:

آیا بیان این تجربه با کلمات دشوار بود؟ بله. توضیح دادن این که دقیقاً چه اتفاقی افتاد دشوار بود. من فقط با درک خودم توانستم توضیح دهم.

چقدر این تجربه را در مقایسه با سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند، دقیق به خاطر می آورید؟من این تجربه را نسبت به سایر رویدادهای زندگی که در پیرامون این تجربه رخ داده اند با دقت بیشتری به خاطر می آورم

آیا پس از تجربه ی خود، موهبت روانی، غیر معمولی یا ویژه ی دیگری دارید که پیش از تجربه نداشته اید؟ بله کاملاً بیدار، آگاه و کنجکاو هستم.

آیا تا به حال این تجربه را با دیگران به اشتراک گذاشته اید؟بله

آیا پیش از تجربه ی خود از تجربه ی نزدیک به مرگ (NDE) آگاهی داشتید؟ نه

در مورد واقعیت تجربه ی خود در مدت کوتاهی (روزها تا هفته ها) پس از وقوع آن چه باوری داشتید؟ تجربه قطعا واقعی بود.

اکنون در مورد واقعیت تجربه ی خود چه باوری دارید؟ تجربه قطعا واقعی بود.

در هیچ زمانی از زندگی شما، آیا هیچ چیزی هیچ بخشی از تجربه را بازتولید کرده است؟ نه